جستجوگر دانش

مدیریت ژاپنی چیست؟ ويژگی‌های

مدیریت ژاپنی از سیستم مدیریت غربی سرچشمه می گیردکه در طول زمان بهبود یافته است.طی دوره 1960-1976 تغییرات چشمگیری را نشان داده است.تمرکز اصلی مدیریت ژاپنی خدمت به جامعه و ملت است.خدمت به بشر نیروی موفقیت مدیریت ژاپنی است.

مدیریت یکی از وظایف مهم یک سازمان است.  موفقیت یا شکست کسب و کار بستگی به فلسفه مدیریت موثر و سیستم اتخاذ شده توسط آن دارد.  از جمله موفق ترین سیستم های مدیریتی، سیستم مدیریت ژاپنی است.

رایج ترین سبک های مدیریت ژاپنی

سیستم رینگی

این سیستم از مدیران سطح پایین می‌خواهد که قبل از بحث درباره ایده‌ها با مدیران بالاتر، در میان خود بحث کنند.  سپس مدیران بالاتر موظفند تا زمانی که به اجماع برسند بین خود بحث کنند.

این روند تا بالاترین مدیرانی که ممکن است سیاست‌های مورد بحث را اجرا کنند یا نه ادامه می‌یابد.تصمیم گیری رینگی امکان اجرای سریع سیاست ها را فراهم می کند زیرا مردم قبلاً در تصمیم گیری شرکت کرده اند.

نماوشی

این تصمیم گیری مشارکتی است که مستلزم ایجاد شالوده و تغییرات مورد نیاز در سازمان از طریق گفتگو با افراد مربوطه است.این سیستم در جایی که شرکت نیاز به تغییر دارد به خوبی کار می کند. این اولین قدمی است که مدیریت باید قبل از هر اقدام رسمی دیگری انجام دهد.نماواشی اجازه می دهد تا تغییر با رضایت همه کارمندان انجام شود.

اومیکوشی

مدیریت Omikoshi 神輿 نقش مهم یک حزب واسطه را بین افراد بالاتر و کسانی که در پست های پایین تر قرار دارند نشان می دهد.اصطلاح اومیکوشی زیارتگاهی را توصیف می کند که توسط مردان حمل می شود; به عنوان وسیله ای برای حمل و نقل خدایی به سمت مکان زیارتگاه جدید.

این کار معمولاً در جشنواره‌هایی انجام می‌شود که در آن زیارتگاه توسط داوطلبان محلی در محله‌ها پیاده‌روی می‌شود.  با در نظر گرفتن این مفهوم در صحنه کسب و کار، هدف اصلی مدیریت omikoshi این است که یک حزب در سطح متوسط داشته باشد تا بینش ها و نگرانی های سطوح پایین تر و سطوح بالاتر را منتقل کند تا در نهایت کل شرکت را به سمت دستیابی به اهداف خود هدایت کند.

کایزن

کایزن یک اصطلاح ژاپنی به معنای تغییر برای بهبود بهتر یا مداوم است.این یک فلسفه تجاری ژاپنی است که به فرآیندهایی مربوط می شود که به طور مداوم عملیات را بهبود می بخشد و همه کارکنان را درگیر می کند.

کایزن بهبود بهره وری را فرآیندی تدریجی و روشمند می داند.مفهوم کایزن طیف وسیعی از ایده ها را در بر می گیرد.این شامل کارآمدتر و موثرتر کردن محیط کار با ایجاد یک جو تیمی، بهبود رویه های روزمره، اطمینان از مشارکت کارکنان و ایجاد یک شغل رضایت بخش تر، کمتر خسته کننده تر و ایمن تر است.

برخی از اهداف کلیدی فلسفه کایزن شامل کنترل کیفیت، تحویل به موقع، کار استاندارد، استفاده از تجهیزات کارآمد و حذف ضایعات است.هدف کلی کایزن ایجاد تغییرات کوچک در یک دوره زمانی برای ایجاد پیشرفت در یک شرکت است.

  این بدان معنا نیست که تغییرات به آرامی اتفاق می افتد.  فرآیند کایزن به سادگی تشخیص می دهد که تغییرات کوچک در حال حاضر می تواند تأثیرات بزرگی در آینده داشته باشد.پیشرفت ها می تواند از هر کارمندی در هر زمانی حاصل شود.

ایده این است که همه در موفقیت شرکت سهم دارند و همه باید در هر زمان برای کمک به بهبود مدل کسب و کار تلاش کنند.بسیاری از شرکت ها مفهوم کایزن را پذیرفته اند. مهم‌تر از همه، تویوتا از مفهوم و فلسفه کایزن در سازمان خود استفاده می‌کند.کایزن را یکی از ارزش های اصلی خود می داند.تویوتا برای بهبود سیستم تولید خود، همه کارمندان را تشویق می‌کند و به آنها قدرت می‌دهد تا زمینه‌های بهبود بالقوه را شناسایی کرده و راه‌حل‌های عملی ایجاد کنند.

سبک مدیریت کایزن توسط پنج S اداره می شود، که تضمین می کند که از سیاست ها، قوانین و رویه ها پیروی می شود، مشروط بر اینکه سازمان فرهنگ کاری سالمی داشته باشد.

Five S مخفف …

مدیریت ژاپنیFive S

مرتب سازی(Sorting out)

کارمندان باید مرتب و مطمئن شوند که همه چیز به خوبی سازماندهی شده است.  یکی باید اسناد مورد نیاز را ایمن نگه دارد و چیزهای بیهوده را دور بریزد.

انضباط شخصی(Self-discipline)

قوانین و رویه های سازمان باید رعایت شود. یکی از قوانینی که اکثر شرکت ها دارند، عدم توجه به کار با افراد عادی است و کارمندان باید همیشه از تگ کردن کارت شناسایی شغلی خود اطمینان حاصل کنند.

استاندارد سازی(Standardization)

سازمان‌ها موظفند قوانین و رویه‌هایی را برای اطمینان از کیفیت بالا داشته باشند.

درخشش(Shine)

  سازمان باید تمیز نگه داشته شود.برای نگهداری اسناد ضروری باید از کابینت و کشو استفاده کنید و اسناد غیر ضروری را خرد کنید.

حفظ عناصر( Seition)

به سازماندهی اشاره دارد.کارمندان باید اطمینان حاصل کنند که اسناد به ترتیب سیستماتیک مرتب شده اند.

ویژگی های مدیریت ژاپنی

ویژگی های سیستم مدیریت ژاپنی را می توان به دو دسته تقسیم کرد:

• ویژگی های مربوط به افراد

• ویژگی های مربوط به کار یا عملیات

شیوه‌های مدیریتی ژاپنی مرتبط با مردم عمدتاً بر جنبه‌های مدیریت منابع انسانی مانند استخدام مادام‌العمر، سیستم دستمزد ارشد، آموزش، مشارکت کارکنان و شیوه‌های رفاه کارکنان تمرکز می‌کنند، از سوی دیگر، شیوه‌های مدیریت مرتبط با کار یا عملیات شامل اقداماتی مانند فقط به موقع، پیمانکاری فرعی، کنترل کیفیت.

شیوه های مدیریت منابع انسانی (مردم گرا):

تمرکز اصلی مدیریت منابع انسانی یا شیوه های مرتبط با افراد در شرکت های ژاپنی به سمت افراد و توسعه آنهاست.اقدامات زیر توسط شرکت های ژاپنی برای توسعه افراد دنبال می شود:

استخدام مادام العمر

شرکت های ژاپنی کار مادام العمر را برای کارمندان فراهم می کنند. تا زمانی که خودشان بخواهند بازنشسته شوند به آنها امنیت کامل داده می شود.این سیستم همچنین تعهد کاری را از نیروی کار به مدیریت ارائه می کرد.

ارتقاء و سیستم دستمزد مبتنی بر ارشدیت

در این سیستم، ترفیعات از سطوح پایین‌تر به بالاتر بر اساس تعداد سال‌های کار یعنی بر اساس ارشدیت است.از این رو، وفاداری بلندمدت را برای سازمان فراهم می کند.  به طور مشابه، سیستم دستمزد نیز بر اساس ارشدیت است.

آموزش

سیستم مدیریت ژاپنی آموزش مستمری را به کارکنان اصلی ارائه می دهد تا آنها را با سیستم های موجود به روز نگه دارد.

رفتار برابر

تفاوت بین یقه آبی و سفید برای توسعه سازمانی تحت سیستم ژاپنی بی اهمیت است.  تمرکز بر اطمینان از روحیه تیمی در بین کارکنان است.از این رو، مدیران سطح بالا نیز برای مدتی در طبقه مغازه آموزش می بینند و از همان امکاناتی برخوردارند که به کارکنان طبقه مغازه داده می شود.  کارمندان طبقه فروشگاه نیز مزایای مشترکی را به اشتراک می گذارند که به کارمندان سطح بالا داده می شود تا تفاوت ها را از بین ببرند.

مشارکت کارکنان

تحت این سیستم، کارکنان انگیزه شرکت در فرآیند تصمیم گیری را دارند.کارمندان تشویق می شوند تا پیشنهاداتی را برای بهبود کارایی و بهره وری در سطح مغازه ارائه دهند.

رفاه کارکنان

شرکت‌های ژاپنی اقدامات رفاهی را برای کارمندان خود ارائه می‌کنند، مانند کالاها با قیمت پایین‌تر، مسکن با نرخ‌های پایین‌تر، وام‌هایی با نرخ پایین‌تر، اقدامات مراقبت‌های بهداشتی و غیره.

شیوه های مدیریت مرتبط با کار یا عملیات

کار یا عملیات یا شیوه‌های مدیریت مرتبط با تولید شرکت‌های ژاپنی دارای ویژگی‌های خاصی است که بر پیگیری کارآیی در کار تمرکز دارد.اقدامات زیر توسط شرکت های ژاپنی برای دستیابی به کارایی عملیاتی دنبال می شود:

ساختار مالکیت

اکثر شرکت های ژاپنی متعلق به خانواده نیستند.موسسات مالی و شرکت های وابسته صاحب این شرکت ها هستند.

ساختار شرکت

ساختار شرکتی روابط را در سطوح مختلف عملیات نشان می دهد.شرکت های ژاپنی تعدادی از مدیران خود را از خارج استخدام می کنند. در غیر این صورت، مدیران خود را از درون نیروی رقابتی کارمند ارتقا می دهد.

سیستم ارتباطی

سیستم ژاپنی از سیستم ارتباطی دو طرفه پیروی می کند که امکان ارتباط هر دو طرف را به سمت بالا و پایین می دهد.

به موقع

رویکرد به موقع بر حذف ضایعات متمرکز است.  تحت این سیستم، حداقل یا مقدار بسیار کم موجودی نگهداری می شود که برای تولید بسیار مهم است.به خرید موجودی در زمانی که مورد نیاز است اعتقاد دارد. اگرچه، نیاز به تامین بی وقفه مواد دارد.

به روشی مشابه، این رویکرد شامل تولید کالا فقط مطابق با فروش است تا بتوان براساس تغییر تقاضا، تعدیل‌ها را انجام داد.  از این رو این عمل کیفیت بهتر و بهره وری بالا را تضمین می کند.

پیمانکاری فرعی

برای اطمینان از تامین منظم قطعات و مواد، شرکت های بزرگ، به ویژه در بخش تولید، بر یک سیستم پیمانکاری فرعی منظم تکیه می کنند.از این رو، این امر رقابت بین شرکت های بزرگ و کوچک را از بین می برد.رابطه بر اعتماد متقابل است.  به این ترتیب شرکت ها می توانند از شایستگی ها و راهنمایی های شرکت های پیمانکاری فرعی استفاده کنند.

کنترل کیفیت

کیفیت بهتر هدف مدیریت ژاپنی است.تمرکز شرکت‌های ژاپنی بر بهبود مستمر ظرفیت تولید یا خدمات، مشخصات محصولات یا خدمات بر اساس نیاز مشتری، زمان تحویل و هزینه‌های تولید است.

  همه اعضای سازمان بر بهبود مستمر در هر جنبه تمرکز می کنند و بهره وری بالا و رشد پایدار را تضمین می کنند.به طور کلی، سیستم مدیریت ژاپنی را می توان به عنوان سیستم مدیریت کیفیت جامع که هر دو جنبه آن، مربوط به افراد و همچنین شیوه های مربوط به کار را پوشش می دهد، خلاصه کرد.

هدف اصلی این سیستم این است که محصولات یا خدمات را مطابق با نیاز مصرف کنندگان به شیوه ای کارآمد و موثر ارائه دهد.

مدیریت ژاپنی چه تفاوتی با مدیریت غربی دارد؟

.سیستم مدیریت ژاپن بر شرکت گرایی متمرکز است که شامل اقدامات آن در جهت به حداکثر رساندن ارزش شرکت از جمله همه سهامداران است، از سوی دیگر رویکرد غربی  مبتنی بر سرمایه داری است که عمدتاً بر حداکثر کردن سود متمرکز است.

سیستم غربی  برای رضایت سهامداران کار می کند، در حالی که سیستم ژاپنی برای رضایت مشتریان کار می کند

توسعه انسانی تمرکز سیستم ژاپنی است در حالی که سیستم غربی  بر توسعه سیستم ها نهفته است.

ارتباط در سیستم ژاپنی دو طرفه است، در حالی که در سیستم غربی  به ویژه از بالا به پایین یک طرفه است.

مشارکت کارکنان در سیستم ژاپنی وجود دارد در حالی که تنها مدیریت ارشد تحت سیستم های غربی  تصمیم می گیرد.

رویکرد غربی  نتیجه گرا است در حالی که سیستم ژاپنی فرآیند گرا است.

نتیجه گیری

سبک‌های مدیریت ژاپنی عمدتاً بر رفاه کارکنان متمرکز است تا سود.این تکنیک ها بر روابط خوب بین کارکنان تمرکز دارند که در فرآیندهای تصمیم گیری مشهود است.کارفرما و کارمندان مانند اعضای خانواده زندگی می کنند و مسئولیت یکدیگر را بر عهده می گیرند.  سبک مدیریت ژاپنی در بسیاری از شرکت ها به خوبی کار کرده است که منجر به بهبود بهره وری شده است.

خروج از نسخه موبایل