سوگیری حفظ وضعیت موجود، ترجیح ما را برای رها کردن چیزها به همان شکلی که هستند، و در نتیجه مقاومت در برابر تغییر توصیف می کند (ساموئلسون و زکهاوزر، 1988).
این اصطلاح در سال 1988 توسط محققان ویلیام ساموئلسون و ریچارد زکهاوزر در مقاله آکادمیک “سوگیری حفظ وضعیت موجود در تصمیم گیری” ابداع شد.آنها آزمایشهای تصمیمگیری را انجام دادند تا نشان دهند که وقتی بین وضعیت موجود و گزینهای جدید انتخاب میشد، احتمال بیشتری داشت که افراد به آنچه قبلاً میدانستند پایبند بمانند.
سوگیری حفظ وضعیت موجود به تمایل عمومی افراد به اجتناب یا مقاومت در برابر تغییر و حفظ وضعیت موجود اشاره دارد.سوگیری حفظ وضعیت موجود یک سوگیری ناخودآگاه و شناختی است که باعث میشود ما به همان شکلی که هست بمانیم و از تغییر اجتناب کنیم.
وقتی با تصمیمات پیچیده مواجه می شوند، افراد تمایل دارند وضعیت موجود را انتخاب کنند، حتی اگر این وضعیت نامطلوب باشد. عباراتی مانند «هنگامی که شک دارید، هیچ کاری نکنید»، «ایمن تر از متاسفم» یا «اگر خراب نیست، آن را تعمیر نکنید» منعکس کننده این نوع ذهنیت است.
چرا سوگیری حفظ وضعیت موجود رخ می دهد
بیزاری از دست دادن
اولین دلیلی که ما وضعیت موجود را ترجیح می دهیم، بیزاری از دست دادن است. به زبان ساده، ما از تجربه ضرر تقریباً دو برابر بیشتر از لذت بردن از تجربه سود متنفریم. به عبارت دیگر، اگر 20 دلار را از دست بدهید، دو برابر غمگین تر از آن خواهید بود که اگر همان مبلغ را پیدا کنید، خوشحال می شوید.
با مثال آیفون ما، ممکن است نگران باشید که کیفیت را از دست خواهید داد: یک تلفن اندرویدی رقیب ممکن است آنقدرها هم جذاب نباشد. یا بدتر: ممکن است ویژگی هایی را که شما به داشتن آنها عادت دارید نداشته باشد. از این گذشته، شما هر روز از این ویژگی ها استفاده می کنید، بنابراین از دست دادن آنها ممکن است چندان خوشایند نباشد.
ریسک و ابهام گریزی
ضرر گریزی با ریسک گریزی و ابهام گریزی ارتباط تنگاتنگی دارد: ما موقعیت های خاص با ریسک کم را به موقعیت های نامشخص و پرخطر ترجیح می دهیم. اما این همه چیز تعجب آور نیست، درست است؟
امتحان کردن چیزی جدید به معنای امتحان کردن چیزی است که نمیدانیم. این نامشخص و خطرناک است: اگر نیمی از مواد تشکیل دهنده آن را نمی دانید، چگونه باید از شما انتظار داشت که بدانید آیا آن پیتزا را دوست دارید یا خیر؟ این احتمال وجود دارد که اصلاً آن را دوست نداشته باشید.گزینه های ناشناخته به نتایج ناشناخته تبدیل می شوند. و هنگامی که نتیجه نامشخص است، از دیدگاه تکاملی به عنوان یک خطر تلقی می شود.
گزینه های ناشناخته به نتایج ناشناخته تبدیل می شوند. و هنگامی که نتیجه نامشخص است، به عنوان یک “خطر، ویل رابینسون!” از دیدگاه تکاملی بنابراین، چه خواهیم کرد؟ به آنچه می دانیم بچسبیم!
اثر نوردهی صرف
همه سوگیری های قبلی که ذکر شد باعث می شود ما به وضعیت موجود پایبند باشیم. و وقتی این کار را انجام می دهیم چه اتفاقی می افتد؟ ما انتخاب خود را بیشتر دوست داریم. این همان چیزی است که اثر نوردهی صرف در مورد آن است، که می تواند به عنوان تمایل ما به دوست داشتن چیزها صرفاً به دلیل آشنایی با آنها تعریف شود. برای تکمیل چرخه معیوب، همانطور که ما آن را بیشتر و بیشتر دوست داریم، سوگیری حفظ وضعیت موجود قوی تر می شود.
اساساً به همین دلیل است که تبلیغات کار می کند. تبلیغات بارها و بارها همان محصولات را به ما نشان می دهند تا جایی که پس از مدتی احساس می کنیم که آنها را کاملاً می شناسیم. چیزی بیش از این است که ما را به خرید وادار کند، اما قرار گرفتن در معرض صرف نقش مهمی ایفا می کند.
بخل شناختی
در روانشناسی، اصطلاحی به نام «خسیسهای شناختی» وجود دارد. نگران نباشید، همه ما را تحت تأثیر قرار می دهد، از جمله افرادی که این اصطلاح را ابداع کرده اند. در اصل، این به این واقعیت مربوط می شود که اگر چیزی وجود دارد که مردم از هدر دادن آن متنفرند، آن زمان و تلاش است. به همین دلیل است که در بیشتر موارد، ما به اصطلاح به سیستم 1 تکیه می کنیم. این میانبرهای خودکار، خودکار و ناخودآگاه ما برای تصمیم گیری سریع با حداقل تلاش استفاده می کنیم.و حدس بزنید چه چیزی به کمترین تلاش نیاز دارد؟ اصلاً هیچ تصمیمی نمی گیریم یا به آنچه می دانیم پایبند نیستیم. از این رو سوگیری حفظ وضعیت موجود.
در طرف دیگر این طیف، سیستم 2 وجود دارد: تفکر کندتر، منطقی، تحلیلی و پر تلاش. استفاده از آن ممکن است ما را به انتخاب های بهتری برساند، بله. اما از آنجایی که استفاده از آن سخت است و زمان می برد، ما به هر حال روش های راحت تر و آسان تر موجود در سیستم 1 را ترجیح می دهیم.
چسبیدن به گزینه پیش فرض
تنبلی شناختی ما نیز منجر به تمایل ما به چسبیدن به یک گزینه از پیش تعیین شده می شود. به آن سوگیری پیش فرض می گویند و بسیار شبیه به سوگیری حفظ وضعیت موجود است. این اصطلاحات اغلب به عنوان مترادف استفاده می شوند.اگرچه، سوگیری پیشفرض ممکن است به چیزی بیش از روشهای معمول انجام کارها اشاره داشته باشد، فقط به این دلیل که قبلاً به آنها عادت کردهایم، بلکه به انتخابی که شخص دیگری برای ما انجام داده است نیز اشاره دارد.
بیایید برای آخرین بار به مثال آیفون برگردیم. آخرین باری که یک دستگاه جدید خریدید را به یاد دارید؟ خیلی هیجان انگیز است، اینطور نیست؟ اول چیکار کردی؟ اندازه فونت را تنظیم کنید؟ شدت رنگ؟ آهنگ زنگ زنگ خود را تغییر دهید؟ به احتمال زیاد هیچ کدام از این کارها را انجام نداده اید. شما با تنظیمات پیش فرض رول کردید.
نه به این دلیل که به آن عادت کرده اید، ممکن است تنظیمات با تنظیمات مدل 6 ساله شما متفاوت باشد. اما صرفاً به این دلیل که از قبل برای شما تنظیم شده بود. تغییر آن به زمان و تلاش نیاز دارد زیرا گزینه های سفارشی سازی زیادی وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید.
به همین دلیل است که در هر طرح اشتراک، یک گزینه از پیش تعیین شده و برجسته شده از طرحی وجود دارد که شرکت از شما می خواهد آن را انتخاب کنید. خواه یک سرویس پخش، برنامه تناسب اندام یا طرح بیمه باشد، به خوبی کار می کند.
چرا سوگیری حفظ وضعیت موجود مهم است
ما به هنجارها نیاز داریم. وضعیت موجود حس ثبات را به ما کمک می کند تا درک خود را از خود و دنیای اطرافمان توسعه دهیم. اگر همه چیز همیشه در جریان بود، چگونه می توانستیم زندگی خود را هدایت کنیم؟زمانی که ما تصمیم می گیریم همین موضوع صدق می کند.
برای ما منطقی است که از الگوهایی پیروی کنیم که به روال تبدیل می شوند، چه لباسی که می پوشیم یا صبحانه ای که می خوریم. در این وظایف روزانه، پیشفرض از وضعیت موجود برای کمک به صرفهجویی در انرژی ذهنی ما برای تصمیمگیریهای مهم مشکلی ندارد.
با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید: هیچ نوآوری از پایبندی به هنجارها اتفاق نمی افتد. در عوض، ما تنها با رهایی از وضعیت موجود و کشف احتمالات شگفت انگیزی که در غیر این صورت هرگز با آنها مواجه نمی شدیم، می توانیم رشد و توسعه پیدا کنیم.
این هم در سطح فردی، مانند کشف مسیر شغلی جدید، و هم در سطح اجتماعی، مانند کشف یک سیستم جدید برای جایگزینی سیستم های قدیمی صادق است.بله، درست است که جدید ترسناک است. ما آنچه را که می دانیم ترجیح می دهیم. اما ما فقط زمانی می توانیم به سمت بهتر شدن تغییر کنیم که در برابر متوسل شدن به نظم مقاومت کنیم.
چگونه از سوگیری حفظ وضعیت موجود اجتناب کنیم
وجود آن را بپذیر: اولین راه غلبه، پذیرش آن است; هر زمان که در موقعیتی گیر می کنند، افراد باید عادت داشته باشند که از ردیابی و تشخیص رفتار و تصمیمات خود اطمینان حاصل کنند تا ببینند که آیا این گزینه را از روی سوگیری انتخاب می کنند و در صورت نیاز آن را تغییر می دهند.
درک دلایل یا علل: درک علت اصلی سوگیری به ایجاد راه حل های مناسب برای مشکل کمک می کند. به عنوان مثال، آگاهی از ضرر گریزی به تغییر تمرکز از گزینه های موجود و به حداقل رساندن زیان های احتمالی به فرصت های پرخطر کمک می کند.
از تفکر انتقادی استفاده کنید: تفکر انتقادی با استفاده از داده های عینی به غلبه بر سوگیریی که تغییرات را محدود می کند کمک می کند. به دنبال کمک خارجی باشید: افراد می توانند هر زمان که تصمیمی گرفته شود از بیرون کمک بگیرند، اما وجود گزینه های جایگزین و عدم قطعیت آن را پیچیده می کند. همچنین، تصمیم می تواند مربوط به زندگی شخصی یا کسب و کار باشد. یک نظر متخصص چشم انداز وسیع تری می دهد و تفکر منطقی تولید می