بازاریابی بین کانالی توانایی برندها برای ارتباط با مشتریان خود در مجموعه ای از کانال های ارتباطی مختلف مانند ایمیل، رسانه های اجتماعی پیامک، برنامه های تلفن همراه و موارد دیگر است.بازاریابی بین کانالی به برندها این امکان را می دهد که در طول سفر مشتری از مرتبط ترین و ترجیحی ترین کانال ها به مشتریان دسترسی پیدا کنند.بازاریابی بین کانالی ترکیبی از کانال های بازاریابی مختلف برای ایجاد یک سفر مشتری منسجم تر برای مخاطبان هدف است.کانال ها باید با هم کار کنند تا یک پیام متصل ایجاد کنند که از یکی به دیگری منتهی شود.
تفاوت بین بازاریابی بین کانالی و بازاریابی چند کاناله چیست؟
بازاریابی بین کانالی تجربیات را در کانال های مختلف در یک کمپین واحد به هم متصل می کند. به عنوان مثال، اگر یک حساب آنلاین با یک برند ایجاد کرده اید، گام بعدی در استراتژی بازاریابی بین کانالی ممکن است ارسال یک ایمیل برای شما باشد.هدف از این کمپین این است که تجربه حضور شما را موفق تر کند.
بازاریابی چند کاناله عمومی تر و کمتر مرتبط است. یک شرکت از چندین کانال برای تعامل با مشتریان خود استفاده می کند، اما آنها این کار را در بیش از یک کمپین انجام می دهند.قبل از اینکه وارد آن شویم، بیایید به معنای واقعی بازاریابی بین کانالی فکر کنیم، زیرا اغلب میتوان آن را با یک روش رایج دیگر – بازاریابی چند کاناله اشتباه گرفت.
چند تفاوت کلیدی وجود دارد.اولین مورد این است که چند کاناله به معنای حضور در یک یا چند کانال است – مثلاً یک وب سایت و یک برنامه تلفن همراه.از سوی دیگر، بیین کانالی به معنای ارائه یک تجربه یکپارچه از طریق ترکیبی از چندین کانال مختلف است.به عنوان مثال، ممکن است یک مشتری قبل از اینکه از طریق ایمیلی که در دستگاه تلفن همراه خود خوانده است مورد هدف قرار گیرد، در وب مرور کند.در بازاریابی چند کاناله، تلاشها مانند بازاریابی چند کاناله تک هدفی نیستند.
مزایای بازاریابی بین کانالی
افزایش تعامل
ارتباط با مصرف کنندگان در یک کانال بازاریابی واحد ممکن است سطح مشخصی از موفقیت را ایجاد کند، اما همچنین به این معنی است که شما بر نوع خاصی از رفتار کاربر متکی هستید.به عنوان مثال، هنگام بیدار شدن از خواب، ایمیل خود را بررسی کنید.در مقابل، استفاده از چندین کانال به این معنی است که میتوانید در زمانهای مختلف روز و همچنین در نقاط مختلف چرخه خرید به مشتریان دسترسی داشته باشید. به عنوان مثال، در حالی که یک ایمیل ممکن است باعث افزایش کلیک شود، یک ایمیل همراه با یک اعلان فشار تاخیری ممکن است برای یادآوری مشتری برای پیگیری خرید کافی باشد.تحقیقات نشان میدهد که سطوح تعامل با پیامرسانی بین کانالی نیز به طور جزئی افزایش مییابد. Braze دریافت که وقتی مشتریان در دو یا چند کانال ارتباط برقرار می کنند، سطح تعامل 166 درصد بیشتر از نرخ تک کاناله و 642 درصد بیشتر از مشتریانی است که هیچ پیامی دریافت نکرده اند.
درک بهتر از سفر مشتری
با بازاریابی بین کانالی، میتوانید مشتریان خود را در طول سفر دنبال کنید و بازاریابی خود را قادر کنید تا در هر مرحله با آنها همراه باشد – پیامهای بازاریابی شخصیسازی شده را بر اساس نحوه تعامل قبلی آنها با کسب و کار شما ارائه دهید.این نه تنها به شما این امکان را میدهد تا تجربیات بازاریابی شخصیسازی شدهای را که ذکر کردیم ارائه دهید، بلکه به شما امکان میدهد تا درک بهتری از نحوه تعامل مشتریانتان با کسبوکارتان و مکان آن داشته باشید. این به شما بینش عمیق تری نسبت به سفر خریدار می دهد، که می تواند به شما کمک کند استراتژی بازاریابی خود را در مورد کانال هایی که بهترین نتایج را برای کسب و کار شما ایجاد می کنند را اصلاح و بهینه کنید و در کجا در سفر مشتری ممکن است نیاز به اصلاح بازاریابی خود داشته باشید.
افزایش آگاهی از برند
آیا می دانید روزانه چند تبلیغ می بینید؟ تخمین زده می شود که هر فرد به طور متوسط بیش از 4000 آگهی در روز می بیند.بسیاری از مردم نوعی “بنر کوری” را ایجاد می کنند که در آن به طور ناخودآگاه تبلیغاتی را که می بینند، به خصوص آنلاین فیلتر می کنند.شما می توانید با یک استراتژی بازاریابی متقابل قوی که پیام های شخصی و هدفمند را بدون توجه به جایی که مشتریان آنها را می بینند، از این موضوع عبور کنید.این باعث ایجاد آگاهی از برند برای کسب و کار شما می شود که می تواند منجر به مشتریان بیشتر و افزایش اعتماد به برند شود.
وفاداری بیشتر مشتری
ایجاد یک تجربه مثبت مشتری با بازاریابی بین کانالی می تواند به شما در ایجاد اعتماد و وفاداری مشتری کمک کند.مشتریان از یک تجربه خوب قدردانی می کنند، به طوری که 86٪ گفتند که برای یک تجربه بیشتر هزینه خواهند کرد.با تمرکز بر نحوه تعامل کسبوکارتان با مشتریان در کانالهای بازاریابی، ارائه پیامهای بازاریابی شخصیشده و سادهسازی ارتباطات، میتوانید مشتریان را به بازگشت ادامه دهید.
چگونه با بازاریابی بین کانالی شروع کنم
هنگام راهاندازی بازاریابی بین کانالی، کسبوکارها باید آماده باشند تا استراتژیهای خود را تغییر دهند و همچنین بهینهسازیهای مناسب را در طول مسیر انجام دهند.
با این حال، در اینجا نحوه شروع بازاریابی بین کانالی آمده است:
داده ها را یکپارچه کنید
اولین کاری که باید هنگام راه اندازی بازاریابی بین کانالی انجام داد، یکسان سازی داده ها در یک CDP (پلتفرم داده های مشتری) است.برای هر کسب و کاری، CRM برای مدیریت این داده ها عالی است.با این حال، مهم نیست که یک شرکت CDP را انتخاب می کند، بازاریابان آن باید به داده های تحلیلی دسترسی داشته باشند که تمام نقاط تماس سرب را نشان می دهد.
بخش های مشتری را تعیین کنید
پس از یکسان سازی داده ها، کسب و کارها باید بخش های مختلف مخاطب هدف خود را بشناسد.بازاریابان میتوانند دادههای نقطه تماس را برای تعیین اینکه آیا شکستها، روندها یا موفقیتهای مشهودی وجود دارد، بررسی کنند.با ارزیابی دادههای مشتری و دریافت تصویری واضح از بخشهای موجود، کسبوکارها میدانند که کدام کانالها را اولویتبندی کنند و نوع پیامی که در کانالهای ارتباطی مختلف بهترین عملکرد را دارد.
تعاملات را با محتوای هوشمند یکسان کنید
اکنون که مشتریان شما تقسیم بندی شده اند، شرکت ها باید محتوای خود را مطابق با نیازهای مشتریان سفارشی کنند.بهترین راه برای انجام این کار استفاده از محتوای هوشمند است – پیامهای پویا که بر اساس مجموعهای از معیارها تعیین میشوند. به عبارت ساده، محتوای هوشمند چیزی شبیه به این است: «اگر مشتری A را انجام داد، B را به او نشان دهید.با محتوای هوشمند، یک کسب و کار به سرعت مشخص می کند که مشتری چه کاری انجام داده است. از این رو، تمام تعاملات آینده با مشتری بر اساس نقاط تماس شناخته شده خواهد بود.
بهینه سازی کنید
برای استفاده حداکثری از بازاریابی بین کانالی، کسب و کارها باید به طور مداوم استراتژی های خود را تجزیه و تحلیل کنند تا اطمینان حاصل شود که بهینه سازی های لازم انجام شده است.آزمایشهایی مانند تست A/B، استفاده از CTA و اصلاح تبلیغات در اینستاگرام میتواند به بازاریابان کمک کند تا بینشهای ارزشمندی کسب کنند، که به نوبه خود آنها را قادر میسازد تا تنظیمات مناسبی را در تلاشهای بازاریابی خود برای اثربخشی بیشتر انجام دهند.
چالش های بازاریابی بین کانالی
بازاریابی بین کانالی می تواند چالش برانگیز باشد، زیرا چندین کانال بازاریابی را ادغام می کند و یک سفر ساده مشتری را به سفری تصفیه شده و پیچیده تبدیل می کند. این باعث ایجاد برخی چالش های مشترک می شود.
آنها در زیر مورد بحث قرار می گیرند –
رسیدن به مصرف کنندگان در زمان مناسب
با توجه به تعداد کانال های بازاریابی، انتخاب راه مناسب برای دستیابی موثر به مخاطبان هدف خود در زمان مناسب برای بازاریابان دشوار است.با گزینههای بسیار، پیشبینی بهترین مکان و زمان برای دستیابی به مصرفکنندگان میتواند دشوار باشد، بهویژه که بسیاری از این پلتفرمها ممکن است هم در قصد کاربر و هم در قابلیتهای تبلیغات/بازاریابی تغییراتی را تجربه کنند.به گفته 40 درصد از بازاریابان، بزرگترین چالش آنها استفاده از استراتژی های پیشرفته برای رسیدن به جمعیت هدف خود در زمان مناسب است. برنامه ریزان رسانه باید زمان مناسب را برای نمایش تبلیغات در پلتفرم ها انتخاب کنند و همچنین بهترین شیوه ها را برای هر کانال دنبال کنند.در تبلیغات، آنچه برای یک اسپات تلویزیونی کارآمد است، برای یک پست اینستاگرام کار نمی کند و برنامه ریزان باید از پیام رسانی برای هر کانال آگاه باشند.
به دست آوردن داده های با کیفیت بالا برای بینش برتر
کیفیت داده همچنان یک چالش برای بسیاری از سازمان ها است. تقریباً 34 درصد از رهبران داده میگویند که میخواهند از بینش دادهای بهتر در فرآیندهای تصمیمگیری کسبوکار خود استفاده کنند.با این حال، 42 درصد از متخصصان تجزیه و تحلیل مشتری با کیفیت داده ها دست و پنجه نرم می کنند و آن را به عنوان چالش اصلی خود می دانند.مقدار دادههایی که شرکتها جمعآوری میکنند همیشه در حال افزایش است، و مهم است که بدانیم چه دادههایی واقعاً برای بهبود کارایی و درک رفتار مصرفکننده مرتبط هستند. هرچه کیفیت داده ها بالاتر باشد، بینش دقیق تر است، به این معنی که شرکت ها می توانند تصمیمات بازاریابی مبتنی بر داده های بیشتری را اتخاذ کنند.بدون دادههای باکیفیت، بازاریابان برای به دست آوردن بینشهای عملی و در سطح فردی تلاش میکنند که بتوان از آنها برای هدایت تصمیمگیریهای آینده استفاده کرد.علاوه بر این، با نزدیکتر شدن به آیندهای بدون کوکی، بازاریابها باید نحوه و چرایی جمعآوری دادههای خاص را دوباره ارزیابی کنند.بسیاری از سازمان های امروزی به بینش های ارائه شده توسط کوکی ها و سایر ابزارهای ردیابی مشتری متکی هستند، اما به زودی، این منابع اطلاعاتی عملاً ناپدید خواهند شد.این چالش نصب تنها به افزایش نیاز به داده های با کیفیت بالا کمک می کند.
انتخاب بسترهای تبلیغاتی مناس
یکی دیگر از چالشهای بازاریابی چند کاناله، انتخاب پلتفرم تبلیغاتی مناسب است. این به این دلیل است که تعیین پلتفرم هایی که مصرف کنندگان شما بیشتر وقت خود را در آن می گذرانند و زمان آن دشوار است.این امر مستلزم درک مخاطب در سطح ریز است. علاوه بر این، کمپین ها باید به طور همزمان در سراسر کانال هایی که مصرف کنندگان شما با آن درگیر هستند، کار کنند.بنابراین، باید کانال های مناسب را ارزیابی و انتخاب کنید.
انتخاب اسناد بازاریابی دقیق
بسیاری از برندها در رابطه با انتساب بازاریابی عقب هستند. بازاریابان همچنان بر معیارهایی مانند نرخ کلیک تمرکز می کنند در حالی که سایر معیارها را نادیده می گیرند.برای مثال، مثلاً 2٪ از بینندگان از طریق یک پیوند کلیک می کنند، 98٪ باقیمانده که آن را مشاهده کرده اند اما کلیک نکرده اند، بدون شمارش باقی می مانند، حتی اگر ممکن است بعداً منجر به تبدیل شده باشد.بنابراین، بازاریابان باید با ادغام دادههای خام و بینشهای سطح فرد، از رویکردی فراگیر برای اسناد استفاده کنند.