جستجوگر دانش

بهره وری چیست با مثال

بهره وری چیست

بهره وری(productivity) اصطلاحی است که به کارایی و اثربخشی در تکمیل یک کار یا تولید کالا و خدمات اشاره دارد.به زبان ساده، این معیار میزان تولید خروجی برای یک ورودی مشخص است.بهره وری بر رابطه کمی بین آنچه تولید می شود (خروجی)و تعداد منابع استفاده شده در طول تولید (ورودی)دلالت دارد.به عبارت دیگر، این نسبت بین خروجی کالاها و ورودی منابع مصرفی است.از این رو، افزایش در بهره وری نشان دهنده افزایش در خروجی است، که به نسبت بیشتر از افزایش در ورودی است.

فرمول بهره وری

اگرچه بسیاری از افراد بهره وری و کارایی را مترادف یکدیگر می دانند، اما مفاهیم متفاوتی هستند. این دو اصطلاح مرتبط هستند اما قابل تعویض نیستند. تفاوت بین آن ها بحث بین کیفیت و کمیت است.

بهره وری: معمولا به عنوان خروجی در طول دوره های مشابه اندازه گیری می شود – تولید در دقیقه، ساعت، روز، هفته و غیره. به عنوان مثال، اگر یک کارگر در یک هفته ۱۰۰ پیراهن تولید کند، و سپس در هفته بعد ۱۱۰ پیراهن تولید کند، بهره وری او ۱۰ درصد افزایش یافته است.

کارایی: نگاهی به کیفیت کار انجام شده که معمولا شامل ایجاد خروجی با ضایعات کم تر، صرف پول کم تر و منابع کم تر است.گاهی اوقات کارایی مطلوب تر از بهره وری است. برای مثال دو نفر به نام های علی وحسین را تصور کنید که هر دو شیره ای صنعتی می فروشند. حسین هر هفته شیرهایی به ارزش ۲۰ میلیون می فروشد و ۳۰۰۰ میلیون بابت هزینه های کسب وکار مطالبه می کند. او به مشتریان سر می زند، آن ها را برای ناهار بیرون می برد، نمایشگاه ترتیب می دهد، سالن اجاره می دهد، سخنرانان تخصصی قرارداد می بندد، و غیره.

علی هر هفته فقط شیرهایی به ارزش ۲۱۰۰۰ میلیون می فروشد. با این حال، او تمام این کارها را از طریق تلفن انجام می دهد و هرگز میزش را ترک نمی کند. هزینه های او کم تر از ۵۰ هزار تومان است.در حالی که بهره وری حسین – خروجی به ازای هر کارمند – بالاتر است، علی کارآمدتر است، او پول کمتری را هدر می دهد. علی در حال کسب درآمد بیشتر برای شرکت خود است.

بهره وری
فرمول بهره وری

تعریف بهره وری

یک مفهوم بنیادی در اقتصاد و مدیریت است و می تواند به روش های مختلف توسط نویسندگان مختلف تعریف شود. در اینجا چندین تعریف از بهره وری با توجه به نویسندگان مختلف آورده شده است:

پیتر دراکر، مشاور و مربی مشهور مدیریت، “توانایی انجام کارهای بیشتر با کم تر” تعریف کرد و بر استفاده بهینه از منابع برای رسیدن به نتایج مطلوب تاکید کرد.

آدام اسمیت، پدر اقتصاد، به عنوان “تقسیم کار” توصیف کرد که در آن تخصص و تقسیم وظایف منجر به افزایش بهره وری و خروجی می شود.

پل کروگمن، برنده نوبل اقتصاد، به عنوان “میزان خروجی تولید شده در هر واحد ورودی” تعریف می کند. این تعریف نسبت خروجی به ورودی را به عنوان معیاری از بهره وری برجسته می کند.

رابرت سولو، برنده جایزه نوبل، “بهره وری عامل کل” می داند که تاثیر ترکیبی فن آوری، سرمایه و نیروی کار را بر خروجی در نظر می گیرد.

الیهیو گلدرات، دانشمند مدیریت، به عنوان “نرخی که در آن یک سازمان از طریق فروش پول تولید می کند” تعریف کرد.

جوزف جوران، متخصص مدیریت کیفیت، “استفاده بهینه از منابع برای رسیدن به اهداف سازمانی” دانست و بر اهمیت کیفیت و بهره وری در بهره وری تاکید کرد.

ادواردز دمینگ، پیشگام در مدیریت کیفیت، “ثبات هدف” تعریف کرد و بر نیاز به تمرکز طولانی مدت بر بهبود فرایندها و کاهش ضایعات تاکید کرد.

داگلاس مک گرگور، نظریه پرداز مدیریت، “نتیجه شیوه های مدیریتی موثر” می دانست و معتقد بود که انگیزه کارمندان و رهبری نقش مهمی در بهره وری دارند.

گری بکر، برنده نوبل اقتصاد، “توانایی خلق ارزش” تعریف کرد و بر اهمیت سرمایه انسانی و مهارت ها در افزایش بهره وری تاکید کرد.

فردریک تیلور، پیشگام در مدیریت علمی، به عنوان “علم کاهش ضایعات” تعریف کرد.

اهمیت بهره وری

اهمیت بهره وری را نمی توان در جنبه های مختلف زندگی از جمله اقتصاد، کسب وکار، سازمان ها و رفاه فردی نادیده گرفت. در اینجا، اهمیت آن را به طور دقیق خواهیم دید:

رشد اقتصادی: productivity محرک اصلی رشد اقتصادی است. هنگامی که یک اقتصاد کالاها و خدمات بیشتری را با منابع یک سان یا کم تر تولید می کند، منجر به افزایش تولید، تولید ناخالص داخلی بالاتر و بهبود استانداردهای زندگی برای مردم می شود.

رقابت پذیری: کسب و کارها و صنایع تولیدی می توانند در بازار جهانی رقابت موثرتری داشته باشند. آن ها می توانند قیمت های رقابتی، کیفیت بهتر و محصولات یا خدمات نوآورانه ارائه دهند و یک مزیت استراتژیک به دست آورند.

ایجاد شغل: productivity بالاتر می تواند منجر به ایجاد شغل شود. زمانی که کسب و کارها به دلیل افزایش بهره وری گسترش می یابند، اغلب کارمندان بیشتری را برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد استخدام می کنند. یک اقتصاد مولد به طور کلی نرخ بیکاری کمتری را تجربه می کند.

سودآوری: کسب و کارهای تولیدی معمولا سودآوری بیشتری دارند. آن ها می توانند هزینه های تولید را کاهش دهند، خروجی را افزایش دهند و درآمد بیشتری کسب کنند که منجر به بهبود حاشیه سود می شود.

بهره وری از منابع: productivity استفاده بهینه از منابع را ارتقا می دهد. این امر به سازمان ها اجازه می دهد تا با منابع کم تر به منابع بیشتری دست یابند که برای پایداری و حفظ محیط زیست حیاتی است.

نوآوری: اغلب باعث نوآوری می شود. کسب وکارهایی که به دنبال بهره وری بالاتر هستند، به احتمال زیاد در تحقیق و توسعه، اتوماسیون و بهبود فرآیند سرمایه گذاری می کنند که منجر به پیشرفت های فن آوری می شود.

بهبود کیفیت: ابتکارات productivity اغلب بر بهبود کیفیت نیز تمرکز دارند. فرایندهای کارآمد کم تر در معرض خطاها و نقص ها هستند که منجر به محصولات و خدمات با کیفیت بالاتر می شود.

استاندارد زندگی: productivity بالاتر به بهبود استاندارد زندگی کمک می کند. این امر منجر به دستمزدهای بالاتر، فرصت های شغلی بهتر و دسترسی به طیف وسیع تری از کالاها و خدمات برای افراد و خانواده ها می شود.

رشد کسب وکار: کسب وکارهای مولد موقعیت بهتری برای رشد دارند. آن ها می توانند سهم بازار خود را گسترش دهند، محصولات خود را متنوع کنند و وارد بازارهای جدیدی شوند که همه آن ها به موفقیت بلندمدت کمک می کنند.

رضایت کارمندان: محیط های کاری کارآمد و پربازده اغلب برای کارمندان رضایت بخش تر هستند. آن ها می توانند حس موفقیت، کاهش استرس و تعادل بهتر کار و زندگی را تجربه کنند.

مدیریت زمان: productivity ارتباط نزدیکی با مدیریت موثر زمان دارد. این کار به افراد و سازمان ها کمک می کند تا وظایف را اولویت بندی کنند، اهداف را تعیین کنند و منابع را عاقلانه تخصیص دهند.

سلامت و تندرستی: افزایش بهره وری می تواند منجر به کاهش ساعات کاری و استرس کم تر شود. این کار به افراد اجازه می دهد تا اوقات فراغت بیشتری داشته باشند و بر سلامت جسمی و روانی خود تمرکز کنند.

درآمد دولت: رشد بهره وری می تواند منجر به افزایش درآمد مالیاتی برای دولت ها شود که می تواند برای تامین بودجه خدمات عمومی، توسعه زیرساخت ها و برنامه های اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.

رفاه جهانی: در مقیاس جهانی، بهبود بهره وری به رفاه کلی کشورها کمک می کند. این کار نرخ فقر را کاهش می دهد، فرصت های آموزشی را افزایش می دهد و ثبات اقتصادی را تقویت می کند.

سازگاری: در محیط هایی که به سرعت در حال تغییر هستند، افراد و سازمان های مولد سازگاری بیشتری دارند. آن ها می توانند به چالش ها و اختلالات پاسخ موثرتری بدهند.

پایداری: روش های پایدار اغلب با بهره وری همراه هستند. کاهش ضایعات، حفظ منابع، و به حداقل رساندن اثرات زیست محیطی اجزای ضروری عملیات تولیدی هستند.

مدیریت زمان: productivity ارتباط نزدیکی با مدیریت موثر زمان دارد. این کار به افراد و سازمان ها کمک می کند تا وظایف را اولویت بندی کنند، اهداف را تعیین کنند و منابع را عاقلانه تخصیص دهند.

شاخص بهره وری

بهره وری نیروی کار

رایج ترین معیار بهره وری گزارش شده، productivity نیروی کار منتشر شده توسط اداره آمار کار است.این براساس نسبت تولید ناخالص داخلی به کل ساعات کار در اقتصاد است.رشد بهره وری نیروی کار ناشی از افزایش میزان سرمایه در دسترس برای هر کارگر (تعمیق سرمایه)، آموزش و تجربه نیروی کار (ترکیب نیروی کار)، و بهبود در فن آوری (رشد بهره وری چند عاملی)است.

با این حال، productivity لزوما شاخصی از سلامت یک اقتصاد در یک نقطه زمانی مشخص نیست.به عنوان مثال، در رکود اقتصادی سال ۲۰۰۹ در ایالات متحده، خروجی و ساعات کار هر دو در حال کاهش بودند در حالی که productivity در حال افزایش بود (ساعات کار سریع تر از خروجی در حال کاهش بود).شکاف در productivity می تواند هم در رکود و هم در توسعه رخ دهد – همانطور که در اواخر دهه ۱۹۹۰ رخ داد – بنابراین باید هنگام تجزیه و تحلیل داده های بهره وری، زمینه اقتصادی را در نظر گرفت.

بهره وری کل عوامل

عوامل زیادی وجود دارند که بر productivity یک کشور تاثیر می گذارند.این موارد شامل سرمایه گذاری در کارخانه و تجهیزات، نوآوری، بهبود در لجستیک زنجیره تامین، آموزش، شرکت، و رقابت است.باقیمانده سولو، که معمولا به عنوان بهره وری کل عامل شناخته می شود، بخشی از رشد خروجی یک اقتصاد را اندازه گیری می کند که نمی تواند به انباشت سرمایه و نیروی کار نسبت داده شود.

این امر به عنوان کمک به رشد اقتصادی ناشی از نوآوری های مدیریتی، تکنولوژیکی، استراتژیک و مالی تفسیر می شود.این معیار عملکرد اقتصادی که به عنوان productivityچند عاملی (MFP)نیز شناخته می شود، تعداد کالاها و خدمات تولید شده را با تعداد نهاده های ترکیبی مورد استفاده برای تولید آن کالاها و خدمات مقایسه می کند.ورودی ها می توانند شامل نیروی کار، سرمایه، انرژی، مواد و خدمات خریداری شده باشند.

بهره وری سرمایه

سرمایه به عنوان یک معیار بهره وری به این نگاه می کند که سرمایه فیزیکی تا چه حد برای تولید کالا یا خدمات مورد استفاده قرار می گیرد.سرمایه فیزیکی شامل موارد ملموسی مانند تجهیزات اداری، مواد کار، تجهیزات انبار، و تجهیزات حمل و نقل (خودرو و کامیون)است.بهره وری سرمایه با کم کردن بدهی ها از سرمایه فیزیکی محاسبه می شود.سپس عدد فروش را بر حسب تفاوت تقسیم می کنید.عدد productivity سرمایه بالاتر نشان می دهد که سرمایه فیزیکی به طور موثر در تولید کالا و خدمات مورد استفاده قرار می گیرد در حالی که عدد بهره وری سرمایه پایین تر خلاف این را نشان می دهد.

بهره وری مواد

اندازه گیری productivity توسط مواد به دنبال اندازه گیری خروجی توسط مواد مصرفی است.موادی که در این فرآیند مصرف می شوند می توانند گرما، سوخت یا مواد شیمیایی برای ایجاد یک سرویس یا سرویس خوب باشند.این سیستم خروجی تولید شده به ازای هر واحد ماده مصرفی را تحلیل می کند.

انواع بهره وری

عمدتا دو نوع بهره وری وجود دارد:

بهره وری عامل نسبی

بهره وری عامل نسبی نسبت کل خروجی به یک ورودی جزئی یا تکی را اندازه گیری می کند.این نوع productivity برای اندازه گیری بهره وری هر عامل واحد در مقایسه با تولید خروجی استفاده می شود.ورودی های عامل جزئی می توانند به عنوان نیروی کار، سرمایه، ماشین آلات، مواد و غیره طبقه بندی شوند.مدیران تولید معمولا از معیارهای بهره وری جزئی به دلیل داده های در دسترس و در دسترس استفاده می کنند.

چند عاملی یا بهره وری کل

productivity چند عاملی معیاری از نسبت کل خروجی و کل ورودی است.این نشان دهنده اثر ترکیبی تمام منابع مورد استفاده در تولید کل واحدهای خروجی است.

عوامل موثر بر بهره وری

تعدادی از عوامل تعیین کننده وجود دارند که برproductivity تاثیر می گذارند. بنابراین در اینجا می خواهیم در مورد این عوامل صحبت کنیم:

عوامل موثر بر بهره وری

عوامل انسانی

ماهیت و رفتار فرد عامل مهمی است که بر productivity تاثیر می گذارد. می توان آن را به دو دسته تقسیم کرد:

توانایی کار کردن: بهره وری بر پتانسیل یا توانایی فرد برای کار کردن استوار است، چه کارمند باشد و چه مدیر. این بیماری اغلب با آموزش، آموزش، تجربه، نگرش، استعداد و سلامت فرد تنظیم می شود.

اشتیاق به کار: در اینجا انگیزه و روحیه نقش مهمی در تصمیم گیری فرد برای کار کردن دارد. بنابراین عواملی که بر اراده کارمندان تاثیر می گذارند عبارتند از:

طرح های تشویقی بهزیستی

مشارکت کارگران در مدیریت

قوانین تبلیغات

رابطه اتحاد با مدیریت

شرایط کاری مانند بهداشت، روشنایی، تهویه، رستوران، حمل و نقل و غیره نیز بر اراده آن ها تاثیر می گذارد.

عوامل تکنولوژیکی

این عوامل همچنین تاثیر زیادی بر بهره وری دارند. این شامل موارد زیر می شود:

طراحی محصول

طرح گیاهی

اندازه و ظرفیت

مکان

تامین به موقع مواد اولیه

تعمیرات و نگهداری

سیستم کنترل مواد

تحقیق و توسعه

کنترل اختراعی

عوامل مدیریتی

مدیران رهبری اصلی یک سازمان هستند. مهم نیست که شرکت چه تعداد کارگر ماهر و کارآمد استخدام کرده است، یا از فن آوری پیشرفته استفاده می شود. اگر نگرش و صلاحیت مدیران بالا نباشد، بهره وری پایین خواهد ماند. مدیریت ناکارآمد و بی تفاوت بیش از آنکه به نفع شرکت باشد، به ضرر آن است.

اما اگر مدیران لایق و متعهد به کار خود باشند، شرکت می تواند نتایج فوق العاده ای کسب کند. به این دلیل که تنها مدیران می توانند از منابع سازمان استفاده موثر کنند.

عوامل طبیعی

کاملا واضح است که عواملی وجود دارند که تحت کنترل هیچ کس نیستند. اینها عوامل طبیعی هستند. شرایط فیزیکی، جغرافیایی، زمین شناسی و اقلیمی در این دسته قرار می گیرند. این عوامل به شدت صنایعی را تحت تاثیر قرار می دهند که فعالیت استخراج انجام می دهند.

عوامل اجتماعی

ما در یک جامعه زندگی می کنیم و باید از فرهنگ، سنت ها، آداب و رسوم، قوانین و هنجارهای آن پیروی کنیم. همچنین، تاثیر قابل توجهی بر بهره وری دارد. با این حال، عوامل اجتماعی، از جایی به جای دیگر متفاوت هستند. این بدان معناست که آنچه در هند اشتباه تلقی می شود، ممکن است در کشورهای دیگر مانند ژاپن یا آمریکا اشتباه تلقی نشود و بالعکس.

عوامل سیاسی

برای افزایشproductivity، نظم و قانون، صلح و ثبات دولت یک ضرورت است. سیاست صنعتی، سیاست تعرفه، و مالیات نیز بر بهره وری شرکت تاثیر دارند.

عوامل اقتصادی

عوامل خاصی نیز وجود دارند که بر بهره وری تاثیر می گذارند مانند:

اندازه بازار

تسهیلات بانکی و اعتباری

سیستم حمل و نقل و ارتباطات

چالش های بهره وری

مقاومت در برابر تغییرات: بسیاری از افراد و سازمان‌ها ممکن است مقاومت به تغییرات داشته باشند و این می‌تواند به عنوان یک مانع در بهبودproductivity عمل کند.

محدودیت منابع: محدودیت‌های مالی، زمانی و منابع انسانی می‌توانند موانعی برای انجام تغییرات به منظور بهبود productivity باشند.

مقیاس‌پذیری:در برخی موارد، تغییرات و بهبودهای اعمال شده در کسب و کار ممکن است به مقیاس بزرگتر اجرایی نشوند و اثرات محدودی داشته باشند.

نداشتن داده‌های کافی: برای اندازه‌گیری productivity و اعمال تغییرات، داده‌ها و اطلاعات دقیق و کافی لازم است. نداشتن داده‌های کافی می‌تواند یک مشکل باشد.

مقررات و قوانین:مقررات و قوانین ممکن است مانع از انجام تغییرات در فرآیندها و سازمان شوند.

نقص در فرآیندها: اگر فرآیندها بهینه نباشند و نقص‌هایی داشته باشند، تلاش برای بهبود productivity ممکن است مشکلات جدیدی ایجاد کند.

اهمال تحقیقات و توسعه: برخی سازمان‌ها ممکن است به تحقیقات و توسعه نادیده بگیرند و این می‌تواند به از دست دادن فرصت‌های بهبود productivity منجر شود.

مقاومت فرهنگی:تغییر فرهنگ سازمانی و تشویق به همکاری و ابتکار ممکن است به چالش بکشد.

برای مواجهه با این چالش‌ها و موانع، مدیران و تیم‌های کاری نیاز دارند تا راهکارهای مناسبی را انتخاب و اجرا کنند و به تدریج به بهبود productivity برسند.

مثال برای بهره وری

فرض کنید کارخانه A روزانه1000 نان با بودجه کل ۱۰،۰۰۰ تولید می کند. این در حالی است که کارخانه B روزانه 10000 نان با همین بودجه تولید می کند. این نشان می دهد که کارخانهB بیست درصد پربازده تر از کارخانه A است.

غول تولید خودرو، تویوتا، مثال بارزی ازproductivity بالا در زندگی واقعی ارائه می دهد.این شرکت شروع بسیار متواضعانه ای دارد اما به یکی از بزرگ ترین و پربازده ترین تولیدکنندگان خودرو در جهان تبدیل شده است. “سیستم تولید تویوتا” (TPS)یکی از دلایل اصلی آن است.

TPS شامل چند اصل زیر است:

محیطی برای یادگیری و بهبود مداوم

استانداردسازی سیستم ها برای کیفیت پایدار

حذف (نه فقط کاهش)زباله

تویوتا با اعمال روش های TPS در تولیدات خود هر روز تضمین می کند که این شرکت به طور مداوم در حال بهبود است، با یک استاندارد بالا کار می کند و منابع از دست نمی روند.

خروج از نسخه موبایل