تصمیمگیری یک جنبه اساسی از زندگی روزمره ما است که بر همه چیز تأثیر میگذارد، از انتخابهای روزمره برای خوردن صبحانه گرفته تا مشورتهای پیچیدهای که شغل و روابط شخصی ما را شکل میدهد.رویکردهای مختلفی برای تصمیم گیری وجود دارد، اما همه آنها دارای عناصر مشترک هستند.ابتدا باید مشکل یا سوالی را که باید به آن پرداخته شود شناسایی کنید.دوم، شما باید اطلاعاتی در مورد گزینه های احتمالی و پیامدهای آنها جمع آوری کنید.سوم، شما باید گزینه ها را ارزیابی کنید و بهترین را انتخاب کنید. در نهایت، شما باید تصمیم را اجرا کنید و نتایج را زیر نظر بگیرید تا ببینید آیا موفقیت آمیز بوده است یا خیر.
تصمیم یعنی چه
تصمیم، عمل انتخاب یا انتخاب یک عمل از چندین گزینه است.فرآیند انتخاب یک اقدام صحیح و موفقیت آمیز از بین دو یا چند گزینه به منظور دستیابی به یک نتیجه مطلوب به عنوان تصمیم گیری شناخته می شود.
به گفته P. F. Drucker – “هر کاری که یک مدیر انجام می دهد از طریق تصمیم گیری انجام می دهد.کلیه امور مربوط به برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی و کنترل توسط مدیران از طریق تصمیماتی که در عمل توسط اپراتورهای شرکت اجرا می شود حل و فصل می شود.
تصمیم گیری چیست؟
به عبارت ساده، تصمیم گیری فرآیند انتخاب با شناخت مشکل، جمع آوری اطلاعات در مورد راه حل های امکان پذیر و نهایی کردن بهترین جایگزین است. تصمیم گیری هسته اصلی مدیریت است.تصمیم گیری یک استراتژی و فرآیند مدیریتی برای انتخاب معقول ترین راه حل از مجموعه ای از گزینه ها برای دستیابی به بهترین نتیجه است.
مدیریت مدرن مستلزم تصمیم گیری های زیادی است. در محیط سختی که در آن کار می کنند، هر حرفه ای یا مدیریتی ده ها قضاوت می کند.این یک گام بسیار مهم است زیرا آنها باید در مورد اقدامات و اولویت های سازمانی و مدیریتی تصمیم بگیرند. بسته به زمان، منابع و عوامل دیگر.تصمیمات مدیریت بسیار مهم هستند زیرا اغلب بر فعالیت های تجاری، عملکرد سازمانی و اهداف شرکت تأثیر می گذارند.
تعریف تصمیم گیری در مدیریت
تصمیم گیری یک مهارت نرم است که شامل انتخاب بین راه حل های ممکن برای یک مشکل است. این یک مهارت بسیار ارزشمند است که بسیاری از استخدام کنندگان و مدیران استخدامی هنگام جستجوی استعدادهای جدید به دنبال آن هستند. به طور معمول، شخصی که تصمیم میگیرد یک فرآیند گام به گام شامل جمعآوری اطلاعات، سنجش مزایا و معایب و بررسی راهحلهای جایگزین را دنبال میکند.
اهمیت تصمیم گیری
صرفه جویی در زمان و هزینه
دلیل مهم اهمیت تصمیم گیری در سطح بالا، صرفه جویی در وقت سازمان است.تصمیمگیری ناکارآمد زمان زیادی را تلف میکند، اما انگیزه افراد درگیر را نیز از بین میبرد.هرچه زمان بیشتری را با انتخاب سریع صرفهجویی کنید، بهتر است. و وقتی در مورد یک سازمان صحبت می کنیم، زمان پول است.در نتیجه اتلاف وقت معادل هدر دادن پول است.
افزایش بهره وری
اگر مدیریت در تصمیم گیری برتری داشته باشد و تصمیمات مؤثری بگیرد، بهره وری نیروی کار شما را بیش از یک بار افزایش می دهد.برای یک چیز، کارکنان تمایل بیشتری دارند، زیرا می دانند سازمان به کجا می رود. آنها با این ضمانت کار خواهند کرد که تلاششان بیهوده نخواهد بود.دوم، هیچ وقت تلف نمی شود زیرا تیم مدیریت مشخص است که اقدامات آنها به درستی شرکت آنها را هدایت می کند.
استفاده بهینه از منابع
وقتی صحبت از شرکت های عظیم با منابع بزرگ می شود، مدیریت باید بهترین استفاده را بکند. این به شرکت شما کمک می کند تا با جلوگیری از محدود شدن منابع به پتانسیل کامل خود برسد. اما اتلاف منابع را نیز کاهش می دهد.تصمیمگیری سطح بالا ناشی از شناخت نیاز به منابع در مکانهای مناسب و هدایت مجدد آنها به دور از مکانهای غیر ضروری است.
مقرون به صرفه بودن
قرار دادن محصولات خود در بازار با قیمت مناسب بر موفقیت بلند مدت شرکت شما تأثیر می گذارد.این روی جهت کسب و کار شما و جایگاه بازاری که هدف آن هستید تأثیر می گذارد. تصمیم گیری به دنبال نتیجه گیری است که ابزارهای مدیریت محصول ایده آل و نرم افزار نقشه راه چیست.بنابراین، اگر مدیریت نتواند قضاوت مناسبی داشته باشد و برنامه های هزینه مناسب را حتی با اختلاف اندک از دست بدهد، بسیار خواهد بود.
شناخت فرصت ها
همه جا فرصت ها وجود دارد، اما نکته کلیدی این است که آنها را بشناسید تا بتوانید روزی از آنها استفاده کنید.از سوی دیگر، یک انتخاب ضعیف باعث می شود فرصت ها از میان انگشتان شما عبور کنند. همچنین باعث می شود که آنها وجود نداشته باشند.به عنوان مثال، اگر تقاضای زیادی برای یک محصول در بازار وجود داشته باشد و شرکت شما بتواند آن را تحویل دهد.تصمیمگیری ناکافی یا تاخیری ممکن است نتواند شرکت شما را به آن سمت هدایت کند و به شما اجازه دهد روی آن تمرکز کنید.
تعیین اهداف قابل دستیابی
تعیین اهداف کوتاه مدت و بلندمدت دست یافتنی گاهی مهمتر از پیگیری است. از آنجایی که مهم نیست چقدر تلاش می کنید، اگر آنها را دست یافتنی ندانید، نمی توانید به اهداف خود برسید.در عوض زمان، پول و منابع خود را هدر خواهید داد.
بنابراین، با حفظ چشم انداز، مدیریت قوی و مهارت های تصمیم گیری عالی به شما در تجزیه و تحلیل سازمان کمک می کند. همچنین تعریف اهداف قابل دستیابی.این به شما اطمینان می دهد که در مسیر درستی هستید و بازدید از مقاصد تنها بن بست نیستند.
استراتژی های بازاریابی بهبود یافته
تکنیک های بازاریابی همان چیزی است که شرکت شما را در وهله اول مورد توجه قرار می دهد.اگر نتوانید برند خود را به طور موثر برای مشتریان خود تبلیغ کنید، شرکت شما هرگز به حداکثر پتانسیل خود دست نخواهد یافت، صرف نظر از اینکه محصولات یا خدمات شما چقدر خوب هستند.
فرایند تصمیم گیری
اگرچه تغییرات جزئی زیادی در چارچوب تصمیمگیری در اینترنت، در کتابهای درسی کسبوکار و در ارائههای رهبری وجود دارد، متخصصان معمولاً از این هفت مرحله استفاده میکنند.
تصمیم را مشخص کنید
برای تصمیم گیری ابتدا باید مشکلی را که باید حل کنید یا سوالی را که باید پاسخ دهید مشخص کنید. تصمیم خود را به وضوح مشخص کنید. اگر مشکل را برای حل اشتباه تشخیص دهید، یا اگر مشکلی که انتخاب کرده اید بسیار گسترده باشد، قطار تصمیم گیری را حتی قبل از اینکه ایستگاه را ترک کند، از مسیر خارج خواهید کرد.اگر می خواهید از تصمیم خود به هدف خاصی برسید، آن را قابل اندازه گیری و به موقع قرار دهید.
اطلاعات مربوطه را جمع آوری کنید
هنگامی که تصمیم خود را مشخص کردید، وقت آن است که اطلاعات مربوط به آن انتخاب را جمع آوری کنید.یک ارزیابی داخلی انجام دهید و ببینید که سازمان شما در چه زمینه هایی در زمینه های مرتبط با تصمیم شما موفق بوده و شکست خورده است.
همچنین، اطلاعات را از منابع خارجی، از جمله مطالعات، تحقیقات بازار و در برخی موارد، ارزیابی از مشاوران پولی جستجو کنید.به خاطر داشته باشید، ممکن است با اطلاعات بیش از حد گرفتار شوید و این ممکن است فرآیند را پیچیده کند.
گزینه های جایگزین را شناسایی کنید
با داشتن اطلاعات مرتبط در حال حاضر، راه حل های ممکن برای مشکل خود را شناسایی کنید.معمولاً هنگام تلاش برای رسیدن به یک هدف، بیش از یک گزینه وجود دارد که باید در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، اگر شرکت شما در تلاش است تا تعامل بیشتری در رسانه های اجتماعی به دست آورد، جایگزین های شما می تواند شامل تبلیغات اجتماعی پولی، تغییر در استراتژی رسانه های اجتماعی ارگانیک شما یا ترکیبی از این دو باشد.
شواهد را بسنجید
هنگامی که چندین گزینه را شناسایی کردید، شواهد موافق یا مخالف جایگزین های گفته شده را بسنجید.ببینید شرکتها در گذشته برای موفقیت در این زمینهها چه کردهاند و به بردها و باختهای خود سازمان نگاهی بیندازید. مشکلات احتمالی را برای هر یک از گزینههای خود شناسایی کنید و آنها را با پاداشهای احتمالی بسنجید.
از بین گزینه ها انتخاب کنید
در اینجا بخشی از فرآیند تصمیم گیری است که در آن شما در واقع تصمیم می گیرید.امیدواریم، تصمیمی را که باید گرفته شود، شناسایی و روشن کرده باشید، تمام اطلاعات مرتبط را جمع آوری کرده اید، و مسیرهای بالقوه را توسعه داده اید و در نظر گرفته اید.شما باید برای انتخاب آماده باشید.
اقدام کنید
وقتی تصمیم خود را گرفتید، به آن عمل کنید! برای اینکه تصمیم خود را ملموس و قابل دستیابی کنید، برنامه ای تهیه کنید. یک طرح پروژه مرتبط با تصمیم خود تهیه کنید و سپس وظایفی را به تیم خود اختصاص دهید.
تصمیم خود را مرور کنید
پس از مدت زمان از پیش تعیین شده – که در مرحله اول فرآیند تصمیم گیری تعریف کردید – نگاهی صادقانه به تصمیم خود بیندازید. مشکل را حل کردی؟ به سوال جواب دادی؟ آیا به اهداف خود رسیدید؟اگر چنین است، برای مراجعات بعدی به مواردی که کارآمد هستند توجه داشته باشید. اگر نه، از اشتباهات خود درس بگیرید و فرآیند تصمیم گیری را دوباره شروع کنید.
ویژگی های تصمیم گیری
تصمیم گیری یکی از وظایف حیاتی مدیران است. مدیران در مسیر عملیات خود تصمیمات متعددی می گیرند. در اینجا ویژگی کلیدی تصمیم گیری ذکر شده است:
انتخابهای آگاهانه: تصمیمگیری شامل انتخابهایی بر اساس اطلاعات و دادهها میشود و اطمینان حاصل میکند که تصمیمها مستدل هستند و خودسرانه نیستند.
جزئی برای مدیریت: این یک جزء کلیدی از نقش مدیریتی است، زیرا مدیران تصمیمات بی شماری می گیرند و بر هدایت سازمان تأثیر می گذارند.
پیچیدگی در سازمان ها: این پیچیدگی می تواند در یک بافت سازمانی به دلیل عوامل مختلفی مانند منابع، ذینفعان و اهداف پیچیده باشد.
فرآیند عقلانی: از یک رویکرد منطقی و سیستماتیک پیروی می کند که برای رسیدن به یک تصمیم نیاز به تفکر و تحلیل منطقی دارد.
هدف گرا: تصمیمات با هدف همسویی با اهداف و مقاصد سازمانی گرفته می شود و اطمینان حاصل می شود که آنها به ماموریت سازمان کمک می کنند.
فرآیند مستمر: این فرآیند در سراسر وجود سازمان مستمر است، زیرا چالش ها و فرصت های جدید در طول زمان به وجود می آیند.
حل مسئله: اغلب با شناسایی و تشخیص مشکلات و تصمیم گیری به عنوان ابزار حل مسئله برای مدیران شروع می شود.
ارزیابی گزینههای جایگزین: تصمیمگیرندگان باید گزینهها یا جایگزینهای مختلف را قبل از انتخاب مناسبترین، ارزیابی کنند و انتخابهای آگاهانه را ترویج کنند.
استفاده از منابع: تصمیم گیری موثر تخصیص و استفاده کارآمد از منابع سازمانی مانند زمان، پول و پرسنل را تضمین می کند.
تأثیر بر آینده سازمان: تصمیمات به طور قابل توجهی آینده سازمان را شکل می دهند و انتخاب هایی را برای مدیران ضروری می کند که منجر به نتایج دلخواه شوند.
نکاتی برای تصمیم گیری
در اینجا چند توصیه برای تصمیم گیری موثر وجود دارد:
به خودت زمان بده
به خودتان زمان بدهید تا تصمیمتان را بگیرید. اگر میدانید که باید در یک مهلت مشخص تصمیم بگیرید، به جای یک یا دو روز قبل از زمان تعیین شده، شروع به جمعآوری شواهد و فکر کردن درباره گزینههای خود کنید. ممکن است ایجاد یک برنامه زمانبندی با ضرب الاجل برای هر مرحله از فرآیند تصمیم گیری مفید باشد.
سعی کنید استرس خود را در مورد تصمیم آینده یا فعلی خود کاهش دهید. اگر احساسات قدرتمندی در مورد تصمیم خود داشته باشید، اشکالی ندارد. با این حال، اگر انتخاب خود را اساساً بر اساس شواهد، شهود و استدلال خود انجام دهید، احتمالاً می توانید تصمیم بهتری بگیرید.
قوانینی برای خود ایجاد کنید
قوانینی را برای خود در مورد فرآیند تصمیم گیری خود تعیین کنید. ایجاد قوانین برای خودتان زودتر از موعد می تواند به شما کمک کند تا تصمیم خود را به روشی آرام و منطقی انجام دهید.به عنوان مثال، ایجاد یک بودجه جزئی برای یک پروژه آینده ممکن است تضمین کند که انتخاب نهایی شما مطابق با نیازهای مالی شما است.
انعطاف پذیر باشید
با فرآیند تصمیم گیری خود سازگار باشید. بهترین روش برای تصمیم گیری اغلب بسته به شرایط متفاوت است. با هر تصمیم جدید، امکان شخصی سازی فرآیند تصمیم گیری خود را بر اساس وضعیت فعلی باز کنید.
سوگیری احتمالی را ارزیابی کنید
سعی کنید هرگونه تعصبی را که ممکن است بر روند تصمیم گیری شما تأثیر می گذارد، شناسایی و به حداقل برسانید.در حالی که داشتن سوگیری ها طبیعی است، اما این سوگیری ها می توانند بر روش تصمیم گیری شما تأثیر بگذارند. سعی کنید تصمیم، گزینه ها و شواهد خود را از منظری عینی تر تجزیه و تحلیل کنید.
استراحت کنید
در طول فرآیند تصمیم گیری خود استراحت کنید. اگر احساس میکنید از تصمیمگیری ناامید شدهاید یا از تلاش خسته شدهاید، به خودتان اجازه دهید استراحت کنید، مانند پیادهروی، تمرکز روی یک کار دیگر یا حتی خوابیدن در صورت امکان. استراحت دادن به ذهنتان از یک انتخاب چالش برانگیز می تواند به شما کمک کند تصمیم معوقه را با وضوح بیشتری در هنگام بازگشت ببینید.
با یکی حرف بزن
در مورد تصمیم، شواهد و گزینه های مختلف با شخص دیگری صحبت کنید. توضیح دادن فرآیند فکر خود با صدای بلند ممکن است به شما کمک کند دیدگاه جدیدی در مورد تصمیم معلق خود داشته باشید. همچنین ممکن است از طرف مقابل بپرسید که آیا می تواند به شواهد دیگری یا جایگزینی برای تصمیم شما فکر کند.
به ارزش های خود فکر کنید
هنگام تصمیم گیری، اهداف و ارزش های شخصی خود را در نظر بگیرید. در برخی شرایط، بهترین تصمیم ممکن است با باورها، ارزشهای اصلی، جاهطلبیها یا اخلاقیات شما همسو باشد. این ممکن است مخصوصاً در صورتی که تصمیم شخصی بگیرید، مثلاً به دانشگاه بروید یا مسیر شغلی جدیدی را دنبال کنید.
مدل تصمیم گیری چیست؟
مدل تصمیم گیری سیستم یا فرآیندی است که افراد می توانند از آن پیروی کنند یا از آن تقلید کنند تا اطمینان حاصل کنند که بهترین انتخاب را از بین گزینه های مختلف انجام می دهند.
یک مدل با ارائه دستورالعمل هایی برای کمک به کسب و کارها برای رسیدن به یک نتیجه سودمند، فرآیند تصمیم گیری را آسان تر می کند.
مدلهای تصمیمگیری همچنین فرآیند تصمیمگیری را برای همه افراد درگیر از جمله مدیران، کارمندان و سایر ذینفعان قابل مشاهده و به راحتی قابل انتقال میسازد.
مدلها میتوانند طیف گستردهای از اهداف را در بخشها، کسبوکارها و صنایع پشتیبانی کنند، اما بهویژه هنگام انتخاب فروشندگان نرمافزار یا ابزارهای جدید، انتخاب دورههای جدید اقدام، یا هنگام اجرای تغییراتی که افراد زیادی را تحت تأثیر قرار میدهند، مفید هستند.
انواع مدل های تصمیم گیری
مدلهای تصمیمگیری اغلب هفت مرحله تصمیمگیری را که قبلاً توضیح داده شد، ترکیب، تثبیت یا گسترش میدهند.رویکرد دقیق به مدل و افرادی که آن مدل ها را اجرا می کنند بستگی دارد.انواع متداول مدل های تصمیم گیری شامل موارد زیر است:
مدل منطقی
تصمیم گیری منطقی محبوب ترین مدل است. منطقی و متوالی، بر فهرست کردن تا حد امکان راههای جایگزین تمرکز دارد.هنگامی که همه گزینه ها ارائه شدند، می توان آنها را ارزیابی کرد تا مشخص شود کدام بهترین است. این مدل معمولاً برای هر انتخابی دارای مزایا و معایب است و گزینهها به ترتیب اهمیت آنها ذکر شده است.
یک مدل تصمیم گیری منطقی معمولاً شامل این مراحل است:
مشکل یا فرصت را شناسایی کنید.
معیارهای تصمیم را تعیین و وزن کنید.
تمام اطلاعات مرتبط را جمع آوری و سازماندهی کنید.
وضعیت را تحلیل کنید.
انواع گزینه ها را توسعه دهید.
همه گزینه ها را ارزیابی کنید و به هر کدام یک مقدار اختصاص دهید.
تصمیم بگیرید که کدام گزینه بهترین است.
تصمیم را اجرا کنید.
تصمیم را ارزیابی کنید.
مدل بصری
این نوع تصمیم گیری بیشتر بر تجربه و دانش انباشته تکیه می کند تا مراحل تصمیم گیری رسمی مانند آنچه در مدل عقلانی است.مدل شهودی به شدت به شناخت درونی – یا شهود – در مورد اینکه گزینه مناسب است بستگی دارد.با این حال، این رویکرد تنها بر اساس احساسات درونی نیست. همچنین رفتار ناخودآگاه مانند تشخیص الگو یا تشخیص شباهت را در بر می گیرد، در حالی که اهمیت یا برجستگی یک گزینه را در نظر می گیرد.
مدل تصمیم اولیه شناسایی (RPD)
این مدل ترکیبی از تصمیم گیری منطقی و شهودی است. عنصر تعیین کننده آن این است که تصمیم گیرنده به جای سنجیدن همه، تنها یک گزینه را در نظر می گیرد. این مدل اغلب در موقعیت هایی استفاده می شود که نیاز به تصمیم گیری فوری دارند.
فرآیند RPD شامل این مراحل است:
شناسایی مشکل، از جمله تمام ویژگی های آن، نشانه های مشکل، انتظارات و اهداف تجاری.
از طریق برنامه فکر کنید و یک شبیه سازی ذهنی انجام دهید تا ببینید آیا کار می کند و چه تغییراتی ممکن است مورد نیاز باشد.
اگر طرح رضایت بخش به نظر می رسد، تصمیم نهایی را بگیرید و برنامه را اجرا کنید.
در مدل RPD، تنها در صورتی که طرح اصلی نتایج مورد نظر را تولید نکند، روشهای جایگزین در نظر گرفته میشوند.
میزان موفقیت این مدل با تجربه و تخصص تصمیم گیرنده ارتباط دارد.
مدل خلاقانه
در این مدل، تصمیم گیرندگان اطلاعات و بینش هایی در مورد مشکل جمع آوری می کنند و راه حل های ممکن اولیه را توسعه می دهند.سپس، آنها وارد یک دوره نهفتگی می شوند که در آن فعالانه به گزینه ها فکر نمی کنند.
درعوض، آنها به ناخودآگاه خود اجازه می دهند که این فرآیند را در دست بگیرد، به این امید که در نهایت آنها را به یک درک و پاسخ سوق دهد، که سپس می توانند آن را آزمایش و نهایی کنند.
رابطه بین برنامه ریزی و تصمیم گیری
تصمیمگیری و برنامهریزی فعالیتهایی هستند که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. تصمیم گیری اغلب به عنوان مهمترین مرحله در فرآیند برنامه ریزی در نظر گرفته می شود.
دلیل این امر این است که برنامه ریزی تعیین اهداف، انتخاب مسیرهای عملی عملی و ارزیابی نتایج بالقوه را امکان پذیر می کند، که همه اینها فرآیندهای ضروری برای تصمیم گیری موثر هستند.در زیر به چند روش مرتبط با برنامه ریزی و تصمیم گیری اشاره می شود:
برنامه ریزی به عنوان پایه ای برای تصمیم گیری عمل می کند: برنامه ریزی فرآیند تعیین اهداف، تعیین منابع و ایجاد استراتژی است که به تحقق اهداف سازمان کمک می کند.
یک طرح به عنوان چارچوبی برای چگونگی دستیابی به اهداف تعیین شده عمل می کند.تصمیم گیری برای برنامه ریزی موثر ضروری است: تصمیم گیری برای فرآیند برنامه ریزی برای انتخاب مسیر اقدام مناسب برای دستیابی به اهداف ضروری است.
انتخاب در مورد منابع، اولویت ها، ضرب الاجل ها و سایر جنبه ها در ایجاد یک برنامه کامل و موفق ضروری است.برنامه ریزی و تصمیم گیری یک فرآیند ثابت است: برنامه ریزی و تصمیم گیری فرآیندهای مستمری هستند که نیاز به ارزیابی و بازنگری مداوم دارند.
تصمیمات اتخاذ شده در مرحله برنامه ریزی ممکن است نیاز به بازنگری داشته باشند، زیرا اطلاعات جدید به دست می آید، و بنابراین، برنامه ریزی ممکن است نیاز به تنظیم بر اساس نتایج تصمیمات قبلی داشته باشد.
برنامه ریزی چارچوبی را برای تصمیم گیری در حین اجرا فراهم می کند: تصمیم گیری برای اجرای موفقیت آمیز یک استراتژی پس از ایجاد آن لازم است.این طرح چارچوبی برای انتخاب نحوه تخصیص منابع و رسیدگی به سایر مشکلات ارائه می دهد.هر دو نیاز به همکاری و ارتباط دارند: برنامه ریزی و تصمیم گیری موثر نیز مستلزم سطح مشخصی از همکاری و ارتباطات است.
برنامه ریزی اغلب شامل همکاری با مدیران، ذینفعان، مدیران اجرایی و غیره است. به طور مشابه، تصمیمگیری همچنین مستلزم آن است که نظرات و دیدگاههای متعددی قبل از انتخاب هر اقدامی در نظر گرفته شود.
به طور کلی، برنامه ریزی و تصمیم گیری فرآیندهای تکراری هستند که مستلزم بررسی و اصلاح دائمی هستند. برای اطمینان از تحقق اهداف و استفاده کارآمد از منابع، برنامه ریزی و تصمیم گیری باید با توجه به شرایط و اطلاعات در حال تغییر تطبیق داده شود.
نمونه هایی از تصمیم گیری
در یک محیط سازمانی، چندین تصمیم گرفته می شود. در اینجا چند نمونه ذکر شده است:
استخدام کارمندان جدید
هنگامی که یک شرکت نیاز به گسترش نیروی کار خود دارد، مدیران و متخصصان منابع انسانی باید تصمیم بگیرند چه کسی را استخدام کنند. این شامل ارزیابی رزومه، انجام مصاحبه و انتخاب بهترین کاندید برای این شغل است.
تخصیص بودجه
سازمان ها اغلب منابع مالی محدودی دارند، بنابراین تصمیم گیری در مورد نحوه تخصیص بودجه بسیار مهم است. مدیران باید تصمیم بگیرند که چقدر در بازاریابی، تحقیق و توسعه، حقوق کارکنان و سایر زمینه ها سرمایه گذاری کنند تا از نتایج مطلوب اطمینان حاصل کنند.
توسعه محصول
شرکت ها باید تصمیم بگیرند که کدام محصولات یا خدمات جدید را معرفی کنند. این شامل شناسایی نیازهای بازار، ارزیابی امکان سنجی فنی و برآورد سودآوری بالقوه است.
برنامه ریزی استراتژیک
مدیران سطح بالا هنگام تعیین اهداف بلندمدت و تصمیم گیری در مورد جهت شرکت در تصمیم گیری استراتژیک شرکت می کنند. این ممکن است شامل ورود به بازارهای جدید، ایجاد شراکت یا تنوع بخشیدن به تجارت باشد.
حل تعارض
مدیران اغلب با تعارضات بین فردی بین اعضای تیم مواجه می شوند. تصمیم گیری در این زمینه شامل شناسایی علل ریشه ای تعارضات، انتخاب مداخلات مناسب و ترویج راه حلی است که به نفع تیم و سازمان باشد.
نتیجه گیری
در پایان، هنر تصمیم گیری یک مهارت حیاتی است که بر هر جنبه از زندگی ما تأثیر می گذارد، از انتخاب های شخصی گرفته تا استراتژی های حرفه ای. تسلط بر تصمیم گیری شامل درک تعادل بین شهود و تجزیه و تحلیل، تشخیص تأثیر سوگیری ها و استفاده از یک رویکرد ساختاریافته برای حرکت در میان گزینه ها است.بنابراین، پرورش مهارت های تصمیم گیری قوی برای هر کسی که به دنبال چالش های دنیای مدرن با اعتماد به نفس و درک است، ضروری است.