بازاریابی در لحظه(real-time marketing) عبارت است از بازاریابی که به منظور تعیین یک رویکرد مناسب یا بهینه برای یک مشتری خاص در یک زمان و مکان خاص انجام می شود.بازاریابی بلادرنگ به معنای پاسخگویی سیستماتیک به مشتریان در لحظه بر اساس توانایی شما در شناخت نحوه تعامل مشتری با برند شما از طریق هر کانالی است. بازاریابی در لحظه یک استراتژیهای بازاریابی محتوا است که هوش، خلاقیت و واکنش سریع به رویدادهای جاری را ترکیب میکند.
سه عامل اصلی بازاریابی در لحظه
بازاریابی بلادرنگ بر سه عامل اصلی متکی است:
پیشبینی نیازهای مشتری: برندها برای سریع بودن باید آنچه را که مشتریان در یک لحظه خاص میخواهند و نیاز دارند، پیشبینی کنند. این امر مستلزم آن است که برندها درک عمیقی از مشتریان خود و روندهای فعلی داشته باشند تا بتوانند محتوای مرتبطی ایجاد کنند که برای آنها جذاب باشد.
پیامرسانی مرتبط: بازاریابی بلادرنگ مستلزم آن است که محتوا با روندها، رویدادها یا مکالمههای جاری در آن لحظه مرتبط باشد.
چابکی: با توجه به ماهیت سریع بازاریابی در لحظه، چابکی کلید موفقیت است.برندها باید بتوانند محتوا را به سرعت و کارآمد و بدون افت کیفیت ایجاد کنند.
مزایای بازاریابی در لحظه
بازاریابی بلادرنگ یک استراتژی بازاریابی حیاتی است که از تکنیک های بازاریابی سنتی پیروی نمی کند.فواید آن عبارتند از:
افزایش مزیت رقابتی: شرکتهایی که میتوانند در زمان واقعی با مخاطبان هدف خود درگیر شوند، نسبت به شرکتهایی که فقط به یک طرح بازاریابی سنتی متکی هستند، مزیت رقابتی دارند.
افزایش تعامل: شرکت هایی با حضور فعال در رسانه های اجتماعی می توانند به طور فعال با مخاطبان هدف خود درگیر شوند و دیدگاه برند خود را منتقل کنند.آنها همچنین می توانند راه حل های به موقع برای سوالات خود ارائه دهند و ارزش برند خود را افزایش دهند.
افزایش آگاهی از برند: زمانی که به درستی انجام شود، بازاریابی بلادرنگ می تواند منجر به افزایش آگاهی و دسترسی به برند شود.حتی شناخت برند را افزایش می دهد و ارتباطات و اعتماد مصرف کننده را تقویت می کند.
ROI بهتر: بازاریابی در زمان واقعی در مقایسه با تکنیک های بازاریابی سنتی، بازگشت سرمایه بهتری ایجاد می کند. دلیل آن این است که هدفمندتر و جذاب تر است.علاوه بر این، بازاریابی بلادرنگ را می توان به طور موثر اندازه گیری کرد تا شرکت ها بدانند چه چیزی کار می کند و چه چیزی نیست.
محدودیت های بازاریابی بلادرنگ
اگرچه بازاریابی بلادرنگ مزایای زیادی دارد، اما بدون محدودیت نیست. برخی از آنها به شرح زیر است.
همیشه مرتبط نیست: تمام هدف بازاریابی بلادرنگ این است که به رویدادهای جاری مرتبط و پاسخگو باشد. با این حال، گاهی اوقات شرکت ها سعی می کنند بیش از حد باهوش باشند و در نهایت بی ربط هستند. این می تواند نتیجه معکوس داشته باشد و طعم بدی در دهان افراد ایجاد کند.
انجام آن می تواند دشوار باشد: بازاریابی در زمان واقعی نیاز به هماهنگی زیادی بین بخش های مختلف یک شرکت دارد.انجام این کار ممکن است دشوار باشد و اغلب منجر به خطا می شود.
به منابع زیادی نیاز دارد: ایجاد محتوا، هماهنگی کمپین ها و اندازه گیری نتایج همگی به منابع نیاز دارند. این می تواند پرهزینه باشد و ممکن است برای همه شرکت ها امکان پذیر نباشد.
می توان آن را به اشتباه انجام داد: اگر به اشتباه انجام شود، بازاریابی بلادرنگ می تواند ناشنوا، بی احساس یا حتی توهین آمیز باشد.این می تواند به اعتبار یک شرکت آسیب برساند و مشتریان بالقوه را از خود دور کند.
ممکن است پرهزینه باشد: ایجاد محتوا، هماهنگی کمپین ها و اندازه گیری نتایج همگی به منابع نیاز دارند. این می تواند پرهزینه باشد و ممکن است برای همه شرکت ها امکان پذیر نباشد.با این حال، زمانی که به درستی انجام شود، بازاریابی بلادرنگ می تواند راهی فوق العاده موثر برای ارتباط با مشتریان و افزایش فروش باشد.
استراتژی های بازاریابی در لحظه
استفاده از استراتژی ها به شما کمک می کند گام های خود را برنامه ریزی و کارآمدتر کنید.ما فهرستی از کارهایی که باید برای موفقیت در بازاریابی در لحظه خود انجام دهید، آماده کرده ایم. پس بیایید آنها را بررسی کنیم.
از ابزارهای مختلف استفاده کنید
برای همگام شدن با روندها، باید هشدارهای Google را تنظیم کنید.شما باید از مرتبط ترین موضوعات آگاه باشید تا مطالب تازه و ارزشمندی را برای مخاطبان خود ارائه دهید. صنعت خود را در هشدارهای Google اسکن کنید تا ببینید چه چیزی ترند است.
رویدادهای رقبای خود و استراتژی های آنها را دنبال کنید
ببینید چه چیزی آنها را از دیگران متمایز می کند تا مردم از کار آنها قدردانی کنند. با اینفلوئنسرها همکاری کنید زیرا آنها می توانند به شما کمک کنند اطلاعات مربوط به نام تجاری خود را منتشر کنید و به حامیان برند خود تبدیل شوید.
یک سفیر برند استخدام کنید
از آنجایی که روندها می توانند به سرعت تغییر کنند، باید پیام را به سرعت تطبیق داده و ارتباط برقرار کنید. به مردم در مورد ابتکار عمل شما از یک شخص عمومی اطلاع دهید. یک سفیر برند علاوه بر انتقال اطلاعات به مخاطبان، آگاهی از محصول شما را افزایش می دهد، با مشتریان بالقوه ارتباط برقرار می کند و بهترین راه ها را برای ارائه برند شما پیدا می کند.شرکت شما اعتماد و اعتبار را به دست خواهد آورد.
ترجیحات مشتری خود را بشناسید
قبل از ارائه محصول خود، نیازها، کانال های ارتباطی، مشکلات و خواسته های مخاطب هدف خود را بررسی کنید.این به شما کمک می کند در لحظه مناسب با افراد مناسب ارتباط برقرار کنید. سفر خریدار خود را به صورت آنلاین درک کنید تا از آزار مشتریان به دلیل پیشنهاد نامربوط جلوگیری کنید. کانال های مناسب برای تماس با مشتریان احتمالی را شناسایی کنید تا احساس راحتی کنند.
تفاوت بازاریابی در لحظه با بازاریابی رسانه های اجتماعی
رسانه های اجتماعی کانالی است که از طریق آن یک برند می تواند در لحظه عمل کند.وقتی شما بلافاصله به توییت یک مشتری یا پست فیسبوک او پاسخ می دهید، در لحظه به صورت بلادرنگ واکنش نشان می دهید – یک لحظه بازاریابی بلادرنگ، اگر بخواهید.
اما بازاریابی بلادرنگ در رسانه های اجتماعی به خودی خود به هیچ وجه پایدار نیستند.زمانی که شما از فن آوری استفاده می کنید که شما را قادر می سازد در مورد یک تعامل مشتری از طریق شبکه های اجتماعی به صورت سیستماتیک بدانید و سپس در عرض میلی ثانیه پاسخ دهید، شما از شبکه های اجتماعی برای پشتیبانی از یک رویکرد بازاریابی بلادرنگ استفاده می کنید.
اما با این حال، اگر پاسخ دهی شما محدود به شبکه های اجتماعی باشد، و شما از داده ها برای پاسخ دادن به همان مشتری در زمینه کانال های دیگر استفاده نکنید (مثلا یک گفتگوی بلادرنگ در وب سایت خود)، شما واقعا با مشتریان خود در ارتباط نیستید تا آنچه را که آن ها از یک کانال به کانال دیگر انتظار دارند، به آن ها بدهید.
نمونه های بازاریابی در لحظه
کریستیانو رونالد
کریستیانو رونالد در طی یک کنفرانس مطبوعاتی، بطریهای کوکاکولا را کنار گذاشت و از نوشیدن آن خودداری کرد. این حرکت به صورت ویروسی مورد توجه قرار گرفت و ایکیا تصمیم گرفت روی آن واگن بپرد و بطریهایی با شکل مشابه را «کریستیانو» نامید
تاکو بل
تاکو بل به عنوان یک شرکت فوق العاده در رسانه های اجتماعی از طریق پیام رسانی با طراحی دقیق برند خود شهرت یافته است.این شرکت به بازاریابی بلادرنگ علاقه مند است و روزانه نزدیک به دو بار در ساعت به پیام های توییتر پاسخ می دهد.این شرکت هدف خود را گوش دادن آنلاین به مشتریان خود قرار داده است.مهم نیست در آن روز چه اتفاقی می افتد، در نتیجه تعامل با برند خود را افزایش می دهد.
ASOS کیسه را اشتباه چاپ کرد
پس از چاپ 17000 کیسه با یک اشتباه املایی – “onilne” به جای آنلاین – ASOS سریعاً با قبول اشتباه خود در یک توییت واکنش نشان داد.پاسخ سریع آنها به آنها این فرصت را داد تا قبل از اینکه دیگران بتوانند در مورد اشتباه خود اظهار نظر کنند، صاحب اشتباه خود شوند.قالب جوکی این پست همچنین به آنها اجازه داد تا بلافاصله خود را به عنوان یک شرکت با کمی شخصیت تثبیت کنند.این توییت 586 نظر، 8.5 هزار بازتوییت و 49 هزار مورد دلخواه دریافت کرد. بنابراین واکنش طنزآمیز آنها نه تنها یک عنصر انسانی به برندشان میبخشد، بلکه باعث ایجاد دسترسی غیرقابل پیشبینی زیادی برای کسبوکارشان میشود.
بحران مرغ KFC
کی اف سی چند ماه پیش زمانی که نتوانست مرغی را که به آن معروف است تامین کند، موردحمله زیادی قرار گرفت.پس از چند روز سکوت، که در آن مصرفکنندگان مدام آنها را مسخره میکردند، فستفودهای زنجیرهای بالاخره با یک سری آگهیهای روزنامه و رسانههای اجتماعی پاسخ دادند.در این تبلیغات، لوگوی نمادین «KFC» با حروفی که برای هجی کردن «FCK» مرتب شده بودند، نمایش داده میشد.این آگهیها، با نسخهای ساده و در عین حال سرگرمکننده، در آخر هفته در تلاشی طنزآمیز برای عذرخواهی و به عنوان پاسخی به نظرات تمسخر آمیز که در طول هفته دریافت کرده بودند، چاپ شدند. نتیجه؟یک واکنش بسیار مثبت آنلاین، زیرا مصرف کنندگان از تبلیغات در فیس بوک و توییتر تمجید کردند.
کمپین روز جهانی زن مک دونالدز
آرم قوس طلایی مک دونالد یکی از لوگوهایی است که فوراً در سراسر جهان شناخته می شود.اما در 8 مارس 2018، مکدونالد اوضاع را کمی تغییر داد. به افتخار روز جهانی زن، این شرکت فست فود قوس های خود را وارونه کرد به طوری که به جای یک M به عنوان یک W غول پیکر ظاهر شد.این ایده ساده اما جسورانه بود و اشاره ای درخشان به رویدادهای موضوعی در آن زمان بود.عکسهای لوگوی تغییریافته مکدونالد در سراسر اینترنت به اشتراک گذاشته شد و ثابت کرد که گاهی اوقات آگاهی از آنچه در خارج از بخش خود میگذرد، سودمند است.و، اگرچه خود این حرکت احتمالاً کمی بیش از حد ساده بود، اما نشان میدهد که مکدونالد دارای آگاهی موضوعی است.