چکیده
بوم مدل کسب و کار به عنوان الگویی برای مدیریت استراتژیک در خدمت توسعه مدل های جدید یا مستندسازی مدل های تجاری خطی موجود است.با این حال، تغییر به سمت اقتصاد چرخشی نیازمند ساختارهای ارزش آفرینی جدید و در نتیجه تغییر مدل های کسب و کار است.برای توسعه مدل های کسب و کار برای اقتصادهای چرخشی، لازم است که الگوی موجود را تطبیق دهیم، زیرا بازیگران درگیر در زنجیره ارزش نقش های تغییر یافته ای را بر عهده می گیرند. در چارچوب این مقاله، یک الگو ارائه شده است، بر اساس بوم مدل کسب و کار موجود، که امکان توسعه و مستندسازی مدل های کسب و کار را برای یک اقتصاد چرخشی فراهم می کند.
مقدمه
پیامدهای تسریع گرمایش جهانی، کاهش منابع و تخریب فزاینده کل اکوسیستم ها به طور فزاینده ای در کانون توجه مدیریت ارشد بسیاری از شرکت ها قرار می گیرد. برای مدت طولانی , رشته های مدیریت بازرگانی و عملکرد مدیریت از اثرات منفی فعالیت های کارآفرینانه بر محیط زیست غفلت می کردند . مسئولیت حل مشکلات ناشی از آن به بازیگران سیاسی یا اجتماعی واگذار می شود. با این حال , آگاهی روزافزون مصرف کنندگان و جمعیت , هشدار به نوسانات قیمت و مشکلات کمبود در تهیه مواد خام , و همچنین انطباق قوانین , شرکت ها و زنجیره ارزش آنها را تحت فشار فزاینده ای قرار می دهد . در این زمینه، پایداری شرکت یک مزیت رقابتی استراتژیک و پتانسیل توسعه چشمگیر ارائه می دهد. اشکال اقتصادی سازگار با طبیعت، مانند اقتصاد دایره ای، مزایای بالقوه اکولوژیکی و اقتصادی را ترکیب می کند. مدلهای کسبوکار دایرهای که از مصرف خطی جدا میشوند و از الگوی جداسازی پایدار رشد اقتصادی از مصرف منابع پیروی میکنند، برای توسعه به سمت اقتصاد چرخشیبنیادی هستند.
این دگرگونی با مرتبط شدن منافع اقتصادی با اشکال اکولوژیکی اقتصاد به عنوان پیش نیازی برای شروع یک بازاندیشی شرکتی همراه است. در ادبیات، رویکردهای زیادی برای نوآوری مدل های کسب و کار دایره ای با در نظر گرفتن جنبه های پایداری وجود دارد.
علیرغم این ملاحظات متعدد، تبدیل به یک اقتصاد چرخشی با ابتکارات منزوی با تردید اجرا می شود. رویکردهای قبلی تا حد زیادی اهمیت ادغام افقی و همکاری های بین شرکتی را برای تحقق اثرات هم افزایی و همزیستی ارزشمند مستقل از صنعت برای تضمین مزیت های رقابتی در طول زنجیره ارزش نادیده گرفته اند. به طور خاص، توجه به فن آوری های جدید و اشکال سازمان، مانند اکوسیستم های دیجیتال، باید در ملاحظات و رویکردهای آینده گنجانده شود. این مقاله الگویی برای توسعه مدل های کسب و کار دایره ای ارائه می کند که دیدگاه خلق ارزش مکانیکی، الکتریکی، الکترونیکی را در بر می گیرد.
روش های کلاسیک که عمدتاً محصولات منفرد یا خانواده های محصول انفرادی را در نظر می گیرند، ساختار محصول را در سطح فیزیکی (سطح اجزاء) تحلیل می کنند که شبکه های ارزش دایره ای را ایجاد می کند. هدف از الگوی ارائه شده در این مقاله ایجاد ماژول های کاربردی است که با آن صنعت می تواند مدل های کسب و کار را برای اقتصادی طراحی کند که به طور کل نگر تجدیدپذیر و احیاکننده باشد و محصولات، اجزا و مواد را همیشه در حداکثر کاربرد و ارزش خود نگه دارد [1].
رویکردهای مدل کسب و کار چرخشی
گذار به سمت اقتصاد چرخشی نیازمند مدلهای کسبوکار نوآورانه است که یا جایگزین مدلهای موجود میشوند و یا فرصتهای جدیدی را به دست میآورند و یکی از چالشهای اصلی اجرای موفقیتآمیز اقتصاد چرخشی محسوب میشوند [2]. رنسوود و همکاران شش احتمال ایجاد ارزش چرخشی را تجزیه و تحلیل کرد: چرخه کوتاه، چرخه طولانی، آبشار، دایره خالص، خدمات غیر مادی و تولید بر اساس تقاضا.
بر اساس این احتمالات، نوزده مدل کسب و کار دایره ای دسته بندی می شوند. این مدلهای کسبوکار چرخشی اکثر کهنالگوهای مدل کسبوکار پایدار را پوشش میدهند و پشتیبانی میکنند که مدلهای کسبوکار دایرهای پایداری را افزایش میدهند [3]. اکثر ابزارهای موجود از توسعه مدل های کسب و کار اقتصاد چرخشی بر اساس بوم مدل کسب و کار تثبیت شده [4] پشتیبانی می کنند که عمدتاً بر اقتصاد خطی متمرکز است. لواندوفسکی بوم مدل کسبوکار دایرهای را با اعمال اصول اقتصاد چرخشی به شبکههای بوم مدل کسبوکار توسعه داد و رویکرد موجود را با دو شبکه «سیستم بازگشت» و «عامل پذیرش» گسترش داد [5].
بوم کسب و کار پایدار بوم مدل کسب و کار را به 10 عنصر تطبیق داده و گسترش می دهد [6].تفاوت اصلی با رویکرد بوم موجود، در نظر گرفتن اثربخشی و کارایی سازمانی، محرک های بهره وری و اثرات خارجی است.
این رویکرد شامل مجموعه ای محکم از پیشنهادات مرتبط برای شرکت هایی است که به دنبال بهبود مدل خدمات خود هستند. ابزار برنامهریزی مدل کسبوکار چرخشی بر روی انواع عمومیتر بوم مدل کسبوکار – به دنبال Osterwalder و Pigneur [4] – به عنوان بخشی از ابزار [7] ساخته شده است.
ابزار بوم ساختاریافته از کاربر در تولید ایده و طراحی ساختارهای دایره ای ارزش افزوده پشتیبانی می کند. همچنین از ارزیابی و بهبود فرآیندها پشتیبانی می کند. ابزار بوم ساختاریافته از کاربر در تولید ایده و طراحی ساختارهای چرخشی ارزش افزوده پشتیبانی می کند. همچنین از ارزیابی و بهبود فرآیندها پشتیبانی می کند. ناوبر مدل کسب و کار یک روش جامع و فرآیندگرا برای توسعه مدل های کسب و کار در چهار مرحله (شروع، تولید ایده، یکپارچه سازی و اجرا) و با کمک تکنیک های خاص است. این روش بر اساس یک مطالعه تجربی توسط دانشگاه سنت گالن است که نشان داد 90٪ از همه مدلهای تجاری جدید شامل مدلهای موجود یا ترکیب مجدد مدلهای موجود است. در این فرآیند، 55 الگوی مختلف مدل کسب و کار شناسایی شد که نشان می دهد چگونه می توان چهار جزء مهم یک مدل کسب و کار را طراحی کرد [8]. مدل Business Navigator به طور خاص برای توسعه سیستم های خلق ارزش دایره ای طراحی نشده است. سؤالات مطرح شده در این نظرسنجی برای مدل های کسب و کار چرخشی مرتبط است، اما برای منعکس کننده تعامل شرکا در شبکه های خلق ارزش دایره ای در مورد پیچیدگی جریان های اطلاعات و مطالب دو طرفه و تعداد قابل توجهی بیشتر شرکت کنندگان کافی نیست. کونیتزکو و همکاران ابزار و رویکردی برای تحلیل، ایدهپردازی و توسعه پتانسیل دایرهای اکوسیستمهای نوآوری ایجاد کنید. ابزار مبتنی بر بررسی ادبیات و عملکرد استراتژیها و اصول اقتصاد دورانی اخیر [9]. عرشه چرخشی توسعه یافته جنبه های متعددی از اقتصاد چرخشی را در نظر می گیرد و به همزیستی ها در امتداد زنجیره ارزش و همچنین دیدگاه اکوسیستم می پردازد. استفاده از این ابزار برای کارآفرینان، مدیران نوآوری، مدیران کسب و کار و طراحان آسان است.
پیرونی و همکاران بررسی ادبیات مفصلی در زمینه توسعه مدل کسب و کار دایره ای ارائه می کند [10]. این مقاله به طور سیستماتیک 92 رویکرد را برای توسعه پایدار و دایره ای نوآوری های مدل کسب و کار شناسایی و مقایسه می کند. تجزیه و تحلیل نیازهای تحقیقاتی بیشتری را در زمینه های زیر مشخص کرد:
در نظر گرفتن وابستگی های متقابل یک مدل کسب و کار به عنوان یک سیستم کل نگر.
توسعه روش ها و روش های عملی برای تجزیه و تحلیل سیستماتیک جریان مواد در سراسر مرزهای شرکت.
ادغام جنبه های رفتاری انسانی.
بوکن و همکاران چندین راه برای تحقیقات آینده برای حمایت از عملیاتی سازی و جریان سازی مدل های کسب و کار دایره ای پیشنهاد کرد. به عنوان نتیجه گیری از این مشارکت، تحقیقات آینده باید به دنبال کردن مدل های کسب و کار دایره ای جدید برای یافتن مناسب ترین مدل ها برای کسب و کار و همچنین حمایت از پویایی تغییرات سازمانی تغییر مدل های کسب و کار مسلط برای یک اقتصاد دایره ای کمک کند [11].
نیازهای تحقیقاتی مشتق شده از تحقیقات ادبیات فعلی بسیار مشابه است و شکاف تحقیقاتی فعلی را در زمینه های ادغام همکاری های تجاری دایره ای برای استفاده مرتبط از اثرات هم افزایی و همزیستی و همچنین افزایش شبکه سازی پتانسیل های سود زیست محیطی و اقتصادی نشان می دهد. علاوه بر این، لازم است بررسی شود که چگونه فنآوریهای نوآورانه و اکوسیستمهای دیجیتال، اشکال دایرهای و در نتیجه سازگار با طبیعت را از اقتصاد ممکن میسازند. با این حال، تغییر شکل یک مدل کسب و کار سنتی به اکوسیستم های دیجیتال با مدل های کسب و کار دایره ای برای مشاغل چالش برانگیز است و الگوهای استراتژی فعلی کمک چندانی نمی کند.
ملاحظات اولیه
با اقتصاد خطی کنونی، ما در معرض خطر آسیب جبران ناپذیر به اکوسیستم طبیعی خود هستیم و مردم به طور فزاینده ای از این حقایق آگاه می شوند.از این رو هدف این الگو تغییر دادن کسب و کار و در نظر گرفتن تغییر رفتار مصرف کننده و مقررات، کاهش وابستگی به منابع و تضمین مزیت های رقابتی است. برای این منظور، ما الگویی برای شروع تغییر از دیدگاه سیستمی ایجاد کردیم که نوآوری مدلهای کسبوکار دایرهای فردی را امکانپذیر میسازد و آنها را در یک اکوسیستم همسو قرار میدهد.
چشم انداز اکوسیستم دیجیتال به عنوان یک توانگر برای مدل های کسب و کار چرخشی
در نظر گرفتن دیدگاه اکوسیستم ارزشمند است زیرا امکان تغییر به ساختار جدیدی از همکاری های اقتصادی را فراهم می کند [12] – وابستگی متقابل بین فعالیت ها و فناوری های کسب و کار مختلف را روشن می کند، جایی که نوآوری به واحد مورد علاقه تبدیل می شود [13]. برای توسعه مدلهای کسبوکار دایرهای، تغییر دیدگاه از یک دیدگاه خرد زنجیرههای تامین به یک دیدگاه کلان یکپارچه که بر خلق ارزش سهامداران مختلف یک اکوسیستم تمرکز دارد، مهم است [13]. بنابراین , شرکت ها باید بتوانند دیدگاه خود را گسترش دهند و درک کنند که محصولات و خدمات در کل چرخه عمر آنها بر تجارت تأثیر می گذارد . در یک اکوسیستم دیجیتال، شرکتها و افراد مستقل با یکدیگر همکاری میکنند، اما از همکاری انتظار اثرات همافزایی و همزیستی دارند. در قلب یک اکوسیستم دیجیتال، یک پلتفرم دیجیتال است که به خوبی از این همکاری ها پشتیبانی می کند. پلتفرم دیجیتال بسیاری از شرکا را قادر می سازد تا در یک شبکه تعامل داشته باشند و فعالیت های خود را به نفع همه شرکت کنندگان هماهنگ کنند. پیچیدگی بالای جریانهای اطلاعات و مواد دو جهته، افزایش تعداد شرکای درگیر در یک اقتصاد دایرهای، و همچنین همکاری بین شرکتی و بینصنعتی به چنین اکوسیستمهای دیجیتالی بهعنوان توانمندساز برای مدلهای کسبوکار دایرهای نیاز دارد. اکوسیستمهای دیجیتال میتوانند وابستگیهای متقابل فعالیتها و فناوریهای کاربردی را همگامسازی کنند و ایدهها و رویکردهای کاملاً جدیدی را در توسعه شبکههای ارزش دایرهای ایجاد کنند. با این حال، اکوسیستمهای دیجیتال نه تنها میتوانند پیادهسازی و پردازش مدلهای کسبوکار دایرهای را فعال کنند، بلکه نقش مهمی در توسعه و تکامل آنها ایفا کنند. از طریق پلتفرم دیجیتال، ذینفعان مختلف، مانند تامین کنندگان، مشتریان، و همچنین شرکای خلق ارزش یا بازیگران اجتماعی، می توانند از قبل در فرآیند توسعه فرآیندهای کسب و کار دایره ای – به عنوان مثال با مناطق ایجاد جمعیت، درگیر شوند.
الگوی توسعه مدل های کسب و کار برای اقتصاد چرخشی
توسعه الگو بر اساس بوم مدل کسب و کار اصلی است[4] و آن را با ساختارهای خلق ارزش چرخشی در سطوح مختلف خلق ارزش، مستقل از شرکت و صنعت و با ادغام ایده اکوسیستم به عنوان توانمندساز پشتیبانی از الگو برای قطع رابطه بین فروش و استخراج مواد خام که در اقتصاد خطی غالب است [14، 15].
برای شناسایی پتانسیل مکانیزم خلق ارزش چرخشی , ایده ها را می توان در پنج ماژول دسته بندی کرد . شکل 1 با رنگ های مختلف نشان می دهد که کدام مناطق بوم مدل کسب و کار تحت تأثیر سطوح بازیابی فردی قرار می گیرند. در مورد استفاده مجدد مستقیم، طراحی جریان های درآمد باید علاوه بر سایر الگوهای ارتباط با مشتری در نظر گرفته شود.
بازسازی و ساخت مجدد آبشار نیازمند تعدیل ارزش پیشنهادی الگو و الگوهای مشتری در فرآیند خلق ارزش چرخشی است. اگر شرکت های مختلف در ایجاد ارزش دایره ای مشارکت دارند، همچنین لازم است که نحوه تعامل شرکای درگیر برای فرآیندهای بازسازی و نوسازی طراحی شود. پایین ترین سطح ایجاد ارزش چرخشی، بازیافت مواد به مواد خام ثانویه است. این جایگزینی مواد اولیه اولیه با مواد خام ثانویه بر الگوهای طرف تامین کننده تأثیر می گذارد و در درجه اول بر ساختار هزینه تأثیر می گذارد.
ادغام افقی و متقابل جریان های ارزش
در آینده، مدل های کسب و کار باید به شیوه ای یکپارچه تری در نظر گرفته شوند – به ویژه مدل های تجاری که از مصرف خطی فاصله می گیرند.
مرزهای شرکت یا صنعت مجاز به محدود کردن اشکال جدید همکاری در شبکههای خلق ارزش چرخشی نیستند، بنابراین، الگو با ادغام افقی برای ایجاد اثرات هم افزایی از طریق همکاری و ادغام متقابل برای استفاده از همزیستهای مستقل از بخش تکمیل میشود (شکل 2).
ساختار مدولار قالب
همانطور که از تحقیقات اکوسیستم مشخص شده است، این ماژول های مختلف قابل تقسیم هستند و وابستگی متقابل را ممکن می سازند [12]، چیزی که مبنای توسعه مدل های تجاری چرخشی افقی و متقابل یکپارچه برای افزایش همزیستی ها و هم افزایی های صنعتی را فراهم می کند.
در ادامه , پنج الگو که بوم مدل کسب و کار موجود را گسترش می دهند [ 4 ] مورد بحث قرار می گیرند . این الگوها امکان احاطه حلقه در توسعه مدل های کسب و کار چرخشی را فراهم می کند.
فرآیند بازگشت تشخیصی
هنگامی که مشتریان در پایان چرخه استفاده به تامین کنندگان محصولات استفاده شده یا مواد ثانویه تبدیل می شوند، لازم است از قبل بررسی شود که در چه سطح ارزش افزوده زنجیره تامین افقی خود یا به صورت متقابل یکپارچه بازگشت حاصل می شود. آبشارها بسته به شرایط محصول مورد استفاده متمایز می شوند. علاوه بر استفاده مجدد مستقیم از یک محصول یا ماده، بازسازی یا ساخت مجدد و همچنین بازیافت مواد خام ثانویه نیز می تواند به عنوان بازگشت صورت گیرد. ماژول “فرایند تشخیصی بازگشت” شامل تمام آزمایشهای لازم و در صورت لزوم فرآیندهای برچیدن برای ارزیابی اینکه چگونه مرحله پس از استفاده محصول یا ماده از نظر اقتصادی و زیستمحیطی بیشتر است. از نقطه نظر سازمانی، این می تواند در OEM انجام شود، زیرا او معمولاً با مشتری تماس مستقیم دارد یا از طریق ارائه دهنده خدمات ثالث. در آینده، این فرآیند به طور کامل نشان داده می شود یا حداقل توسط فناوری های دیجیتال پشتیبانی می شود. در نتیجه، محصولات و مواد به اجزای هوشمندی مجهز خواهند شد که می توانند اطلاعات لحظه ای در مورد وضعیت ارائه دهند. با استفاده از یادگیری ماشین، ارزیابی در کل چرخه عمر محصول امکان پذیر خواهد بود که در آن سطح ارزش افزوده یک محصول یا ماده می تواند در پایان مرحله استفاده مجدداً وارد چرخه اقتصادی شود [13].
سیستم بازیابی
ماژول “ارزش پیشنهادی” ارتباط بین اجزای فردی یک مدل کسب و کار خطی را برقرار می کند – این دیدگاه سیستمی به مدل های کسب و کار دایره ای گسترش می یابد. بنابراین، ارائه شفاف ارتباطات سیستمی سیستم بازیابی و ارزش افزوده ایجاد شده مرتبط ضروری است. برای این منظور، ماژول “سیستم بازیابی” مزایای بالقوه برای شرکای درگیر در توسعه مدل های کسب و کار دایره ای را شرح می دهد.
رابطه بازیابی
احاطه حلقه در یک اقتصاد دایره ای مستلزم بازنگری از خلق ارزش خطی به یک اکوسیستم یکپارچه و سیستمی است که در آن شرکت ها و افراد اقدامات دایره ای خود را به صورت مشترک هماهنگ می کنند و فرآیندهای تجاری خود را بر اساس یک پیشنهاد ارزش مشترک همسو می کنند.
اگر از نظر محیطی منطقی باشد، محصولات ترجیحاً استفاده می شوند، بنابراین معمولاً چرخه مواد معمولاً پس از ماه ها یا سال ها بسته می شود. این امر ماهیت طولانی مدت ساختارهای تجاری دایره ای و اهمیت شرکای مناسب را برجسته می کند.
طراحی مدل های کسب و کار دایره ای، بازگشت محصولات و مواد در پایان مرحله استفاده از آنها یک عامل کلیدی موفقیت است. این نیز بر رابطه مشتری و تامین کننده تاثیر می گذارد که در این مرحله معکوس می شود. مشتری تامین کننده محصولات و مواد استفاده شده می شود.
برای موفقیت در این تغییر سیستمی , روابط بازیابی باید در یک مدل کسب و کار دایره ای تعریف شود . در برخی موارد، مدلهای تجاری که از مصرف خطی جدا میشوند، رابطه بازیابی را با اطمینان از اینکه مالکیت یک محصول یا ماده در هر زمانی به مشتری منتقل نمیشود، تنظیم میکنند. با همه مدل های تجاری دیگر، مهم است که اطمینان حاصل شود که همه طرف های درگیر از مشارکت در رابطه بازیابی سود می برند.
کانال های بازیابی
ماژول “کانال های بازیابی” یک عنصر حیاتی در توسعه مدل های کسب و کار دایره ای است و نحوه ارتباط شرکت و دسترسی به بخش های مشتریان خود را توصیف می کند که در پایان چرخه استفاده به تامین کنندگان بازگشت محصولات، قطعات و مواد خام ثانویه تبدیل می شوند. . کانال های بازیابی می تواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد و شامل آگاهی از قطعات، ارزیابی، خرید مجدد، لجستیک معکوس و خدمات پس از بازیابی است. ارتباط روان یک عامل موفقیت اساسی برای کانال های بازیابی است. اکوسیستم های دیجیتال قادر به کنترل یا حتی بهینه سازی این جریان های اطلاعاتی پیچیده در مدل های کسب و کار دایره ای هستند. به عنوان مثال، الگوریتمهای هوش مصنوعی تشخیص تغییرات آتی را در مراحل اولیه ممکن میسازند و احتمال پیشبینی تقاضا و بازده را در شبکههای دایرهای ارزش افزوده بهبود میبخشند.
سیستم تشویقی بازیابی
ماژول “سیستم تشویقی بازیابی” به یافتن راه های نوآورانه برای جذب و سرمایه گذاری ارزش برای بازیابی محصولات و مواد استفاده شده کمک می کند. مشوق های شرکت ها می تواند افزایش وفاداری مشتری، کاهش هزینه های تدارکات و همچنین افزایش مسئولیت سازنده و در نتیجه الزامات نظارتی و بازاریابی پایدار باشد. مشتری می تواند از مشوق های پولی به عنوان انگیزه ای برای تحویل بازگشت یا از طریق مدل های پرداخت مربوط به استفاده و همچنین کاهش مقادیر ضایعات و هزینه های دفع مرتبط بهره مند شود. در این ماژول، مهم است که تعریف کنیم کدام شریک چه سهمی از هزینه های بازگشت را بر عهده می گیرد یا در منافع زیست محیطی و اقتصادی شرکت می کند. الگوریتم های محاسبه دیجیتال ارائه شده از طریق یک پلت فرم اکوسیستم می توانند روابط پیچیده هزینه / فایده را در مدل های کسب و کار دایره ای ارزیابی کنند و بنابراین منافع بالقوه را به عنوان انگیزه به طور عادلانه برای همه شرکای درگیر از طریق هم افزایی و همزیستی های صنعتی توزیع کنند.
تامل انتقادی
بر اساس تحقیقات خود، ما الگویی ایجاد کردیم که بوم مدل کسب و کار موجود را برای توسعه مدل کسب و کار سازگار برای اقتصادهای چرخشی گسترش می دهد. این شامل بررسی یکپارچه اکوسیستم های دیجیتال است، از یک سو به عنوان توانمندساز شبکه های پیچیده ارزش افزوده چرخشی و از سوی دیگر برای ایجاد ایده های نوآورانه برای مدل های کسب و کار دایره ای. در طول تحقیقات کاربردی با شرکت ها، به طور فزاینده ای مشخص شد که سیستم های انگیزشی در قالب هم افزایی و همزیستی های صنعتی برای سرعت بخشیدن به اقتصاد چرخشی چقدر مهم هستند. افقی و همچنین ادغام صنایع متقابل، اشکال جدیدی از همکاری و ایجاد ارزشهای ارزش مشترک چرخشی را ممکن میسازد.
محدودیت ها
در حال حاضر، OEMها قدرت راه اندازی مدل های کسب و کار دایره ای را دارند زیرا از نزدیکی به مشتریان خود سود می برند.با این حال، یک شرکت در انزوا نمی تواند مدل های کسب و کار دایره ای ثابت را پیاده سازی کند.در عوض، ارزش پیشنهادی مشترک برای مشتری و شرکا و فرآیندهای مورد نیاز برای این امر باید در کانون توجه قرار گیرد.
بنابراین، مهم است که شرکتها نه تنها فرآیندهای دایرهای را برای مدل کسبوکار خود، بلکه برای مدلهای تجاری دیگر شرکتهایی که در کل فرآیند توسعه یک محصول یا خدمات دخیل هستند، توسعه دهند. برای این منظور، اشکال سازمانی باید توسعه یابد که از مرزهای شرکت فراتر رفته و توسعه یکپارچه مدل های کسب و کار چرخشی را که در اکوسیستم های دیجیتال نیز ترسیم شده اند، امکان پذیر سازد. الگوی توسعهیافته یک رویکرد ساختاریافته برای توسعه مدل کسبوکار چرخشی را امکانپذیر میکند – اما هیچ انتخابی از فرآیندها، فناوریها یا دستورالعملهای طراحی مناسب برای اکوسیستمهای دیجیتال وجود ندارد. مروری بر مدل های کسب و کار چرخشی ممکن و الگوهای اکوسیستم می تواند به دقیق سازی و اجرای آنها کمک کند. در حال حاضر , کمبود مدلهای محاسباتی برای توصیف مزایای بالقوه در مقایسه با اقتصاد خطی وجود دارد . یک نمایش کمی از پتانسیل سود اقتصادی مدل های کسب و کار چرخشی می تواند به گسترش شبکه های چرخشی ارزش افزوده و الهام بخشیدن به شرکای درگیر برای اشکال اقتصادی پایدار کمک کند.
نتیجه گیری
در طول تحقیق، مشخص شد که هم پیش نیازهای فنی و هم ساختارهای لجستیکی برای جایگزینی اشکال اقتصادی خطی موجود با ساختارهای ارزش آفرین دایره ای وجود دارد. بنابراین، ترویج بازاندیشی در اقتصاد، سیاست و جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است. الگوی توسعهیافته برای توسعه مدلهای کسبوکار دایرهای میتواند به ایجاد اشکال دایرهای جدید از همکاری که توسط اکوسیستمهای دیجیتال فعال میشود، کمک کند. تمرکز الگو بر افزایش استفاده از اثرات هم افزایی و همزیستی ارزشمند در طول چرخه عمر محصولات، خدمات و مواد است که توسط یکپارچه سازی افقی و متقابل ارائه می شود.با این حال , در حال حاضر این اثرات بسیار کم شناخته شده اند و بنابراین به دلیل ملاحظات مجزا از ارزش ارزش خود به عنوان مزیت رقابتی استفاده نمی شوند .