بازاریابی واکنشی یک کمپین، تبلیغ یا پست رسانه های اجتماعی غیر منتظره اما مرتبط و طنزآمیز است که به آخرین رویدادها، نمایش ها یا اخبار پاسخ می دهد.
تفاوت بازاریابی واکنشی با بازاریابی فعال
اگر ویژگی های این دو نوع بازاریابی را با هم مقایسه کنید، به سرعت تفاوت کلیدی بین آن ها را درک خواهید کرد. حال بیایید هر یک از آن ها را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.
بازاریابی واکنشی به پست ها، کمپین ها یا تبلیغات مرتبط با آخرین رویدادها گفته می شود. این پست ها طنزآمیز، جذاب و مرتبط هستند. این یک راه عالی برای جذب مردم و ایجاد یک تصویر مثبت است. یک تیم برندینگ می تواند نظر کلی شرکت را از طریق محتوای واکنشی بیان کند، بحث را با مشتریان آغاز کند و سر و صدا ایجاد کند. در نتیجه، یک برند دوستانه تر و نزدیک تر به مردم به نظر می رسد. این کار دسترسی گسترده تری را به دست می آورد و پایگاه مشتریان را افزایش می دهد.
بازاریابی فعال به کمپین ها، تبلیغات و پست های رسانه های اجتماعی به خوبی برنامه ریزی شده اشاره دارد. برندها این موضوع را جدی بگیرند و از قبل کمپین هایی را برای تعطیلات و رویداده ای خاص آماده کنند. آن ها برنامه ریزی شده و مورد انتظار هستند. شرکت ها این پست ها و تبلیغات را در زمان مشخصی منتشر می کنند.
برای جمع بندی باید گفت که یک کمپین بازاریابی فعال به آمادگی کامل قبل از انتشار نیاز دارد، در حالی که یک کمپین بازاریابی واکنشی یک اقدام خودجوش است که به آخرین رویدادها یا اخبار پاسخ می دهد.
ابتدا باید چند مثال را مرور کنید تا بدانید چه زمانی و چگونه یک کمپین جذاب و طنزآمیز ایجاد کنید. بیایید این کار را انجام دهیم تا کمی الهام بگیریم.
برخی از استراتژی های بازاریابی واکنشی خوب چیست؟
در عصر تغییرات بلادرنگ، بازاریابی دیجیتال واکنشی برای برندها بسیار مهم است تا مشتریان خود را حفظ کنند و مرتبط بمانند. شما باید این نکات کلیدی را هنگام برنامه ریزی استراتژی های بازاریابی برای مشتریان خود در هنگام استفاده از بازاریابی واکنشی در نظر داشته باشید.
زمان بندی اهمیت دارد
شما باید به سرعت به روندها، رویداده ای جاری یا اخبار مرتبط با برند خود واکنش نشان دهید. اولین بودن در بازار با یک پیام مرتبط می تواند به شما کمک کند تا توجه رقبا را از خود دور کنید.
انتشار محتوایی که به موقع و مرتبط با آنچه در دنیا اتفاق می افتد، برند شما را قابل اعتمادتر و دقیق تر نشان می دهد. زمان بندی پاسخ شما به یک موضوع آنلاین بسیار مهم است. با تنظیم هشدارهای خبری در جریان آخرین به روزرسانی ها قرار بگیرید تا بتوانید اولین نفری باشید که رویداده ای بزرگ را به بازار عرضه می کند.
مرتبط باشید
برای اینکه بتوانید در بازاریابی واکنشی موفق باشید، باید به اتفاقاتی که در دنیا رخ می دهد، توجه داشته باشید. این به معنای به روز بودن رویداده ای جاری، فرهنگ عامه و گرایش ها است. شما باید بتوانید تشخیص دهید چه زمانی اتفاقی در حال رخ دادن است که برند شما بتواند به آن بپیوندد.
این یعنی باید درک عمیقی از مخاطبان خود و آنچه در دنیای آن ها می گذرد، داشته باشید. همچنین باید از آخرین روندها و پیشرفت های صنعت خود آگاه باشید. تنها با مرتبط بودن می توانید به جذب مخاطب و ایجاد روابط پایدار امیدوار باشید.
سعی کنید ارزش را از طریق محتوا ارائه دهید
برندها برای موفقیت در این نوع بازاریابی باید روی ارائه ارزش از طریق محتوا تمرکز کنند. این به معنای ایجاد مقالات، دیدگاه ها، نکات یا حتی سرگرمی واقعا آموزنده و مفید است که توجه مخاطبان شما را به خود جلب خواهد کرد.
علاوه بر این، مهم است که مطمئن شوید این محتوا به راحتی در کانال های مختلف قابل دسترسی و اشتراک گذاری است. با انجام این کار، می توانید به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کنید و تاثیر بیشتری بگذارید.
پیام خود را مختصر و مختصر نگهدارید
هنگام استفاده از بازاریابی واکنشی، مهم است که پیام خود را مختصر و مفید نگه دارید. به این ترتیب مشتریان شما قادر خواهند بود پیام شما را درک کرده و به سرعت نسبت به آن اقدام کنند.
هیچ کس نمی خواهد یک پیام طولانی را بخواند که به نتیجه نمی رسد. علاوه بر این، پیام شما باید واضح و آسان باشد. شما نمی خواهید مخاطب خود را با زبان یا اصطلاحات پیچیده اشتباه بگیرید.
مزایای بازاریابی واکنشی
پاسخ دادن به رویدادها، اخبار، موضوعات و حتی برنامه های تلویزیونی در زمان واقعی باعث می شود که یک برند مرتبط تر و مرتبط تر به نظر برسد. همچنین باتوجه به اینکه افراد زیادی در آن زمان خاص به طور فعال با موضوع درگیر یا از آن آگاه هستند، این احتمال وجود دارد که محتوا برداشت های بیشتری نسبت به حالت معمول دریافت کند.
بیش از نیمی از مصرف کنندگان آمریکایی می گویند اگر یک تبلیغ خنده دار باشد آن را به یاد می آورند و از آن لذت می برند، و بازاریابی و تبلیغات واکنشی اغلب خنده دار است. در واقع، بسیاری از مثال هایی که در ادامه فهرست کرده ام، دارای زیرتیترهای کمدی هستند.
اگر در زمان مناسب در پلتفرم مناسب به اشتراک گذاشته شود، تعامل این نوع محتوا می تواند در مقایسه با مطالب بازاریابی عمومی از پیش برنامه ریزی شده و شرکتی بسیار موثرتر باشد. این را قطعا می توان برای پلتفرم های اجتماعی (به خصوص تویی تر)گفت، جایی که فرصت مناسبی برای پربیننده شدن وجود دارد و پست ها گاهی هزاران لایک، کامنت و نظر تولید می کنند. محتوا می تواند به مشتریان و مخاطبانی برسد که قبلا در معرض برند شما قرار نگرفته اند و علاقه مشترکی به موضوع، روند یا رویداد مورد اشاره دارند.
خطرات بازاریابی واکنشی
از دست دادن فرصت ها
نتیجه استراتژی های بازاریابی به نحوه واکنش یا واکنش یک برند به یک رویداد یا بحران بستگی دارد. بازاریابان اغلب فرصت های ارسال محتوای واکنشی را زمانی از دست می دهند که هوشیار و چابک نباشند. بازاریابان باید اتفاقات جاری را پی گیری کنند تا فرصت هایی برای فعالیت های بازاریابی پیدا کنند. وقتی بازاریابان یک فرصت را از دست می دهند، کسب وکارها نمی توانند رقبا را شکست دهند.
عدم واکنش سریع به مشکلات
بازاریابان علاوه بر پیدا کردن فرصت ها، باید روی شناسایی و حل مشکلات مختلف در کم ترین زمان ممکن تمرکز کنند. آن ها در حین ایجاد استراتژی های بازاریابی واکنشی، باید روی برند خود در کنار برنده ای رقیب تمرکز کنند. برای آن ها آسان تر می شود که از هر فرصت بازاریابی واکنشی حداکثر استفاده را ببرند وقتی که مشکلات موجود و در حال ظهور را زود و موثر حل می کنند.
ناتوانی در پذیرش تغییرات
برخلاف بازاریابی فعال، بازاریابی واکنشی داده های بلادرنگ را در نظر نمی گیرد یا از آن ها استفاده نمی کند. بازاریابان باید محتوای واکنشی را بدون آمادگی کافی تولید و منتشر کنند. آن ها تنها باید فرصت های بازاریابی واکنشی را با تشخیص تغییرات رخ داده در اطراف خود شناسایی کنند. از این رو، بازاریابان باید برای شناسایی تغییرات رخ داده هوشیار باشند و برای ایجاد محتوای واکنشی باتوجه به تغییرات آماده باشند.
مثال از بازاریابی واکنشی
Sainsbury vs Beyonce
عرضه کلکسیون Ivy Park بیانسه با انتقاداتی مواجه شد زیرا شباهت زیادی به یونیفرم پوشیده شده توسط کارکنان Sainsbury داشت. سوپرمارکت های زنجیره ای با برجسته کردن طول عمر برند خود، وضعیت را مسخره کردند. در عرض چند ساعت، این پست بیش از 3500 بار بازنشر شد و بیش از 16800 بار لایک شد.
KFC و فاجعه مرغ
در سال 2018، KFC مجبور شد بسیاری از رستوران های خود را به دلیل تمام شدن مرغ تعطیل کند. KFC با استفاده طنز آمیز از محتوای واکنشی برای جذب خشم مداوم مشتری پاسخ داد. به جای تلاش برای آرام کردن مشتریان یا ابراز همدردی، KFC با شوخی در مورد اینکه چقدر مرغ در وهله اول تمام شده بود، به حمله پرداخت. این تبلیغ در شبکه های اجتماعی به سرعت منتشر شد و توسط بازاریابان برتر بریتانیا به عنوان کمپین مورد علاقه سال 2018 معرفی شد.
ایکیا و کریستیانو رونالدو
Ikea نمونه ای از شرکتی است که از بازاریابی واکنشی به روشی بسیار هوشمندانه استفاده کرده است. در سال 2020، کریستیانو رونالدو، فوق ستاره فوتبال، بطری های تبلیغاتی کوکاکولا را به طور علنی پنهان کرد و در یک کنفرانس مطبوعاتی در بازی های یورو از مردم خواست که آب بنوشند. Ikea این را یک فرصت دید و برای جلب توجه و افزایش فروش، بطری به نام “Cristiano” را که به صراحت برای آب استفاده می شود، رونمایی کرد.