بازاریابی کلان (Macro marketing) یک چارچوب گسترده است که بر چگونگی تاثیر استراتژی ها و سیاست های بازاریابی بر کل جامعه یا سیستم اقتصادی تمرکز دارد.این حوزه فراتر از حوزه کسب و کاره ای فردی و مصرف کنندگان است و به تعاملات بین سیستم های بازاریابی، جامعه و محیط می پردازد.ماکرو مارکتینگ، بازاریابی در بزرگ ترین سطح ممکن است.مخاطبان هدف آن اساسا جامعه هستند.این استراتژی به کسب وکارها اجازه می دهد به تعداد زیادی از مشتریان برسند و شرکت های بین المللی اغلب از این رویکرد استفاده می کنند.به جای نگاه به بخش هایی از بازار، بازاریابی کلان به کل بازار نگاه می کند.
تاریخچه بازاریابی کلان
اصطلاح “بازاریابی کلان” اولین بار در سال ۱۹۶۲ توسط رابرت بارتلز در توسعه تفکر بازاریابی استفاده شد، که در آن او “پیشرفت های بازاریابی آینده، مانند مفهوم سازی فزاینده، مطالعه تطبیقی بیشتر، تحقیقات بین رشته ای بیشتر، و” مفهوم جدیدی از بازاریابی کلان ” را پیش بینی کرد.پانزده سال بعد، او و جنکینز مقاله اصلی سال ۱۹۷۷ خود را در مجله بازاریابی منتشر کردند و در آنجا نوشتند:
بازاریابی کلان به معنای فرآیند بازاریابی به طور کامل و مکانیزم کلی موسساتی است که آن را انجام می دهند.منظور از سیستم ها و گروه های نهاده ای خرد، مانند کانال ها، شرکت های سهامی، صنایع و انجمن ها، در مقابل واحدهای اجزای فردی آن ها است.
هانت (۱۹۸۱)بازاریابی کلان را به عنوان “مطالعه (۱)سیستم های بازاریابی، (۲)تاثیر و پیامدهای سیستم های بازاریابی بر جامعه، و (۳)تاثیر و پیامدهای جامعه بر سیستم های بازاریابی” تعریف می کند. (۷).
انجمن بازاریابی کلان ، “یک گروه بین المللی از محققان” که “مسائل مربوط به تعاملات متنوع بین بازارها، بازاریابی، و جامعه” را مطالعه می کند، در دهه ۱۹۷۰ تاسیس شد.در سال ۱۹۷۶، چارلز اسلیتر اولین سمینار بازاریابی کلان را در دانشگاه کلرادو در بولدر برگزار کرد که پس از آن سمینارهای بعدی از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹ برگزار شد.
در سال ۱۹۷۸، هیات مشورتی تحریریه ماکرو – بازاریابی تشکیل شد تا سیاستی برای مجله بازاریابی کلان تدوین کند. در ۹ اوت ۱۹۷۹، هیات مشورتی دوباره در بولدر کلرادو تشکیل جلسه داد و انجمن بازاریابی کلان تشکیل شد.
انواع بازاریابی کلان
بازاریابی کلان اصطلاح گسترده ای است که تمام جنبه های بازاریابی را پوشش می دهد.چهار نوع اصلی بازاریابی کلان وجود دارد: محصول، قیمت، مکان و تبلیغ.
محصول
این نوع بازاریابی کلان خود محصول فیزیکی و بسته بندی را در بر می گیرد.همچنین شامل هر سرویسی است که با محصول در ارتباط است.
قیمت
این جنبه از بازاریابی کلان به استراتژی قیمت گذاری برای یک محصول یا خدمات می پردازد. این کار مواردی مانند هزینه های تولید، قیمت گذاری رقیب و آنچه که بازار هدف مایل به پرداخت آن است را در نظر می گیرد.
مکان
مکان به محل فروش یک محصول یا سرویس اشاره دارد.این می تواند به صورت آنلاین، در فروشگاه های فیزیکی، یا از طریق توزیع کنندگان باشد.
ترفیع
ترفیع شامل تمام ارتباطات بازاریابی است که برای تبلیغ یک محصول یا خدمات استفاده می شود.این می تواند شامل تبلیغات، روابط عمومی و تبلیغات فروش باشد.
4 عاملی که بر بازاریابی کلان تاثیر می گذارند
۱ . عوامل جمعیت شناختی
مفهوم و استراتژی بازاریابی کلان تحت تاثیر عوامل جمعیت شناختی مختلفی مانند سن , جنسیت , سطح درآمد , درآمد یک بار مصرف , شغل و دیگر پارامترها قرار می گیرد .و شرکت ها و بازاریاب ها باید به همان اندازه که محصولات و خدمات باید براساس جمعیت شناسی , سلیقه , نیازها و انتخاب های بازار هدف طراحی شوند , توجه ویژه ای به آن ها داشته باشند .
۲. عامل اقتصادی
عوامل اقتصادی که بر استراتژی یک جامعه بازاریابی کلان تاثیر می گذارند شامل قدرت خرید و الگوهای هزینه مصرف کنندگان در بازار است .همچنین , هنجارها و انطباق های مالی و اقتصادی تعیین شده توسط دولت مانند مالیات بر ارزش افزوده , مالیات بر ارزش افزوده و غیره نیز تاثیر می گذارند .تولید ناخالص داخلی کشور , تورم و بیکاری نیز بر ماینینگ تاثیر دارند .
۳. عامل تکنولوژیکی
برنده ای موجود در بازار باید با پیشرفت های مدرن و فن آوری پیش بروند تا محصولات نوآورانه ای برای بازار هدف عرضه کنند .شرکت ها باید به طور مداوم و پیوسته از نظر تکنیک های تولید محصول , استراتژی های فروش , بازاریابی , ارتقا , و سطح خدمات مشتری نوآوری کنند .
۴. عامل سیاسی
استراتژی و مفهوم بازاریابی کلان نیز تحت تاثیر عوامل مختلف سیاسی مانند مقامات دولتی , گروه های فشار , سازمان های دولتی و احزاب سیاسی قرار می گیرد .این مورد به ویژه برای کشورهای در حال توسعه کاربرد دارد .
مزایای بازاریابی کلان
افزایش اعتبار و وفاداری به برند:کسب وکارهایی که استراتژی های کلان بازاریابی را اتخاذ می کنند، اغلب شاهد افزایش قابل توجهی در اعتبار برند خود هستند.با تمرکز بر رفاه اجتماعی و شیوه های پایدار، شرکت ها می توانند یک تصویر عمومی قوی و مثبت ایجاد کنند.این موضع اخلاقی می تواند منجر به افزایش وفاداری مشتری شود.
سودآوری و پایداری بلندمدت:در حالی که بازاریابی کلان ممکن است شامل سرمایه گذاری های برجسته مهم تر باشد، می تواند منجر به سودآوری بلند مدت شود.با همسویی با روندها و نیازهای اجتماعی، کسب وکارها می توانند تغییرات بازار آینده را به شکلی موثرتر پیش بینی و با آن ها سازگار شوند.این پیش بینی خطر منسوخ شدن را کاهش می دهد و پایداری و ارتباط شرکت در بازار را تضمین می کند.
دسترسی به بازارها و جمعیت های جدید:بازاریابی کلان ، کسب وکارها را تشویق می کند تا نیازهای متنوع مصرف کننده را در نظر بگیرند.این امر اغلب منجر به توسعه محصولات و خدماتی می شود که مخاطبان بیشتری را جذب می کنند.این رویکرد می تواند بازارها و جمعیت شناسی جدیدی را باز کند. این تلاش بیشتر به سازمان کمک می کند تا پایگاه مشتریان خود را گسترش دهد و باعث رشد شود.
بهبود مدیریت ریسک:بهبود مدیریت ریسک یکی دیگر از مزایای احتمالی بازاریابی کلان است.این به دلیل دید وسیع تر به جهان و جامعه است.با در نظر گرفتن تاثیرات گسترده تر اقدامات آن ها بر جامعه و محیط زیست، شرکت هایی که استراتژی های بازاریابی کلان را به کار می گیرند، می توانند ریسک های پیش رو را بهتر پیش بینی کنند.
این رویکرد به شناسایی زودهنگام چالش های بالقوه اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی کمک می کند.آن را به عنوان یک هشدار اولیه برای تغییر در نظر بگیرید که به استراتژی های کاهش ریسک موثرتر اجازه می دهد و از کسب وکار در برابر بدهی ها و مناقشات آینده محافظت می کند.
معایب ماکرو مارکتینگ
پیچیدگی و چالش های اجرایی:هنگام تلاش برای پیاده سازی بازاریابی کلان، دسترسی اغلب جهانی است. به همین دلیل، پیاده سازی این استراتژی ها می تواند پیچیده و چالش برانگیز باشد.این امر نیازمند درک کامل عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی است که شناسایی و تجزیه و تحلیل آن ها می تواند دشوار باشد.این می تواند برای کسب و کارها، به خصوص کسب و کاره ای کوچک تر با منابع محدود، دلهره آور باشد.
پتانسیل کاهش رقابت پذیری:تمرکز بر اهداف اجتماعی گسترده تر گاهی اوقات ممکن است به قیمت کاهش رقابت باشد. کسب و کارهایی که روش های اخلاقی و پایدار را اولویت بندی می کنند، ممکن است با هزینه های بالاتر و بازه های زمانی طولانی تری برای توسعه محصول و بازاریابی مواجه شوند.این می تواند آن ها را در معرض خطر قرار دهد.به عنوان مثال، در حالی که یک کسب وکار به دلیل تمرکز بر روش های اخلاقی و پایدار باید هزینه های بالاتری برای محصول خود بپردازد، شرکت دیگر ممکن است با کاهش قیمت ها مشتریان را جذب کند.کسب وکار دوم می تواند این کار را انجام دهد چون آن جنبه ها را اولویت بندی نمی کند و ممکن است بتواند هزینه های کمتری ارائه دهد.
خطر تعمیم بیش از حد:ریسک تعمیم بیش ازحد در بازاریابی کلان وجود دارد.استراتژی هایی که برای تامین نیازهای متوسط یک جمعیت بزرگ طراحی می شوند، ممکن است به طور موثر به نیازهای خاص بخش های مصرف کننده خاص پاسخ ندهند و منجر به نارضایتی در میان بازارهای مناسب شوند.
تعارض با اهداف کوتاه مدت کسب وکار:استراتژی های بازاریابی کلان اغلب با اهداف کوتاه مدت کسب وکار در تضاد هستند.تمرکز بر رفاه و پایداری اجتماعی بلند مدت می تواند با اهداف سود محور فوری بسیاری از کسب و کارها در تضاد باشد و تعادل اهداف مالی کوتاه مدت با منافع اجتماعی بلند مدت را به چالش بکشد.
چگونه یک بازاریابی کلان موفق انجام دهیم؟
در اینجا مراحل انجام یک بازاریابی کلان موفق آورده شده است:
۱- اهداف خود را تعریف کنید
قبل از شروع یک کمپین بازاریابی کلان، مهم است که درک روشنی از آنچه می خواهید به دست آورید، داشته باشید.آیا می خواهید آگاهی از برند را افزایش دهید؟ فروش رانندگی؟ لید تولید می کنید؟زمانی که اهداف خود را بشناسید، می توانید استراتژی توسعه دهید که به شما در رسیدن به آن ها کمک کند.
۲. مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید
یکی دیگر از عناصر مهم هر بازاریابی، درک این موضوع است که مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند.جمعیت شناسی آن ها چیست؟ منافع آن ها چیست؟چه چیزی به آن ها انگیزه می دهد؟وقتی بدانید که می خواهید به چه کسی برسید، می توانید پیام رسانی و خلاقیتی را توسعه دهید که با آن ها طنین انداز شود.
۳. توسعه یک برنامه بازاریابی یکپارچه
یک کمپین بازاریابی کلان موثر باید بخشی از یک برنامه بازاریابی یکپارچه باشد که شامل هر دو بخش آنلاین و آفلاین می شود.برنامه شما باید شامل همه چیز از تبلیغات سنتی تا روابط عمومی تا تلاش های بازاریابی دیجیتال مانند رسانه های اجتماعی و بازاریابی ایمیلی باشد.
۴. برنامه خود را اجرا کنید
زمانی که برنامه خود را تدوین کردید، وقت آن است که آن را عملی کنید.این کار شامل اجرای تمام عناصر مختلف استراتژی شما و اطمینان از هم کاری یکپارچه آن ها با یکدیگر است.
۵. نظارت و تنظیم
مانند هر کمپین بازاریابی دیگری، مهم است که نتایج تلاش های بازاریابی خود را تحت نظر داشته باشید و در صورت نیاز تنظیمات لازم را انجام دهید.این کار به شما کمک می کند که در مسیر خود باقی بمانید و به اهداف مورد نظر خود برسید.”
تفاوت بین بازاریابی خرد و بازاریابی کلان
وقتی در مورد بازاریابی خرد و کلان صحبت می کنیم تفاوت های متعددی وجود دارد که برخی از معروف ترین آن ها در زیر ذکر شده است:
استراتژی:بازاریابی خرد توجه خود را بر برنامه ریزی برای تشریح محصولات یا خدمات مختلف، شکل تبلیغاتی که آن ها خواهند داشت، و قیمت تخمینی متمرکز می کند.از سوی دیگر، بازاریابی کلان تلاش های خود را بر چگونگی ارتباط فرآیند تولید با مصرف کننده متمرکز می کند، که کانال های توزیع و رفتار در سراسر جامعه هستند.
اندازه بازار:همانطور که از نام آن ها پیداست، بازاریابی کلان در مقیاسی بسیار بزرگ تر از بازاریابی خرد است.بازاریابی کلان با بازارهای بزرگ سر و کار دارد.این شرکت روی رسیدن به بیش ترین تعداد مشتری ممکن تمرکز کرده است.از سوی دیگر بازاریابی خرد بسیار فردی تر است.این شرکت روی بازاریابی در سطحی کوچک تر و شخصی تر متمرکز شده است.این استراتژی بازاریابی، مخاطبان بزرگ را به مخاطبان خاص تبدیل می کند.
هزینه:به طور کلی، استراتژی و رویکرد بازاریابی خرد به دلیل فقدان اقتصاد مقیاس، گران تر از بازاریابی کلان است. برای مثال اگر مجبور باشید یک سری تبلیغات را برای یک مخاطب خاص شخصی سازی کنید، این کار برای شما هزینه بیشتری نسبت به ساخت تبلیغات برای پخش انبوه برای یک مخاطب عمومی خواهد داشت.
هدف اصلی:این دو استراتژی بازاریابی اهداف متمایزی از یکدیگر دارند.هدف ماکرو مارکتینگ، ایجاد تعادل بین منافع کسب وکارها و رفاه جامعه است.این استراتژی بر مسئولیت اجتماعی و همچنین پایداری بلندمدت تاکید دارد.بازاریابی کلان با چشم انداز وسیع و جامع خود می خواهد به طور مثبت به جامعه کمک کند.از سوی دیگر، بازاریابی خرد اهداف خود را براساس برآورده کردن نیازهای فردی متمرکز می کند.این شرکت به دنبال تنظیم استراتژی های بازاریابی برای ارائه تجربیات شخصی و مرتبط به مشتریان است.این روش بر تقویت رابطه یک به یک بین کسب وکار و مصرف کننده تاکید دارد.
مثال هایی از بازاریابی کلان
برنامه ریزی استراتژیک: این امر مستلزم ارزیابی محیط خارجی برای تعیین موثرترین استراتژی های بازاریابی برای یک محصول یا خدمات مشخص است.شرکت ها از بازاریابی کلان برای شناسایی فرصت ها و تهدیدهای بالقوه در چشم انداز رقابتی استفاده می کنند، که به آن ها در توسعه موقعیت رقابتی و برنامه های بازاریابی کمک می کند.
بخش بندی: بازاریابی کلان شامل بخش بندی بازار به گروه هایی با نیازها، خواسته ها و ارزش های مختلف است.این کار به شرکت ها کمک می کند مخاطبان هدف خود را بهتر درک کنند و استراتژی های بازاریابی موثری برای رسیدن به آن ها توسعه دهند.
قیمت گذاری محصول: شرکت ها از بازاریابی کلان برای تعیین قیمت گذاری محصول براساس روند بازار، قیمت گذاری رقیب و تقاضای مشتری استفاده می کنند.این به شرکت ها کمک می کند تا سود خود را به حداکثر برسانند و در بازار رقابتی باقی بمانند.
توزیع: بازاریابی کلان به شرکت ها کمک می کند تا کانال های توزیع بهینه را برای محصولات و خدمات خود شناسایی کنند.شرکت ها از بازاریابی کلان برای ارزیابی در دسترس بودن منابع و زیرساخت ها در بازارهای مختلف استفاده می کنند تا اطمینان حاصل کنند که محصولات آن ها به طور موثر و کارآمد توزیع می شوند.
تبلیغ: شرکت ها از بازاریابی کلان برای تعیین موثرترین کانال ها و روش ها برای تبلیغ محصولات و خدمات خود استفاده می کنند.این کار به شرکت ها کمک می کند تا به مخاطبان مناسب برسند و حداکثر ROI را تولید کنند.
نتیجه گیری
بازاریابی کلان ابزاری قدرتمند برای شرکت ها برای ایجاد کمپین های بازاریابی موفق و افزایش حضور آن ها در بازار است.این کار می تواند به کسب و کارها کمک کند تا به مشتریان جدید برسند و به نیازهای مخاطبان هدف خود پی ببرند.
اگرچه این کار شامل ریسک هایی مانند آسیب به تصویر برند یا هزینه های بالا است، اما پاداش های بالقوه زیادی نیز ارائه می دهد که آن را به یک سرمایه گذاری ارزشمند تبدیل می کند.کسب و کارها با درک انواع، مزایا و معایب آن می توانند تصمیم بگیرند که آیا بازاریابی کلان برای آن ها مناسب است یا خیر و استراتژی های موثری برای اطمینان از موفقیت تدوین کنند.