جستجوگر دانش
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors

پنج نیروی رقابتی پورتر چیست؟

پنج نیروی رقابتی پورتر

فهرست مطالب

پنج نیروی رقابتی پورتر یک مدل کلاسیک است که سازمان ها برای ارزیابی محیط رقابتی خود و تصمیم گیری آگاهانه از آن استفاده می کنند.مدل تجزیه و تحلیل استراتژیک پنج نیروی رقابتی پورتر توسط مایکل پورتر استاد دانشکده مدیریت بازرگانی هاروارد در مقاله ای در سال 1979 در مجله هاروارد بیزینس ریویو منتشر شد، معرفی شد، همچنان یک ابزار اساسی برای تحلیلگران استراتژیک است که چشم انداز رقابتی یک صنعت را ترسیم می کنند.پنج نیروی رقابتی پورتر بعداً توسط خود نویسنده در سال 2008 به روز شد و در هاروارد بیزینس ریویو منتشر شد.

پنج نیروی رقابتی پورتر

پنج نیروی رقابتی پورتر یک چارچوب استراتژیک است که به شناسایی و تجزیه و تحلیل پنج نیروی مؤثر بر سودآوری شرکت در هر صنعت کمک می کند.مدل پنج نیروی پورتر یک عنصر حیاتی در تحلیل استراتژیک است که به شرکت ها کمک می کند تا تصمیم بگیرند که چگونه تعادل نیروهای رقابتی را برای به حداکثر رساندن سودآوری شکل دهند.بر اساس چارچوب، شرکت ها باید خود را در جایی قرار دهند که نیروها ضعیف ترین هستند، از تغییرات در نیروها بهره برداری کنند و آن نیروها را به نفع خود طراحی کنند (پورتر، 2008).

این پنج نیرو عبارتند از:

رقابت رقبا

تهدید تازه واردها

قدرت چانه زنی تامین کنندگان

قدرت چانه زنی خریداران (مشتریان)

تهدید جایگزین ها

تجزیه و تحلیل هر پنج نیروی رقابتی به شما دید جامعی از عوامل موثر بر سودآوری در صنعت شما می دهد. هنگامی که هر نیرو را درک کردید، می توانید استراتژی را تدوین کنید که به شرکت امکان می دهد بهتر با نیروهای رقابتی مقابله کند و پتانسیل سود را افزایش دهد. بیایید نگاهی دقیق تر به هر نیرو بیندازیم:

رقابت رقبا

  این نیرو عامل تعیین کننده در میزان رقابتی و سودآوری یک صنعت است. در یک صنعت رقابتی، شرکت ها باید به شدت برای سهم بازار رقابت کنند که منجر به سود کم می شود.  ما به پپسی و کوکاکولا برای نوشابه، اپل و سامسونگ برای گوشی های هوشمند، نایک و آدیداس برای کفش های کتانی و فورد و جنرال موتورز برای خودروها فکر می کنیم.

  در واقع، برخی از این رقابت‌ها آنقدر تأثیرگذار هستند که مصرف‌کنندگان تقریباً از نظر فرهنگی بین کسانی که آیفون دارند، فورد رانندگی می‌کنند یا نتفلیکس را به Hulu ترجیح می‌دهند تقسیم می‌شوند.  بنابراین، تصادفی نیست که رقابت تجاری را نیز عمدتاً یک جنگ بین رقبا می‌دانیم.

چنین رقابت‌هایی می‌تواند منجر به جنگ قیمت‌ها، نبردهای بازاریابی با قیمت بالا و رقابت برای پیشرفت‌های جزئی شود که می‌تواند به معنای مزیت رقابتی باشد. این تاکتیک‌ها می‌توانند شرکت‌ها را به تولید محصولات بهتر ترغیب کنند، اما سود و ثبات بازار را نیز از بین ببرند.

عوامل متعددی در شدت رقابت رقبا در یک صنعت نقش دارند:

تعداد رقبا: هر چه رقبا در یک صنعت بیشتر باشد، رقابت شدیدتر است و هر کدام برای تکه‌هایی از سهم بازار می‌جنگند.

رشد صنعت: در صنعت در حال گسترش، رقابت معمولاً کمتر چشمگیر است زیرا بازار آنقدر سریع در حال رشد است که رقبا نیاز چندانی به مبارزه برای مشتریان ندارند – به صنعت خودرو در اوایل قرن بیستم و رونق دات کام در اواخر دهه 1990 فکر کنید. .  با این حال، در یک صنعت راکد یا رو به زوال، رقابت می تواند وحشیانه باشد زیرا شرکت ها برای یک قطعه بزرگتر از یک کیک کوچک می جنگند، مانند صنعت استخراج زغال سنگ جهانی یا صنایع رسانه های چاپی امروزی.

شباهت در آنچه ارائه می شود: زمانی که محصولات یا خدمات در یک بازار به شدت مشابه هستند (به صفحه پایین نتایج در هر جستجوی محصول آمازون فکر کنید)، رقابت شدیدتر می شود زیرا مشتریان به راحتی می توانند تغییر کنند. با این حال، اگر یک شرکت یک محصول یا خدمات منحصر به فرد ارائه دهد یا وفاداری به برند را به دست آورده باشد، این می تواند رقابت رقابتی را کاهش دهد.

موانع خروج: زمانی که ترک صنعت برای شرکت‌ها به دلیل دارایی‌های تخصصی، تعهدات قراردادی یا وابستگی عاطفی دشوار یا پرهزینه است، ممکن است بمانند و رقابت کنند، حتی اگر چشم‌انداز بازار روز به روز تیره‌تر شود.

صنعت هواپیمایی یک نمونه کلاسیک است.  خطوط هوایی هزینه‌های بالایی برای دارایی‌ها، تعهدات قراردادی (قراردادهای اجاره و قراردادهای کار) و الزامات نظارتی دارند، به این معنی که وقتی خطوط هوایی با یک بازار رو به انقباض – یا حتی یک مسیر بی‌سود مواجه می‌شوند – نمی‌توانند به سرعت از بازار عقب‌نشینی کنند.

هزینه‌های ثابت: پورتر خاطرنشان می‌کند که اگر یک صنعت هزینه‌های ثابت بالایی داشته باشد، شرکت‌ها «وسوسه قوی» برای کاهش قیمت‌ها به جای کاهش تولید در هنگام کاهش تقاضا دارند.  تولید کاغذ و آلومینیوم دو نمونه خوب هستند که پورتر ارائه می دهد

تهدید تازه واردها

هنگامی که یک صنعت شروع به سودآور شدن می کند، تازه واردان را جذب می کند. اگر موانع ورود کم باشد، تازه واردها می توانند به راحتی سهم بازار را تصاحب کنند و سودآوری را تهدید کنند.تازه واردان قیمت ها را پایین آورده و جایگزین های ارزشمندی برای آنچه صنعت شما در حال حاضر ارائه می دهد ارائه می دهند.

یک مثال عملی از ورود جدید و تهدید بالا برای پخش کننده های موجود، ورود اپل به صنعت پخش موسیقی با آی پاد است. اپل وارد بازار جدیدی شد، سهم بازار را از بازیکنان موجود ربود و روش مصرف موسیقی و محتوای صوتی امروز را کاملاً تغییر داد.از سوی دیگر، اگر موانع ورود زیاد باشد، برای تازه واردان بسیار سخت تر است که سودآوری صنعت شما را تهدید کنند.

در اینجا عواملی برای اندازه گیری میزان تهدید یک صنعت توسط شرکت های جدید آورده شده است:

صرفه جویی در مقیاس: صنایعی که تولید در مقیاس بزرگ منجر به کاهش هزینه ها می شود، با تهدید کمتری از سوی تازه واردان مواجه هستند. شرکت های جدید برای رقابت در قیمت باید به اندازه مشابهی دست یابند که ممکن است دشوار یا پرهزینه باشد.

تمایز محصول: زمانی که شرکت های موجود دارای هویت برند قوی یا وفاداری مشتری هستند، برای تازه واردان سخت تر می شود که سهم بازار را به دست آورند و خطر ورود را کاهش دهند.

سرمایه مورد نیاز: هزینه های بالای راه اندازی برای تجهیزات، امکانات و غیره می تواند ورودی های جدید را متوقف کند. به عنوان مثال، راه اندازی یک کسب و کار تولید خودرو نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی دارد، بنابراین تا زمان رشد شرکت تسلا (TSLA) در اوایل دهه 2010، آمریکایی ها از دهه 1950 می توانستند برندهای اصلی خودروی ایالات متحده در اوایل دهه 2000 را نام ببرند.

دسترسی به کانال‌های توزیع: اگر شرکت‌های موجود کانال‌های توزیع را کنترل کنند – فروشگاه‌های خرده‌فروشی، پلت‌فرم‌های آنلاین، زیرساخت‌های کابلی، و غیره – آن‌وقت تازه واردها باید راهی برای تکرار این ساختار در حالی که با شرکت‌های معتبر در قیمت رقابت می‌کنند، بیابند، یک پیشنهاد دشوار. .

مقررات: مجوزها، استانداردهای ایمنی و سایر استانداردهای نظارتی می‌توانند موانعی ایجاد کنند و ورود شرکت‌های جدید به بازار را بسیار نامناسب یا پرهزینه کنند. به عنوان مثال می توان به کسانی اشاره کرد که به دنبال ساخت هتل های جدید در مناطق مرکزی شهر یا تامین برق یک منطقه هستند.

هزینه های جابجایی: اگر تغییر از شرکت های موجود به شرکت های جدید برای مشتریان پرهزینه یا دشوار باشد، خطر ورود کمتر می شود.

قدرت چانه زنی تامین کنندگان

تأمین‌کنندگان ورودی‌های مورد نیاز برای کارکرد را به صنعت شما ارائه می‌کنند (مانند اجزا، مواد و خدمات). زمانی که قدرت چانه زنی تامین کنندگان بالا باشد، این احتمال وجود دارد که تامین کنندگان شما بتوانند قیمت های بالاتری را برای آن نهاده ها تعیین کنند یا کیفیت را بدون تلافی کاهش دهند. اگر تعدادی تامین کننده برای انتخاب دارید، قدرت چانه زنی آنها به احتمال زیاد کم است، بنابراین در صورت نیاز مشکلی در تعویض تامین کننده نخواهید داشت.

در اینجا چند عامل مورد استفاده برای اندازه گیری قدرت تامین کننده یک صنعت وجود دارد:

تعداد تامین کنندگان: زمانی که تعداد کمی از شرکت ها می توانند چیزی را که شرکت برای ادامه فعالیت به آن نیاز دارد ارائه دهد، هر یک از آنها قدرت مذاکره بیشتری دارند. آنها می توانند قیمت ها را افزایش دهند یا کیفیت را بدون ترس از دست دادن تجارت کاهش دهند.

منحصربه‌فرد بودن: اگر تامین‌کننده محصول منحصربه‌فردی ارائه کند یا یافتن جایگزین آن آسان نباشد، غالب‌تر است. کسب و کارها نمی توانند به راحتی به یک تامین کننده دیگر سوئیچ کنند.

هزینه های جابجایی: اگر تعویض تامین کنندگان پرهزینه یا زمان بر باشد، آنها قدرت بیشتری دارند. کسب‌وکارها حتی اگر قیمت‌ها افزایش یابد، احتمال تغییر آن کمتر است.

ادغام رو به جلو: اگر تامین کنندگان بتوانند به سمت صنعت خریدار حرکت کنند، قدرت بیشتری خواهند داشت. آنها در حال حاضر به لوازم مورد نیاز دسترسی دارند و پس از تصمیم گیری برای ورود به بازار، رقابت را برای خریداران سابق خود دشوار می کند.

اهمیت صنعت: برخی از بخش ها به شدت در هم تنیده شده اند، مانند تامین کنندگان خودرو و شرکت های بزرگ خودرو یا صنایع نیمه هادی و فناوری، که می تواند بین تامین کنندگان و تامین کنندگان در این بخش تعادل برقرار کند. این به این دلیل است که تامین کننده به این خریداران نیاز دارد که به خوبی کار کنند تا بتواند آن را نیز انجام دهد. هنگامی که یک تامین کننده می تواند به راحتی محصولات خود را در جای دیگر بفروشد، این به او قدرت بسیار بیشتری می دهد.

قدرت چانه زنی خریداران (مشتریان)

وقتی مشتریان قدرت بیشتری داشته باشند، می توانند بر کسب و کارها فشار بیاورند تا محصولات یا خدمات بهتری را با قیمت های پایین تر ارائه دهند. این نیرو تحت شرایط خاصی تشدید می شود:

تعداد خریداران: هر چه تعداد خریداران کمتر باشد، قدرت بیشتری دارند. در بخش هایی مانند تولید هوافضا، هر شرکت هواپیمایی بزرگ، مشتریان این صنعت، اهرم قابل توجهی در مذاکرات دارند و می توانند شرایط مطلوبی را درخواست کنند، زیرا فروشندگان به تجارت خود وابسته هستند.

اندازه خرید: همانطور که به فروشگاه‌های بزرگ می‌روید تا با هزینه ارزان‌تر برای هر واحدی که اکنون گاراژ شما را پر می‌کند، به صورت عمده خرید کنید، زنجیره‌های خرده‌فروشی بزرگ مانند Walmart Inc. (WMT) در حجم زیادی خرید می‌کنند و بهتر می‌توانند شرایط و تخفیف ها مذاکره کنند.

هزینه های سوئیچینگ: در صنایعی مانند ارتباطات راه دور، جایی که تعویض ارائه دهندگان برای مصرف کنندگان آسان است، شرکت هایی مانند Verizon Communications, Inc. (VZ) و AT&T Inc. (T) باید شرایط رقابتی را ارائه دهند.

حساسیت به قیمت: در صنعت فست مد، که مشتریان به شدت به قیمت حساس هستند، برندها باید قیمت های خود را پایین نگه دارند تا مصرف کنندگان آگاه از هزینه را جذب کنند.

خریداران آگاه: در بسیاری از بخش‌ها، مشتریان باهوش هستند، زمین‌های رقابتی را به خوبی می‌شناسند و در نتیجه می‌توانند با قیمت‌های بهتر مذاکره کنند.

پورتر استعاره نیروها را انتخاب کرد زیرا آنها ثابت نیستند، بنابراین تجارت باید به طور مداوم استراتژی های خود را به عنوان نیروهایی در تغییر صنعت تنظیم کند.

تهدید جایگزین ها

این نیرو تجزیه و تحلیل می کند که چقدر ساده است که مصرف کنندگان محصولات یا خدمات را تغییر دهند. تعداد رقبا، قیمت و کیفیت آنها را در مقایسه با شرکت مورد تجزیه و تحلیل، و میزان سود آنها را ارزیابی می کند تا مشخص کند آیا می توانند هزینه های خود را کاهش دهند یا خیر. هزینه تعویض، چه فوری و چه بلندمدت، و تمایل مشتریان به جابجایی، خطر جایگزینی را تحت تأثیر قرار می دهد. نیروی نهایی دیگر محصولات جایگزین است. شرکت‌هایی که جایگزین‌های مشابهی ندارند، می‌توانند قیمت‌ها را افزایش داده و در شرایط مطلوب قفل کنند. هنگامی که جایگزین های نزدیک در دسترس هستند، خریداران ممکن است از کالاهای یک شرکت صرف نظر کنند و قدرت آن را کاهش دهند.

عملکرد قیمت نسبی: اگر هزینه یک جایگزین کمتر و عملکرد آن قابل مقایسه یا بهتر باشد، مشتریان احتمالاً به جایگزین تغییر می‌کنند. به عنوان مثال، سرویس‌های استریم مانند نتفلیکس جایگزینی برای تلویزیون کابلی سنتی شدند و قیمت پایین‌تری ارائه کردند که به زودی صنعت کابل را تهدید کرد.

تمایل مشتری برای رفتن به جاهای دیگر: اگر خریداران به راحتی به جایگزینی روی آورند، تهدید زیاد است. به عنوان مثال، در اوایل دهه 2010، مشتریان متوجه شدند که از تاکسی به برنامه‌های اشتراک‌گذاری سواری مانند Uber یا Lyft ارزان‌تر و آسان‌تر می‌روند.

احساس مشابه بودن محصولات: اگر خریداران متوجه شوند که تفاوت‌های کمی بین محصول شما و محصول جایگزین وجود دارد، حتی اگر وجود داشته باشد، ممکن است به احتمال زیاد تغییر کنند.

در دسترس بودن جانشین‌های نزدیک: اگرچه به نظر می‌رسد همان نقطه گلوله آخر است، اما باید استراتژی متفاوتی در مورد آن داشته باشید. مواقعی وجود دارد که جایگزین‌های بالقوه بسیار متفاوت از محصولات یک شرکت هستند، اما مصرف‌کنندگان همچنان با آن‌ها مثل هم رفتار می‌کنند. اما در موارد دیگر، محصولات مشابه واقعی در بازار وجود دارد و خطر جایگزینی آن زیاد است، مانند داروهای نام تجاری و ژنریک.


مثال برای 5 نیروی رقابتی
 پورتر

اجازه دهید به مثال پنج نیروی پورتر از صنعت هواپیمایی که توسط خود پورتر ارائه شده است نگاه کنیم:

رقابت رقبا

در بررسی رقابتی بخش خطوط هوایی ایالات متحده، خطوط هوایی کم هزینه و مقررات سختگیرانه منجر به هزینه های عملیاتی بالایی می شود. مقامات به جای اینکه به خطوط هوایی اجازه دهند بازارها را برای فعالیت و دسته بندی ها را برای هدف انتخاب کنند، مسافران را سرگرم می کنند. از این رو، شرکت های هواپیمایی ارزان قیمت خطوط هوایی تمام خدمات را متوقف کرده اند و این صنعت به یکی از رقابتی ترین در ایالات متحده تبدیل شده است.

قدرت چانه زنی مشتریان

خطوط هوایی همیشه رقابتی بوده اند. با این حال، پلتفرم‌های رزرو آنلاین بلیط و انتقال به مشتریان امکان دسترسی فوری به جدول‌ها و کرایه‌ها را می‌دهند و به آن‌ها امکان می‌دهد تا بودجه را انتخاب کنند. در نتیجه مشتریان قدرت مذاکره بیشتری دارند.

قدرت مذاکره تامین کنندگان

از آنجایی که محیط بر ورودی های خطوط هوایی تأثیر می گذارد، ارائه دهندگان قدرت زیادی دارند. اولاً، قیمت نفت کوره توسط رویدادهای ژئوپلیتیکی و سایر رویدادهای بازار جهانی نفت تعیین می شود. ثانیاً، خطوط هوایی باید هواپیما بخرند یا اجاره کنند. بنابراین، آنها به تامین کنندگان متکی هستند.

تهدید جایگزین ها

در ایالات متحده، مصرف کنندگان به ندرت با قطار یا اتوبوس سفر می کنند. بنابراین، صنعت هوانوردی با جایگزین ها و دارایی های مکمل به چالش کشیده نمی شود. علاوه بر این، مشتریان سفر هوایی را ترجیح می دهند. بنابراین، جایگزین های ریلی و اتوبوسی محدود هستند.

رقبای جدید

علیرغم کندی رشد بازار، ورود در حال افزایش است، زیرا بسیاری از تازه واردان در صنعت شکست می خورند. علاوه بر این، خطوط هوایی موجود اغلب وارد بازارهای جدید می شوند. در نتیجه، تهدید ورود تأثیر کمی دارد. تازه واردها با موانع ورود مواجه می شوند، در حالی که اپراتورهای فعلی با اندکی مواجه هستند.

مزایا و معایب پنج نیروی رقابتی پورتر

در حالی که مدل پنج نیروی پورتر می‌تواند به شما کمک کند از نظر بازار و موقعیت خود در آن به شما کمک کند، اما یک ابزار تحلیل رقابتی کامل نیست.

در عوض، زمانی که در کنار سایر مدل‌های تحلیل بازار و رقابتی مانند تحلیل SWOT استفاده می‌شود، بهترین عملکرد را دارد. درک مزایا و معایب نیروهای پنج‌گانه پورتر می‌تواند به شما کمک کند تعیین کنید که آیا باید از آن برای مقایسه تجارت خود با رقبا استفاده کنید یا خیر.

مزایای پنج نیروی رقابتی پورتر

شناسایی پنج نیروی رقابتی پورتر می تواند به موارد زیر برای کسب و کار شما کمک کند:

تحلیل صنعت: چارچوب پنج نیروی پورتر فراتر از تحلیل رقابتی است. آن را اندازه گیری می کند که چگونه تامین کنندگان و مشتریان شما می توانند به طور مستقیم بر موقعیت شما در بازار تأثیر بگذارند. با درک رابطه تجارت با تامین کنندگان و مشتریان و خطر اختلالات صنعت، کسب و کارها می توانند اطلاعات بیشتری در مورد بازار و چگونگی تغییر آن در آینده کسب کنند.

موقعیت یابی رقابتی: تجزیه و تحلیل پنج نیروی پورتر دقیقاً به شما نمی گوید که در کجای بازار قرار دارید، اما می تواند بینش های کلیدی در مورد موقعیت یابی رقابتی ارائه دهد. با اندازه گیری احتمال ورود تهدیدات جدید به بازار یا یافتن جایگزین های مشتریان در بازارهای مجاور، می توانید تعیین کنید که آیا می توانید در برابر تغییرات صنعت مقاومت کنید یا خیر.

تصمیمات استراتژیک: تجزیه و تحلیل پنج نیروی پورتر می تواند به کسب و کارها کمک کند تا تصمیمات استراتژیک بهتری بگیرند و به آنها اجازه می دهد بر اساس آنچه در مورد بازار به عنوان یک کل آموخته اند برنامه ریزی کنند. می تواند به شما کمک کند تعیین کنید که آیا نیاز به عرضه محصولات یا خدمات جدید دارید یا وارد بازاری شوید.

ارزیابی ریسک: پنج نیروی پورتر فقط یک ابزار تحلیل بازار نیست. این یک ابزار تجزیه و تحلیل ریسک است زیرا بینش های کلیدی را در اختیار شما قرار می دهد که به شما کمک می کند تهدیدات موجود برای کسب و کار خود را در حال حاضر و در آینده شناسایی کنید. با شناسایی تهدیدهای بالقوه از سوی تازه واردان، جایگزین ها، یا تامین کنندگان یا خریداران قدرتمند، شرکت ها می توانند استراتژی هایی را برای کاهش این خطرات و محافظت از سهم خود در بازار ایجاد کنند.

معایب پنج نیروی رقابتی پورتر

علیرغم مزایای استفاده از نیروهای پنج گانه پورتر برای درک بازار و موقعیت شما در آن، این تحلیل محدودیت هایی دارد.

یک مدل کامل نیست: این تحلیل رقابتی تنها یک مدل جزئی است که محیط رقابتی را با تمرکز فقط بر پنج نیرو ساده می کند. می‌تواند بینش‌هایی در مورد عواملی که بر رقابت تأثیر می‌گذارند ارائه دهد، اما همه جنبه‌های استراتژی محصول شما را پوشش نمی‌دهد.

فقدان تجزیه و تحلیل کمی: پنج نیروی پورتر به جای اعداد سخت، بر داده های کیفی تکیه می کند. در حالی که رویکردی پویا و ساختاری برای تحلیل بازار ارائه می‌کند، اما داده‌های لازم برای اندازه‌گیری تأثیر هر تهدید بالقوه یا موقعیت دقیق شما در بازار را ارائه نمی‌کند.

امکان نتایج ذهنی: از آنجا که نیروهای پنج گانه پورتر بر داده های کیفی متکی است، تفسیر اغلب ذهنی است. ذینفعان مختلف در شرکت شما ممکن است اطلاعات را متفاوت تفسیر کنند که منجر به نتایج متناقض یا گیج کننده شود.

برای همه صنایع قابل اجرا نیست: متأسفانه، این مدل ممکن است برای همه صنایع، به ویژه صنایعی که به سرعت در حال توسعه هستند که از فناوری های مخرب یا پلت فرم های دیجیتال استفاده می کنند، کارایی نداشته باشد.

تفاوت بین پنج نیروی پورتر و تحلیل SWOT چیست؟

هر دو ابزار برنامه ریزی استراتژیک هستند، اما اهداف متفاوتی را دنبال می کنند. مدل پنج نیرویی، محیط رقابتی یک صنعت را تجزیه و تحلیل می کند و به شدت آن و قدرت چانه زنی تامین کنندگان و مشتریان نگاه می کند. در عین حال، تجزیه و تحلیل SWOT گسترده تر است و نقاط قوت و ضعف داخلی یک شرکت و همچنین فرصت ها و تهدیدهای خارجی آن را ارزیابی می کند. می‌تواند با مشخص کردن مناطقی که شرکت در آن برتری دارد و با موانعی روبرو می‌شود، به برنامه‌ریزی استراتژیک کمک کند و به همسویی استراتژی شرکت با منابع داخلی و چشم‌اندازهای آن در بازار کمک کند و در عین حال آسیب‌پذیری‌ها و چالش‌های خارجی را کاهش دهد.

مطالب جدید

درخواست ترجمه رایگان

مطالب برتر سایت

برند چیست

تبلیغات چیست

بازاریابی دیجیتال چیست

ارزش پیشنهادی چیست