جستجوگر دانش
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors

ارتباطات یکپارچه بازاریابی (IMC) چیست؟به همراه مثال

ارتباطات یکپارچه بازاریابی

فهرست مطالب

ارتباطات یکپارچه بازاریابی (Integrated Marketing Communications) رویکردی برای ارتباطات بازاریابی (MarCom) است که همه اشکال ارتباطات را در کانال‌های بازاریابی مختلف یکپارچه می‌کند تا پیام‌های منسجمی را در تمام کانال‌های ارتباطی برند ایجاد کند و تجربه یکپارچه برند را برای مشتریان تضمین کند.ارتباطات یکپارچه بازاریابی  (IMC) مفهومی است که بر اساس آن یک شرکت با دقت بسیاری از کانال های ارتباطی خود را یکپارچه و هماهنگ می کند تا پیامی واضح و ثابت ارائه دهد. هدف آن اطمینان از ثبات پیام و استفاده مکمل از رسانه است.مفهوم ارتباطات یکپارچه بازاریابی  (IMC) در دهه 1980 معرفی شد (Schultz and Schultz, p. 19) و از آن زمان تا کنون نحوه تعامل و انجام تجارت بین ارتباط گران و بازاریابان را تغییر داده است.

ارتباطات یکپارچه بازاریابی  (IMC) چیست؟

انجمن بازاریابی آمریکا IMC را اینگونه تعریف می کند: «فرایند برنامه ریزی طراحی شده برای اطمینان از اینکه تمام تماس های برند دریافتی توسط مشتری یا مشتری بالقوه برای یک محصول، خدمات یا سازمان مربوط به آن شخص و در طول زمان سازگار است».ارتباطات یکپارچه بازاریابی  (IMC) فرآیندی است برای یکپارچه کردن همه کانال‌های ارتباطی و پیام‌ها برای ارائه یک پیام بازاریابی ثابت در کانال‌های متعدد و ایجاد هویت یک برند ثابت.

نمونه ای از ارتباطات یکپارچه بازاریابی  IMC می تواند یک شرکت تولید کننده و فروش مبلمان باشد.این شرکت می‌تواند از تلویزیون، رادیو، پست‌های رسانه‌های اجتماعی، محتوای وب‌سایت، کمپین‌های ایمیلی و پست مستقیم برای تبلیغ محصول خود در یک استراتژی بازاریابی یکپارچه استفاده کند. همه این کانال‌ها باید پیام‌های ثابتی درباره محصول داشته باشند و در عین حال ارزش منحصر به فردی را برای هر کانال خاص ارائه دهند.

هدف این نوع بازاریابی ایجاد کمپین های بازاریابی یکپارچه است که مشتریان را در کانال ها و پلتفرم های متعدد هدف قرار می دهد.این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که تجربه مشتری سازگار است و کسب و کارها را قادر می سازد موفقیت خود را با دقت بیشتری اندازه گیری کنند.

IMC اغلب به عنوان یک ابتکار بازاریابی استراتژیک استفاده می‌شود که تمام فعالیت‌های بازاریابی سازمان از جمله تبلیغات، تبلیغات فروش، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم و رسانه‌های اجتماعی را برای ایجاد یک هویت منسجم و سازگار با نام تجاری هماهنگ می‌کند.


ابعاد ارتباطات یکپارچه بازاریابی

IMC یک رویکرد کل نگر ارائه می دهد که عناصر مختلف را در هم می آمیزد تا پیام برند ثابتی را منتقل کند. بیایید به این پنج عنصر اصلی بپردازیم و اهمیت آنها را درک کنیم.

1. تبلیغات و ترویج

صدای یک برند که از طریق کانال های رسانه ای مختلف بیان می شود، رسانه اصلی ارتباط آن با مخاطب است. چه از طریق رسانه های چاپی، تلویزیونی یا دیجیتال، تبلیغات به عنوان سنگ بنای دیده شدن برند عمل می کند. تبلیغات به عنوان یک کاتالیزور عمل می کند و علاقه و مشارکت مخاطب را تحریک می کند. آنها با هم، یک هم افزایی ایجاد می کنند که در آن پیام نه تنها به مخاطب هدف می رسد، بلکه اقدام را نیز وادار می کند.

2. فروش شخصی

نقاط تماس انسانی در بازاریابی را نمی توان دست کم گرفت. فروش شخصی این بعد را به منصه ظهور می رساند. این یک فرآیند تعاملی است، اغلب یک به یک، که در آن پیام های سفارشی شده به مشتریان یا مصرف کنندگان بالقوه منتقل می شود. این تعامل مستقیم می‌تواند بینش عمیق‌تری در مورد نیازهای مشتری ارائه دهد، که منجر به راه‌حل‌های مناسب و در نتیجه، تقویت وفاداری به برند شود.

3. روابط عمومی (PR)

روابط عمومی بیش از مدیریت شهرت یک برند، روایتی را پیرامون آن ایجاد می کند. با ایجاد روابط مثبت با ذینفعان و رسانه ها، تلاش های روابط عمومی بر شکل دادن به ادراک عمومی متمرکز است. از طریق مقالات استراتژیک، بیانیه‌های مطبوعاتی یا مشارکت‌های اجتماعی، روابط عمومی تضمین می‌کند که برند در دید مطلوبی دیده می‌شود و اعتماد و اعتبار ایجاد می‌کند.

4. بازاریابی مستقیم

بازاریابی مستقیم بر روی بخش های خاص زوم می کند. با استفاده از ابزارهایی مانند ایمیل یا تبلیغات آنلاین هدفمند، برندها می توانند به طور مستقیم و شخصی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. این رویکرد ارتباط پیام را برای گیرنده افزایش می دهد و داده های ارزشمندی را در مورد ترجیحات و رفتار مشتری ارائه می دهد.

5. پیشبرد فروش

ایجاد انگیزه فوری برای مشتریان، تبلیغات فروش می تواند شامل پیشنهادات، تخفیف ها یا معاملات با زمان محدود باشد. چنین استراتژی هایی اگرچه کوتاه مدت هستند، اما می توانند حجم فروش را به میزان قابل توجهی افزایش دهند و بازخورد سریع بازار را ارائه دهند. آنها به عنوان محرکی عمل می کنند که مصرف کنندگان اغلب برای تصمیم گیری برای خرید نیاز دارند.

در مجموع، این پنج عنصر زیربنای IMC را تشکیل می دهند. هنگامی که در هماهنگی اجرا می شوند، اطمینان حاصل می کنند که پیام های یک نام تجاری سازگار، تاثیرگذار و عمیقاً با مخاطبان هدف آن طنین انداز می شود.

C4درIMCچیست؟

هنگام ایجاد کمپین های بازاریابی یکپارچه موفق، بازاریابان باید چهار C از IMC را در نظر بگیرند. این اصول ارتباطات یکپارچه بازاریابی ، چهار نگرانی کلیدی را که بازاریابان باید به آن توجه کنند تا به کمپین خود فرصت دستیابی به اهدافش بدهند، ترسیم می کند. در زیر چهار C آمده است:

سازگاری

آیا همه پیام‌های کمپین از یکدیگر در تمام پلتفرم‌های شرکت پشتیبانی و تقویت می‌کنند؟ آیا آنها تقریبا مشابه هستند؟ آیا آنها پیام های مشابهی دارند؟یک کمپین IMC باید پیام یکسانی را در تمام پلتفرم ها داشته باشد.

بازاریابان همچنین باید آزمون سازگاری را به سایر P ها (محصولات، افراد، مکان ها و تبلیغات) گسترش دهند و اطمینان حاصل کنند که پیام را پشتیبانی و منعکس می کنند.یک پیام، هشتگ یا تصویر اصلی کمپین یکی از راه‌های تضمین ثبات است. سپس بازاریابان یک قدم به عقب برمی‌دارند و به این فکر می‌کنند که چگونه پیام یکسانی را در طول سفر خریدار به همه عناصر رسانه منتقل کنند و از ثبات در طول کمپین اطمینان حاصل کنند.

انسجام

آیا ارتباطات بازاریابی مختلف به طور منطقی به هم مرتبط هستند؟ آیا مشتریان می توانند یک پیام را در یک مکان و دیگری را در یک پلت فرم متفاوت ببینند و بفهمند که این دو چگونه با هم ارتباط دارند؟یا شاید آنها در این فکر مانده اند که آیا آنها به همان موضوع می پردازند یا نه.

انسجام برای موفقیت کمپین های ارتباطی یکپارچه حیاتی است. بازاریابان باید انسجام استراتژی بازاریابی یکپارچه خود را بر روی همکاران، خانواده و دوستانی که در کمپین شرکت نکرده‌اند، آزمایش کنند.

بنابراین، آنها باید عناصر مختلف را به آنها نشان دهند و بپرسند که آیا می توانند پیام اصلی هر کدام را بفهمند. آنها همچنین باید ببینند که آیا می‌توانند تفاوت‌هایی را در پیام‌رسانی تشخیص دهند و آیا فکر می‌کنند که از یک کمپین است یا خیر.

تداوم

آیا کمپین به ارتباطات قبلی مرتبط است و آیا در طول زمان سازگار است؟ کمپین های محکم و موفقی که برای سال های متمادی اجرا می شدند بر اساس همان پیام اصلی یا ایده خلاقانه ساخته شده اند. آنها همچنین از رسانه های به روز و روش های مختلف برای زنده کردن پیام استفاده می کنند.

بهترین راهی که بازاریابان می‌توانند تشخیص دهند که کمپین‌هایشان تداوم دارد یا خیر، آزمایش با افراد دیگری است که بخشی از فرآیند ایده‌پردازی نیستند. آنها باید مطالب ارتباطات و کمپین فعلی و قبلی را به آنها نشان دهند و چند قطعه تصادفی از رقبا را پرتاب کنند. سپس باید از آنها بپرسند که کدام یک از همان شرکت هستند و چقدر واضح است.

مکمل

کل ایده کمپین های ارتباطی یکپارچه، اطمینان از هم افزایی است – اینکه چگونه همه عناصر مختلف کمپین یکدیگر را تکمیل می کنند.  بنابراین مانند یک اتاق با طراحی خوب است که در آن عناصر مختلف انتخاب شده به صورت جداگانه جالب هستند و به طور کلی با هم کار می کنند.

وقتی بازاریاب ها عقب نشینی می کنند و به عناصر ارتباطات خود نگاه می کنند، باید شگفت زده شوند. باز هم، بهتر است قبل از راه‌اندازی کمپین‌ها ابتدا روی افراد آزمایش کنید تا ببینید آیا آنها با تعجب واکنش نشان می‌دهند یا نه.

چگونه یک استراتژی ارتباط یکپارچه بازاریابی ایجاد کنیم

استفاده از یک استراتژی بازاریابی یکپارچه می تواند به شما در ایجاد وفاداری به برند در یک پایگاه مشتری خاص کمک کند تا سود خود را به حداکثر برسانید.  ممکن است مشتریان جدیدی را به سمت برند شما جذب کند و برند شما می تواند به دلیل پیام ثابت و قابل اعتماد بودن خود شهرت پیدا کند.هدف ارتباطات یکپارچه بازاریابی ، منافع بلندمدت ایجاد هویت برند مستحکم با اهداف برند است.این مراحل می تواند به شما در شروع یک استراتژی ارتباط بازاریابی یکپارچه کمک کند:

مخاطبان هدف خود را بشناسید

اصلی ترین راهبردهای بازاریابی، از جمله بازاریابی یکپارچه، تمرکز بر مخاطبان و هدف شماست. کشف کنید که می‌خواهید به چه مخاطبانی برسید، چه نیازهایی مشترک دارند و چه چیزی آنها را به سمت محصولات و خدمات سوق می‌دهد.

انجام تحقیقات مصرف کننده برای شناسایی منطق مصرف کننده می تواند تمرکز اولیه شما باشد. تمرکز خود را به یک گروه انتخابی در یک محدوده متمرکز محدود کنید تا تلاش خود را به حداکثر برسانید. از طریق انتخاب استراتژیک و رویکرد تصمیم گیری مبتنی بر داده، می توانید بینشی قوی در مورد عادات خرید و نیازهای پایگاه مشتری خود به دست آورید.

نقطه فروش منحصر به فرد خود را مشخص کنید

در مرحله بعد، تحلیلی از نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای خود را در نظر بگیرید که یک تحلیل SWOT است. با هر پایگاه مشتری که در حال حاضر دارید مصاحبه یا نظرسنجی کنید و بینشی در مورد انگیزه مشتری به دست آورید. درک پیشاپیش چالش‌ها می‌تواند به شما در غلبه بر آن‌ها در هنگام پیشرفت در کمپین کمک کند، و می‌توانید از نقاط قوت خود برای افزایش موفقیت استفاده کنید.

رقبای خود را بشناسید

ویژگی های تعیین کننده برند خود را با ویژگی های رقیب خود اندازه گیری کنید. شناسایی کنید که چه جنبه هایی از برند شما برای تکرار چالش برانگیز است و بر روی آن ویژگی ها تمرکز کنید تا به خودتان مزیت بدهید. هرچه تکرار کیفیت برند شما سخت تر باشد، ممکن است مزیت قوی تری داشته باشید.

کانال های خود را تعیین کنید

ترکیبی از رسانه هایی را که قصد دارید برای دستیابی به مشتریان فعلی و بالقوه استفاده کنید مشخص کنید. طیف مشتریان هدفی که دارید و کیفیت آنها را در نظر بگیرید. تبلیغات تلویزیون کابلی محلی ممکن است برای نسل جوان مناسب نباشد اما برای مثال می تواند به نسل های قدیمی تر برسد. رسانه بازاریابی را انتخاب کنید که مقرون به صرفه ترین باشد تا به بهترین نتایج برسید. ممکن است ترکیبی از حالت‌ها باشد، مانند رسانه‌های اجتماعی، تبلیغات رادیویی، اسپات‌های تلویزیونی، رسانه‌های چاپی، بیلبوردها و رویدادهای زنده.

طرح خود را اجرا کنید

خلاقانه هویت برند خود را حول ویژگی های تعیین کننده برند خود و نیازها و ویژگی های مشتری هدف قرار دهید. هویت برند شما می تواند نقطه کانونی استراتژی بازاریابی یکپارچه شما باشد و در هر ارتباطی که برای مشتریان ارسال می کنید حضور داشته باشد. پیام اصلی خود را در پلتفرم های مختلف ثابت نگه دارید، حتی اگر نحوه ارتباط متفاوت باشد.

ارزیابی و تنظیم کنید

از داده های قابل سنجش برای اندازه گیری موفقیت استراتژی بازاریابی یکپارچه خود استفاده کنید. موفقیت را در تمام پلتفرم‌های ارتباطی که استفاده کرده‌اید، از طریق معیارهای بیهوده، بازدید از وب‌سایت، سرنخ‌های کسب‌شده، پاسخ‌های نظرسنجی مشتری و آمار فروش تجزیه و تحلیل کنید. نظارت فعال می تواند به اطلاع رسانی تصمیمات آینده و استراتژی ادامه شما کمک کند.

استراتژی های بازاریابی یکپارچه و بهترین شیوه ها

در اینجا چند استراتژی بازاریابی یکپارچه و بهترین شیوه ها وجود دارد که باید در هنگام توسعه برنامه خود به خاطر داشته باشید:

1. انجام تحقیقات کامل: هنگامی که می دانید به چه چیزی می خواهید برسید، تحقیقات خود را انجام دهید تا مشخص کنید کدام کانال در کمک به شما برای دستیابی به مخاطبان هدف شما مؤثرتر است. مواردی مانند محل سپری کردن وقت خود به صورت آنلاین، نوع محتوایی که مصرف می کنند و نوع پیامی که به آنها پاسخ می دهند را در نظر بگیرید.

2. محتوای جذاب ایجاد کنید: مهم نیست از کدام کانال استفاده می کنید، محتوای شما باید قانع کننده باشد تا به نتایج دلخواه خود برسید. این به معنای ایجاد محتوای جالب، آموزنده و/یا سرگرم کننده است.

3. آن را از نظر بصری جذاب کنید: مردم بیشتر با محتوای جذاب بصری درگیر می شوند. این می تواند شامل استفاده از تصاویر، اینفوگرافیک ها، فیلم ها یا انواع دیگر رسانه ها باشد.

4. از فراخوان برای اقدام استفاده کنید: محتوای شما باید همیشه شامل یک فراخوان برای اقدام (CTA) باشد که به مردم بگوید می‌خواهید در آینده چه کاری انجام دهند. این می تواند چیزی مانند بازدید از وب سایت شما، ثبت نام در لیست ایمیل خود یا خرید باشد.

5. در نظر گرفتن انتقال روان کانال: همانطور که محتوای خود را توسعه می دهید، به خاطر داشته باشید که چگونه در کانال های مختلف کار می کند. به عنوان مثال، اگر در حال ایجاد یک ویدیو برای رسانه های اجتماعی هستید، مطمئن شوید که کوتاه و دقیق است زیرا مردم احتمالاً آن را در دستگاه های تلفن همراه خود تماشا می کنند.

مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی

داشتن یک استراتژی بازاریابی یکپارچه به شما مزیت رقابتی می دهد. همچنین به شما امکان می دهد تجارب همه کاناله مشتری محور بیشتری ایجاد کنید.کمپین های IMC با اجازه دادن به شما برای ایجاد و ارائه یک پیام برند ثابت، به ارتقای شناخت برند، جلب اعتماد مخاطبان و شکل دادن به درک مصرف کننده در مورد برند شما کمک می کند.در زیر سایر مزایای کلیدی IMC آورده شده است:

راندمان افزایش یافته

پیاده سازی استراتژی IMC به شما کمک می کند تا فرآیندهای خود و همچنین دارایی ها و ارتباطات داخلی خود را ساده کنید.  همچنین به شما کمک می کند تا از صرف زمان برای توسعه و ترویج پیام های تکراری یا متناقض خودداری کنید.

  این بدان معنی است که می توانید کمپین های هدفمندتری ایجاد کنید که با اهداف تجاری بزرگتر شما همسو باشد. علاوه بر این، همکاری داخلی بهتری را در بخش‌های مختلف، از بازاریابی گرفته تا خدمات مشتری، ترویج می‌کند.

استفاده استراتژیک تر از کانال های بازاریابی

پیاده‌سازی استراتژی IMC می‌تواند به شما کمک کند تا سایر کانال‌های بازاریابی خود را تقویت کنید و تعیین کنید کدام کانال‌ها برای استفاده مفیدتر یا مؤثرتر هستند.

دسترسی گسترده تر

استفاده از کانال های ارتباطی مختلف به شما امکان می دهد دسترسی خود را افزایش دهید. علاوه بر این، اجرای استراتژی IMC به شما فرصت های بیشتری برای دستیابی و جذب بخش مخاطب مناسب برای برندتان می دهد.با این حال، نکته کلیدی این است که با هدف گذاری و پیام برند اصلی خود در تمام کانال هایی که استفاده می کنید سازگار بمانید.

افزایش اعتماد مصرف کننده

اعتماد مشتری یکی از عوامل کلیدی است که بر تصمیمات خرید مشتری تأثیر می گذارد.  هنگامی که یک برند تجربیاتی را ارائه می دهد که به وعده هایی که داده اند عمل نمی کند، 65 درصد از مصرف کنندگان احتمالاً وفاداری به برند را تغییر می دهند. یکنواختی در تمام بازاریابی شما به ایجاد اعتماد مصرف کننده کمک می کند زیرا در هر نقطه تماسی به مشتریان خود تجربه ای مرتبط می دهید.

  اگر پیام‌های نام تجاری متناقضی را ارائه دهید، که منجر به تجربه‌های نامرتبط می‌شود، می‌تواند به این معنی باشد که درک سطحی از مشتریان خود ندارید. و این احتمال وجود دارد که مخاطبان شما به برند شما اعتماد نکنند.

کارایی هزینه

به جای توزیع محتوای خود و تنظیم آن برای یک کانال خاص، یک استراتژی IMC به شما این امکان را می دهد که در زمان و هزینه خود صرفه جویی کنید و به شما اجازه می دهد پیام برند اصلی یکسان را در تمام کانال های بازاریابی خود بپذیرید.شما همچنین می توانید دارایی های خود را به گونه ای تغییر دهید که بتوانید از آنها برای سایر کانال های بازاریابی خود استفاده کنید.

بهبود شناخت برند

مردم روزانه بین تعداد انگشت شماری تا صدها تبلیغ را می بینند. در دریایی از تبلیغات، به خاطر سپردن هر برندی که مشتری با آن روبرو می شود، می تواند دشوار باشد.ایجاد یک پیام یکپارچه و قابل تشخیص در همه کانال‌ها یک رویکرد مؤثر برای افزایش خاطره‌انگیز بودن برند شما است و به برندسازی کمک می‌کند.

مثال از ارتباطات یکپارچه بازاریابی

GoPro

اولین نمونه از ارتباطات یکپارچه بازاریابی  که به ذهن می رسد GoPro است. GoPro به طور گسترده و دقیق از اجزای IMC استفاده کرده است.GoPro در استفاده از محتوای آنلاین برای جلب توجه مخاطبان خود تسلط دارد. این شرکت دارای یک کانال یوتیوب است که در آن به دنبال ویدیوهای زیادی است که با یک دوربین مینی اکشن با کیفیت بالا گرفته شده است، از جمله عکس های هیجان انگیز، منحصر به فرد و ساده زیبا که توسط کاربران و خود شرکت گرفته شده است تا به مخاطبان هدف خود برسد.

آنها صدها هزار دنبال کننده و لایک در فیس بوک، توییتر و اینستاگرام دارند و از این پلتفرم ها برای جلب توجه طرفداران خود با ارسال ویدیوهای کوتاه و محرک بصری که با دوربین هایشان گرفته شده است، استفاده کرده اند. برای به حداکثر رساندن سئو، GoPro تقریباً هر روز یک مسابقه آنلاین دارد که در آن شرکت کنندگان این شانس را دارند که از هر محصولی که حمل می کنند و جدیدترین دوربینی که حمل می کنند، برنده شوند.

این شرکت همچنین از تبلیغات در تلاش های بازاریابی خود برای دستیابی به مخاطبان هدف خود استفاده کرده است. در روزهای اولیه، آنها به تبلیغات شفاهی تکیه می کردند و به آرامی حرکت می کردند و به شدت از پلت فرم آنلاین برای تبلیغات آن استفاده می کردند.

Sephora

مثال از ارتباطات یکپارچه بازاریابی

Sephora می‌داند چگونه از کدهای برند خود استفاده کند، این کدها دارایی‌های متمایزی هستند که تشخیص و یادآوری برند شما را برای مخاطبان آسان‌تر می‌کنند. از کدهای برند، مانند پالت رنگ سیاه و سفید متمایز خود، به طور مداوم در فروشگاه های فیزیکی و کانال های دیجیتال خود استفاده می کند. به عنوان مثال، کیسه های خرید و فضای داخلی فروشگاه آن از همان نوارهای سیاه و سفید استفاده می کنند. وب سایت آن همچنین از همان پالت رنگ و استایل برای تصاویر کوچک وبلاگ و متن پاورقی خود استفاده می کند.

سیسکو

مثال از ارتباطات یکپارچه بازاریابی

سیسکو از یک استراتژی ارتباطات یکپارچه بازاریابی  برای بهبود روابط اجتماعی مشتری خود استفاده کرد. این استراتژی از داده‌های کانال‌های اجتماعی مختلف برای تعامل با مشتریان و گوش دادن به آنچه می‌گویند استفاده می‌کرد. در نتیجه، کمپینی ایجاد کرد که ارتباطات مشتری را در استراتژی کلی شرکت ادغام کرد. این منجر به افزایش احساسات مثبت شد و در عین حال به شرکت اجازه داد تا به نگرانی های مشتریان در مورد بسته بندی محصولات مضر رسیدگی کند.

کوکاکولا

کوکاکولا نمونه ای عالی از شرکتی است که از ارتباطات یکپارچه بازاریابی  به طور موثر استفاده می کند. آنها از کانال های مختلفی برای دستیابی به مخاطبان هدف خود از جمله تلویزیون، رادیو، چاپ و دیجیتال استفاده می کنند. محتوای آنها همچنین بسیار متقاعد کننده و از نظر بصری جذاب است و شامل فراخوان هایی است که مردم را به خرید محصولاتشان تشویق می کند.

نایک

نایک شرکت دیگری است که با ارتباطات یکپارچه بازاریابی  کار بسیار خوبی انجام می دهد. آنها از ترکیبی از رسانه‌های دارای مالکیت، کسب درآمد و پولی برای دستیابی به مخاطبان هدف خود استفاده می‌کنند. محتوای آنها اغلب الهام بخش و انگیزه دهنده است، که مردم را به خرید محصولاتشان سوق می دهد.

اپل

اپل در ارتباطات یکپارچه بازاریابی  استاد است. آنها از کانال های مختلفی برای دستیابی به مخاطبان هدف خود استفاده می کنند، از جمله تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات چاپی، پست های رسانه های اجتماعی و کمپین های بازاریابی ایمیلی. محتوای آنها همیشه با کیفیت است و به گونه ای طراحی شده است که افراد را به اقدام وادار کند.

نتیجه گیری

ارتباطات یکپارچه بازاریابی  به عنوان یک استراتژی قدرتمند ظاهر می شود که کانال های بازاریابی مختلف را برای ارائه یک پیام یکپارچه و قانع کننده برند گرد هم می آورد.

  با همگام سازی تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم، رسانه های اجتماعی و سایر فعالیت های تبلیغاتی، IMC روابط قوی تر با مشتریان را تقویت می کند، فروش و درآمد را افزایش می دهد، مزیت رقابتی را افزایش می دهد، با تغییرات بازار سازگار می شود و از کانال های متعدد برای دستیابی به مخاطبان هدف استفاده می کند.اگر می خواهید یک استراتژی ارتباطات یکپارچه بازاریابی  موفق ایجاد کنید، باید با ایجاد یک پیام بازاریابی قوی و ثابت شروع کنید.

از آنجا، می توانید ابتکارات بازاریابی مختلفی را توسعه دهید که با هم کار می کنند تا از آن پیام پشتیبانی کرده و به شما در دستیابی به نتایج دلخواهتان کمک کنند. با صرف زمان برای برنامه ریزی و اجرای یک رویکرد یکپارچه، می توانید اطمینان حاصل کنید که تلاش های بازاریابی شما با هم در جهت یک هدف مشترک کار می کنند.

مطالب جدید

درخواست ترجمه رایگان

مطالب برتر سایت

برند چیست

تبلیغات چیست

بازاریابی دیجیتال چیست

ارزش پیشنهادی چیست