مگامارکتینگ اصطلاحی است که در ابتدا در سال 1986 توسط فیلیپ کاتلر، مشاور بازاریابی آمریکایی و استاد بازاریابی بینالمللی در دانشکده مدیریت کلوگ ایجاد شد.اگرچه این اصطلاح در سال 1986 توسط فیلیپ کاتلر، استاد بازاریابی ابداع شد، بازاریابی از طریق سیاست یک روش بسیار قدیمی تر است.
فلسفه بازاریابی کاتلر، فلسفه ای است که نه تنها قیمت را به عنوان عنصر تعیین کننده تقاضا، بلکه عواملی مانند ارتقای فروش و تبلیغات را نیز شناسایی می کند.مفهوم فراگیر کاتلر از تقاضا در تعریف اصطلاح اصلی او، “مگامارکتینگ” منعکس شده است. به عبارت ساده تر، این اصطلاح بعد بازاریابی را توصیف می کند که از چیزی فراتر از طرف های خرید و فروش تشکیل شده است.
مگامارکتینگ چیست؟
مگامارکتینگ به فعالیت های بازاریابی مورد نیاز برای مدیریت عناصر محیط بیرونی شرکت و تلاش برای کنترل آن عوامل اشاره دارد.عوامل محیطی خارجی ممکن است شامل عوامل سیاسی، قانونی و تکنولوژیکی باشد. عوامل دیگر نیز ممکن است شامل رسانه ها، گروه های اجتماعی و گروه های فشار باشند. فیلیپ کاتلر پیشنهاد کرد که دو P دیگر در ترکیب بازار ضروری هستند.آن ها عبارتند از:
روابط عمومی: کسب و کارها قبل از ورود واقعی به بازار باید با محیط بیرونی آشنا باشند.به این ترتیب کسب وکارها حسن نیت خود را با سازمان های دیگر حفظ می کنند.این موارد می تواند شامل آموزش، امور خیریه و غیره باشد.
روابط عمومی بیشتر قبل از ورود به بازار انجام می شود. شرکتی که می خواهد خود را با محیط جدید بازار آشنا کند و همچنین خود را متوجه رویداده ای روابط عمومی و مشارکت در فعالیت های روابط عمومی کند.فعالیت های روابط عمومی عموما با کمک رسانه های محلی گسترش می یابند تا شرکت برای ساکنان محلی قابل رویت تر شود.
قدرت – به گفته فیلیپ کاتلر، قدرت به توانایی انجام کارها یا جلوگیری از هر عملی اشاره دارد.قدرتی که در اینجا در مورد آن صحبت می شود، قدرت متقاعد کردن، تحت تاثیر قرار دادن طرف های دیگری است که ممکن است به طور مستقیم یا غیر مستقیم در کسب وکار شما دخیل باشند.
این موضوع در مورد رابطه با اشخاص ثالث مانند دولت و قدرت متقاعد کردن آن ها صحبت می کند.به عنوان مثال، برای یک تازه وارد، ارتباط خوب با افراد مهم دولت برای اینکه بتواند راه خود را از موانع ورود به بازار جدید باز کند، مفید خواهد بود.
چه کسی مگامارکتینگ را اجرا می کند؟
تأثیرگذاری بر دولتها موضوع سادهای نیست و میتواند به راحتی بیش از ارزش یک شرکت متوسط هزینه داشته باشد.در نتیجه، بازاریابی ابری در درجه اول ابزاری برای شرکتهای بزرگ با فعالیتهای بینالمللی یا ائتلافهایی از شرکتهایی است که میتوانند به طور مشترک قدرت سیاسی لازم را برای طرح ادعای خود احضار کنند.
پپسی یک نمونه کتاب درسی از بازاریابی بزرگ در هند است (بازار کوکاکولا در سال 1977 از آن خارج شد).در دهه 1980، پپسی کمپینی را در سطوح مختلف دولت هند آغاز کرد که دارای مقررات متنوع و موانع آشکار بود که مانع ورود یا سرمایه گذاری شرکت های خارجی در بازار هند شد.
اولین پیشنهاد آنها به هند شامل تسهیل صادرات نوشیدنی های هندی در ازای حق واردات پپسی بود. پس از رد این موضوع در سال 1985، PepsiCo مشوق های بیشتری برای ارتقای رشد اقتصادی هند ارائه کرد.
پس از سه سال مبارزات انتخاباتی (شامل 20 بحث پارلمانی، 15 بررسی کمیته و 5000 مقاله در مطبوعات)، سرانجام به بازار هند دسترسی پیدا کردند.با این حال، تلاشهای پپسیکو برای بازاریابی بزرگ انجام نشد. در سال 1990، در واقع برای هند علیه محدودیت های تجاری پیشنهادی در ایالات متحده لابی کرد.
ایالات متحده عقب نشینی کرد و PepsiCo حسن نیت بیشتری با دولت هند به دست آورد. این شرکت همچنین به سرمایه گذاری در ایجاد چاه ها و سایر منابع آب آشامیدنی پاک در سرتاسر هند ادامه داد.
با این حال، دولت هند تنها مانع موفقیت نبود.درست در سال 2010، یک فعال سیاسی کمپینی را شروع کرد و به پپسی کو حمله کرد و ادعا کرد که این شرکت به هندیها نوشیدنیهای مسموم میفرستد که هرگز در کشورهای دیگر نمیفروشند. تلاشهای مگامارکتینگ ادامه دارد – در حال حاضر نه تنها دولت، بلکه رسانههای هندی و رهبران افکار – در تلاش برای مقابله با چنین حملاتی.
شرکت های بزرگ چگونه از استراتژی مگا مارکتینگ استفاده کردند؟
حتی بسیاری از شرکت های بزرگ پیش از ورود به بازار خارجی باید از این مشکل رنج ببرند.زیرا همان طور که اشخاص ثالث سعی می کنند از مصرف کنندگان، توزیع کنندگان و فروشندگان خود محافظت کنند، مالیات های تعرفه ای سنگینی برای ایجاد مانع وضع می کنند.
ژاپن نیز همواره تلاش می کند تا توزیع کنندگان و فروشندگان خود را نجات دهد و اجازه ورود به دیگر کشورها را ندهد. به عنوان مثال، موتورولا نیز سال ها از این موضوع رنج می برد.موتورولا می خواست تجهیزات مخابراتی خود را در آنجا بفروشد. بعدها با نفوذ در واشنگتن و تحت فشار قرار دادن ژاپن توانست وارد بازار شود.
نه تنها ژاپن، بلکه کشورهای دیگر نیز ورود شرکت های دیگر را سخت می کنند. یا از تامین کنندگان و فروشندگان خود محافظت کنند؛ آن ها قوانین و مالیات های تعرفه ای بالایی وضع کردند.برای مثال، فرانسه نیز همین کار را انجام داد. این شرکت برای ایجاد مانع برای محصولات ژاپنی، مالیات های تعرفه ای سنگینی وضع کرد و محصولات ژاپنی را محدود کرد.
علاوه بر این، انگلیسی ها و فرانسوی ها نیز برای به دست آوردن حقوق فرود رنج می بردند و ضرر زیادی می کردند.بنابراین واضح است که بسیاری از شرکت ها به خاطر فشارهای شخص ثالث با این مشکلات مواجه هستند.
برای از بین بردن آن ها، می توانید به برخی مهارت های بزرگ بازاریابی نیاز داشته باشید.درواقع، در بازاریابی اصلی تمرکز بر توسعه چهار مهارت است: قیمت، محصول، مکان و تبلیغات.اما در برخی شرایط مانند ورود به یک بازار مسدود شده، باید مهارت های بازاریابی زیادی داشته باشید که به شما کمک کنند.
مهارت های مگامارکتینگ
در اینجا، من چند مثال و نحوه ایده پردازی شما را فهرست کرده ام و به شما ایده هایی درباره مهارت هایی که نیاز دارید ارائه می دهد.
Fresh taste
Fresh taste تولید کننده تجهیزات تثبیت کننده شیر در ایالات متحده است. می خواست تجهیزات تثبیت کننده شیر خود را در بازار ژاپن عرضه کند.این شرکت برای کسب و کار موفق در ژاپن با مشکلات زیادی مواجه است.
از آنجایی که تثبیت کننده شیر یک محصول جدید است و بسیاری از آن بی اطلاع هستند. برای Fresh taste فروش یک چالش بود.می توان آن را به مدت سه ماه در دمای اتاق و بیشتر در یخچال نگهداری کرد.
به دلیل بی اطلاعی از تثبیت کننده شیر، Fresh taste مجبور شد یک کمپین تبلیغاتی برای متقاعد کردن مشتریان ژاپنی راه اندازی کند.در اینجا باید توجه داشته باشید که Fresh taste چگونه از استراتژی بازاریابی ابری برای آگاه کردن مردم از برند وجود استفاده می کند.
شما همچنین می توانید از این استراتژی در تجارت خود استفاده کنید.بسیاری از مصرف کنندگان در مورد ایمنی تثبیت کننده شیر اعتراض داشتند.بسیاری از کشاورزان به دلیل رقابت با فروش شیر تثبیت شده مخالف بودند زیرا می ترسیدند که آیا کارخانه های لبنی به آنها یک بازی بدهند.
وزارت بهداشت هم آنها را نمی پذیرفت.Fresh taste باید برای درک رفتار بازار ژاپن و گسترش آگاهی در مورد تثبیت شیر اقدامات متعددی انجام می داد.شما همچنین باید برای مواجهه با چنین مشکلاتی در بازار خارجی آماده باشید.
اقدامات مگا مارکتینگ قطعی نیستند. شما نمی توانید بگویید چه چیزی کار می کند و چه چیزی نیست.این، برای جلوگیری از چنین مسائلی، استراتژی های بازاریابی مگا شما را در حد مارک نگه می دارد و برای هر چیزی آماده باشید.
تفاوت مگامارکتینگ با بازاریابی
وقتی بازاریابی را در نظر می گیریم، مگامارکتینگ نیز بخشی از آن است. اما، آن ها کمی تفاوت دارند.چرا که شرکت ها همیشه باید با بازارهای مسدود شده نه تنها در سطح بین المللی بلکه در بازارهای داخلی نیز مواجه شوند.از آنجا که بازارهای محلی و بین المللی تحت تاثیر موانع بازار هستند، شما باید تفاوت بین آن ها را درک کنید.هدف اصلی برآورده کردن خواسته های مصرف کننده است.همچنین، در مگا مارکتینگ، باید روی رفع نیازهای مشتری ازطریق اشخاص ثالث متمرکز شوید.
مزایای تاثیر مگا مارکت
از طریق استفاده از نفوذ شخص ثالث در سطوح مختلف جامعه، افرادی که نسبت به برخی کسب و کارها بی تفاوت هستند، می توانند به طور بالقوه به حمایت از آن ها ترغیب شوند.کسب و کارها نه تنها از طریق ارزش عینی پیشنهادها خود، بلکه از طریق نیروهای اجتماعی که ارزش را از راه های مختلف به مشتریان منتقل می کنند، اعتبار می سازند.
آژانس ها، رسانه های محلی / ملی، سیاستمداران، و دیگر اشخاص ثالث ممکن است مجاری قدرتمندی برای ایجاد شواهد اجتماعی باشند که به مصرف کنندگان این اطمینان را می دهد که برنده ای جدید را امتحان کنند.
استراتژی مگا مارکتینگ چقدر برای کسب وکار شما مفید است؟
حالا شما به اندازه کافی این ایده را دارید که مگا مارکتینگ در مورد هدف قرار دادن اشخاص ثالث برای رسیدن به مشتریان محلی در بازار است، درست است.بنابراین، این اشخاص ثالث تاثیر بالایی روی مخاطبان محلی یا افراد تحت نظر آن ها دارند که به راحتی می توانید آن ها را هدف قرار دهید.
علاوه بر این، این اشخاص ثالث می توانند بر درک مشتریان تاثیر بگذارند و به شما در فروش محصولاتتان کمک کنند.درهرصورت، اگر اشخاص ثالث مخالف کسب وکار شما باشند، مشتریان محلی نیز همین کار را خواهند کرد؛ زیرا به شدت تحت تاثیر آن ها هستند. به یاد داشته باشید که ورود به بازاریابی بزرگ کمی دشوار است. چرا؟
زیرا اشخاص ثالث قدرت و روابط عمومی دارند که به شما کمک کنند یا شما را از بازار خارج کنند.قطعا می خواهید از چنین وضعیتی اجتناب کنید، درست است.برای این کار باید استراتژی های بزرگ بازاریابی را دنبال کنید. بنابراین اگر از این استراتژی در روابط اقتصادی، سیاسی و عمومی استفاده کنید، به راحتی می توانید وارد بازار خارجی شوید.
استراتژی های درگیر در مگا مارکتینگ
ابتدا باید با تحلیل محیط داخلی و خارجی، بازار را به درستی بررسی کنید.
سعی کنید یک برنامه بازاریابی تنظیم کنید
همچنین یک هدف بازاریابی را در ذهن خود داشته باشید
فقط رقیب خود را آنالیز کنید و تعیین کنید که کدام مدل برای شما بهتر عمل خواهد کرد.
حالا خواسته های مشتریان خود را درک کنید و سپس برنامه را براساس آن تنظیم کنید.
سعی کنید مشتریان هدف را مشخص کنید
در نهایت روی افرادی تمرکز کنید که می توانند محصول شما را بخرند و در دایره دوستان خود قرار دهند.
اگر سوالی برای بازاریابی دیجیتال دارید، با ما تماس بگیرید و از کار ما مطلع شوید.
حرف آخر
مگا مارکتینگ یک فرآیند بازاریابی بسیار موثر برای جذب افراد شخص ثالث است.اگر قصد دارید وارد بازاریابی بزرگ شوید، یک نکته را به یاد داشته باشید: روابط عمومی بسیار مهم است؛ زیرا در کنترل محیط های بیرونی و پیام های پیرامون یک برند یا محصول آن دخیل است.
بنابراین به شما بستگی دارد که چگونه از محیط ابدی برای فروش محصولات خود در بازار استفاده کنید.امیدوارم این مقاله برای درک میزان تاثیرگذاری مگا مارکتینگ برای کسب وکار شما مفید بوده باشد.