یک برندیک نام یا سمبل(مانند لوگو، طراحی یا بسته بندی)است که هدف آن مشخص کردن کالا ها یا خدمات از سایر کالاهای یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان وبرای متمایز ساختن آن کالاها یا خدمات از کالا وخدمات رقبا است. انجمن بازاريابي آمريكا برند را بدين صورت تعريف می كند: يك نام، واژه، طرح، نماد يا هر چيز ديگري است كه كالا يـا خدمت يك فروشنده را از ساير فروشندگان متمايز مي كند (جوهانسون ،۲۰۰۸).برند روشی است که یک محصول، شرکت یا فرد توسط کسانی که آن را تجربه می کنند، درک می شود.به زبان ساده، برندها به صورت تصوراتی هستند.
شناخت برند
برند یک دارایی نامشهود است که به افراد کمک میکند تا یک شرکت خاص و محصولات آن را بشناسد. این امر به خصوص زمانی درست است که شرکتها باید خود را از دیگران جدا کنند که محصولات مشابهی را در بازار عرضه میکنند, از جمله برندهای عمومی. مردم اغلب لوگوها، شعارها یا سایر علائم قابل تشخیص متعلق به شرکت ها را با برندهای شان اشتباه می گیرند. در حالی که این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده می شونددر حالی که متمایز هستند، . اولی ابزارهای بازاریابی هستند که شرکت ها اغلب برای تبلیغ و بازاریابی محصولات و خدمات خود از آنها استفاده می کنند. هنگامی که این ابزارها با هم استفاده می شوند، هویت برند را ایجاد می کنند. برند یکی از ارزشمندترین و مهمترین داراییهای یک شرکت محسوب میشود.
تاریخچه برند
در طول تاریخ از برندها برای متمایز ساختن محصولات استفاده شده است. ایده برندسازی ممکن است به سال 2000 قبل از میلاد برگردد، جایی که بازرگانان از آن برای فروش کالاهای خود در بازارهای مختلف استفاده می کردند. در آن زمان، معمولاً به عنوان تکنیکی برای نشان دادن مالکیت یک محصول یا یک قطعه از دارایی استفاده می شد.برندسازی در طول اعصار مورد استفاده قرار گرفته است. قدیمی ترین برند شناخته شده ژنریک که هنوز هم استفاده می شود، خمیر گیاهی هندی به نام چیاوانپراش است. در قرن سیزدهم، ایتالیایی ها شروع به گذاشتن واترمارک روی کاغذ خود به عنوان نوعی برند کردند. اصطلاح برند همچنین به علائم منحصر به فردی اشاره دارد که در پوست گاو سوزانده می شود تا حیوانات یک صاحب را از حیوانات دیگر متمایز کند.اما یکی از محبوب ترین کاربردها در مناطق روستایی آمریکا بود. احتمالاً واژه برندینگ را شنیدهاید که توسط دامداران استفاده میشد و دامهای خود را برای شناساندن علامتگذاری میکردند. بعد از اینکه شرکت ها در اواخر دهه 1880 شروع به بسته بندی کالاهای خود کردند تا خود را از سایر شرکت ها متمایز کنند، برندها شروع به کار کردند.
انواع برند
نوع برند مورد استفاده به ماهیت خاص استفاده از آن بستگی دارد. موارد زیر برخی از رایجترین انواع برندها هستند:
برندهای شرکتی: برندسازی شرکتی راهی است برای شرکت ها برای بازاریابی خود به منظور برتری در برابر رقبا استفاده می کنند. آنها یک سری تصمیمات مهم مانند قیمت گذاری، ماموریت، بازار هدف و ارزش ها را برای انجام این کار می گیرند.
برندهای شخصی: برندسازی دیگر فقط مختص شرکت ها نیست. مردم از ابزارهایی مانند رسانه های اجتماعی برای ساختن شخصیت های خود استفاده می کنند و در نتیجه برند خود را تقویت می کنند. این شامل پستهای منظم در رسانههای اجتماعی، اشتراکگذاری تصاویر و ویدیوها، و برگزاری متینگ و خوشامد گویی است.
برندهای محصول: این نوع برندینگ که به برند کالا نیز معروف است، شامل بازاریابی یک محصول خاص است. برندسازی یک محصول مستلزم تحقیقات بازار و انتخاب بازار هدف مناسب است.
برندهای خدمات: این نوع برندسازی در مورد خدمات اعمال میشود، که اغلب نیاز به خلاقیت دارد، زیرا در واقع نمیتوانید خدمات را به صورت فیزیکی نشان دهید.
برندسازی
تصور میشود که رویه برندسازی به معنای واقعی کلمه علامتگذاری با سوزاندن – از مصریان باستان آغاز شده است، کسانی که شناخته شده بودند که در اوایل 2700 سال قبل از میلاد به برندسازی دام میپرداختند برای متمایز کردن گاوهای یک نفر از گاوهای دیگر با استفاده از یک نماد متمایز که با یک اتوی داغ روی پوست حیوان سوزانده شده بود استفاده می شد. اگر شخصی یکی از گاوها را می دزدید هر کس دیگری که نماد را می دید میتوانست صاحب واقعی آن را بشناسد. با گذشت زمان، رویه برندسازی اشیاء به طیف وسیع تری از بسته بندی ها و کالاهای عرضه شده برای فروش از جمله روغن، شراب، لوازم آرایشی و سس ماهی گسترش یافت و در قرن بیست و یکم حتی به خدمات (مانند حقوقی، مالی و پزشکی) نیز گسترش یافت.
، احزاب و افراد سیاسی (مثلا لیدی گاگا و کیتی پری). برندسازی از نظر رنگ آمیزی گاو با نمادها یا رنگ ها در بازارهای کثیف یکی از قدیمی ترین اشکال این عمل در نظر گرفته می شد. در عصر مدرن، مفهوم برند گسترش یافته است و شامل استقرار تکنیک ها و ابزارهای بازاریابی و ارتباطی توسط مدیر می شود که به تمایز یک شرکت یا محصولات از رقبا کمک می کند و هدف آن ایجاد یک اثر ماندگار در ذهن مشتریان است. اجزای کلیدی که جعبه ابزار یک برند را تشکیل میدهند شامل هویت، شخصیت، طراحی محصول، ارتباطات برند (مانند لوگوها و علائم تجاری)، آگاهی از برند، وفاداری به برند و استراتژیهای مختلف برندسازی (مدیریت برند) میشود. بسیاری از شرکتها بر این باورند که معمولاً تفاوت چندانی بین چندین نوع محصول در قرن بیست و یکم وجود ندارد، از این رو برندسازی در میان چند شکل باقیمانده از تمایز محصول است.
اهمیت یک برند
برندها مهم هستند زیرا برای شرکت ها و افراد ارزش ایجاد می کنند. آنها همچنین یک مزیت رقابتی در بازار در برابر رقابت یک واحد تجاری ایجاد می کنند. برندسازی موفق،باشگاه مشتری شرکت را افزایش میدهد، که اعتماد و اعتبار ایجاد میکند و منجر به وفاداری به برند میشود – همه اینها به یک شرکت مزیت رقابتی در بازار و نتیجه بزرگتری میدهد.ایجاد یک برند مزایای متعددی دارد، چه برای یک شرکت یا یک فرد. برندسازی موفق منجر به برداشت های زیادی می شود. اما به چه معنی است؟ شرکتی که بتواند پیام خود را منتقل کند، می تواند احساسات را درگروه مشتریان خود القا کند و برانگیزد. این مشتریان روابط منحصر به فردی با این شرکت ها ایجاد می کنند و به آنها اجازه می دهد از وفاداری خود سرمایه گذاری کنند. شرکت ها همچنین برای کمک به جذب سایر مشتریان جدید به این مشتریان تکیه می کنند
این به شرکت ها کمک می کند تا اعتماد و اعتبار ایجاد کنند. به هر حال، مردم تمایل بیشتری به خرید کالاها و خدمات (یا برندها) از شرکت هایی دارند که می شناسند و به آنها اعتماد دارند. این به شرکت ها مزیت رقابتی در برابر رقبایشان می دهد. حفظ برندها در ذهن مصرف کنندگان به معنای نتیجه بزرگتر است.بیایید از اپل به عنوان مثال استفاده کنیم این شرکت یک گروه مشتری بسیار وفادار ایجاد کرده است که به دلیل وفاداری آنها به برند، مایل است از برچسب قیمت مرتبط با iMac، MacBook، iPad یا iPhone چشم پوشی کند. بسیاری از مشتریان فعلی کاملاً مایلند که لوازم الکترونیکی موجود خود را هنگامی که شرکت عرضه می کند، جایگزین کنند.
روشهای برندسازی
برندسازی حاصل پیامها و گزارشهای رسانه هاست. هر قدر تعداد این پیامها بیشتر و محتوای آنها مطلوب تر باشد،برند قوی تر خواهد شد. برندسازی آن قدرها هم ساده نیست، چراکه هیچ گاه دو برند مثل هم عمل نمیکنند. در حقیقت هدف اصلی برندسازی این است که یک کالا یا یک تجارت از رقبایش متمایز دیده شوند. پس نمیتوان برای تمامی برندهای موفق، یک فرمول جادویی واحد در نظر گرفت. برای ساختن یک برند پرجذبه باید ۵ اصل را رعایت کنید: ۱- متمایز کردن. ۲- همکاری کردن. ۳- نوآوری کردن. ۴- اعتبار بخشیدن. ۵- فرهنگ سازی کردن.
هشت ابزار در اختیار مدیران بازاریابی قرار دارد تا از طریق آن با مشتریان ارتباط برقرار کرده و یک برند قوی در بازار بسازند: تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، بازاریابی مستقیم، فروش شخصی، بستهبندی، رویدادها و حامی گری، خدمات مشتریبرندسازی در گذشته تنها با روشهای آفلاینی نظیر بیلبوردهای تبلیغاتی یا تبلیغات در رادیو و تلویزیون انجام میشد، اما با توجه به هزینههای سرسام آور این روشها، این روزها روشهای جایگزینی مانند سئو ابداع شدهاست که کسب و کارها میتوانند با اجرای آنها، شهرت بسیار خوبی در اینترنت کسب کنند.